اکبر طالبپور: علوم انسانی ما با باورهایمان تفاوت دارد و بومی نیست
تهران (پانا) - دانشیار جامعهشناسی دانشگاه الزهرا معتقد است علوم انسانی ما ذاتا ناکارآمد است و دلیلش هم این است که بخش عمده آن با باورهای ما تفاوت دارد و بومی نیست.
به گزارش روابط عمومی کانون پرورشی، اکبر طالبپور راجع به محصولات تولیدی جمهوری اسلامی ایران در حوزه علوم انسانی و تفاوتش با آنچه در کشوری مثل آمریکا تولید میشود، در سخنان ابتدایی عنوان کرد: «اتفاقاً ما داریم محصولاتی در حوزه علوم انسانی تولید میکنیم که مشابه آن در آمریکا هم اتفاق میافتد و شامل موضوعهای مشابهی هم در بیشتر موارد است. اغلب هم نظریهها و روشهای آماری ما با آنها یکسان است.»
طالبپور افزود: ابتدا علوم انسانی را خطکشی و از علوم طبیعی جدا کردم زیرا مباحث علوم انسانی، فکری، فرامادی، مربوط به نیازهای انسانی و نوع پرورش انسان است بنابراین هر چقدر که سروکار داشتن با انسانها اهمیت پیدا کند، علوم انسانی هم اهمیت خواهد داشت.
وی درباره مهمترین چالشهای علوم انسانی در سالهای گذشته گفت: «یکی از چالشهای موجود در چند سال گذشته این است که در جهانی که به وسیله هوش مصنوعی اداره خواهد شد، بحث غلبه هوش مصنوعی بر انسان وجود خواهد داشت که برای مقابله با آن، باید علوم انسانی پویا داشته باشیم.»
علوم انسانی ما با باورهایمان تفاوت دارد و بومی نیست
او مشکلات علوم انسانی در ایران را اینگونه برشمرد: «چه مشکلی در علوم انسانی وجود دارد که چرخه علم را نتوانسته است بچرخاند؟ بحث اول، ناکارآمدی است و نتوانسته انتظارهای ما را برآورده کند با وجود اینکه در آن هزینه میشود. علوم انسانی ما ذاتا ناکارآمد است و دلیلش هم این است که بخش عمده آن با باورهای ما تفاوت دارد و بومی ما نیست؛ مثلا رفتارگرایی ما با آمریکاییها متفاوت است در نتیجه نمیتوان آن رفتارگرایی را برای این زیستبوم هم تجویز کرد. بحث بعدی این است که در چند دهه گذشته و حتی قبلتر علوم انسانی همیشه بحران طلایهدار نبودن در علم و در پایان، جامعه را داشته است علاوه بر اینکه هیچوقت، در اولویت نبوده است. چون محصول علوم انسانی در نهایت مثل پزشکی و مهندسی، قابلیت خریداری شدن را ندارد پس نمیتواند در اولویت باشد.»
این دانشیار جامعهشناسی دانشگاه الزهرا افزود: «بحث علوم انسانی در کشور ما یک بحران روششناختی دارد؛ سلسله مراتب معرفی که ما باید داشته باشیم اینگونه است که روششناسی غربی را قبول نداریم یا اگر قبول داریم، از آن استفاده نمیکنیم چون بومی نیست پس موقع بحث و بررسی نمیتوانیم از یک روششناسی درست استفاده کنیم. همچنین، اصالت نظریه یا مدل هم در علوم انسانی ما وجود ندارد و تحقیقات ما عمدتا بدون توجه به پارادایم، از رویکرد اثباتگرایانه استفاده میکنند و فقط یک توصیف صرف است. علاوه بر این، دانشآموختگان ما ضعیف هستند یا به قولی دیگر باید گفت از ابتدا مستضعف بار آورده شدهاند؛ مگر میشود یک فرد جامعهشناس باشد و ماتریس نداند. ماتریس و جامعهشناسی رابطه تنگاتنگی با هم دارند. گفتنی است؛ طبق فرموده مقام معظم رهبری، برخی از متنفذان هم به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه در بحث علوم انسانی دخالت زیادی میکنند آنها که در علوم انسانی مقهور اندیشههای غربی هستند و تقلیدهای کورکورانه انجام میدهند بدون توجه به مباحث اسلامی که وجود دارد.»
طالبپور در پایان، راهکارهای گذر از این وضعیت را به این صورت نام برد: درک اهمیت علوم انسانی، توجه به بحث تولید علم و نظریهپردازی و ایجاد یک رابطه نقادانه دو سویه با علوم انسانی غربی و استفاده از پیشینه علمی خودمان و یک برنامهریزی علمی برای آینده.»
نشست هماندیشی علوم انسانی؛ از چیستی تا کارکردها روز پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۲ با حضور جمعی از مدیران و پژوهشگران حوزه علوم انسانی در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون برگزار شد.
ارسال دیدگاه