در گفتوگو با پانا عنوان شد؛
شریفزاده: «آموزش هنر» از مدرسه تا دانشگاه؛ نیازمند تغییر ساختاریم
تهران (پانا) - محمدرضا شریفزاده توضیحاتی درباره «آموزش هنر» به عنوان یکی از اصلیترین حلقههای ارتباطی میان مدرسه و دانشآموز ارائه کرد و کاستیهای آن را برشمرد.
محمدرضا شریفزاده،استاد دانشگاه در گرایش فلسفه هنر و هنرهای معاصر و رئیس دانشکدههای هنر دانشگاه آزاد اسلامی، رئیس کمیسیون علوم انسانی و هنر و عضو هیأت ممیز دانشگاه آزاد در علوم انسانی و هنر در گفتوگو با پانا درباره روال آموزش هنر در دانشگاههای کشور توضیح داد: «در حوزه آموزش هنر، طبیعی است که هر گونه آموزشی با کلیدواژههای دانشگاه، آموزش و مواردی از این دست، از اهمیت بالایی برخوردار است اما اگر بخواهم تقسیمبندی انجام دهم، در حوزه آموزش هنر طی سالیان گذشته سهلانگاریهای بسیاری صورت گرفته است اما با ظهور پدیدهای چون پاندمی کرونا، نهاد علمی و دانشگاهی ما در ابتدا با ویژگی جدید کاربردی کردن آموزش الکترونیک آشنا شد.»
وی نسل امروز را نسل متفاوتی نسبت به گذشته دانست و بیان کرد:«این نسل برخلاف تقسیمبندی گذشته که دانشجو، جستجوگر و اهل مراجعه به کتابخانه بود، وابسته به فضای مجازی است. بنابراین برای اینکه روال صحیحی در آموزش هنر در دانشگاههای ما شکل بگیرد، اولین، مهمترین و کاربردیترین نکته، تاکید بر آموزش الکترونیک و مجازی است یعنی آشنایی استادان و دانشجویان با فضای مجازی سبب تعاملی شدن کلاس میشود و در این تعامل دوسویه، همزمان نکتهای که از سوی استاد مطرح میشود قابلیت جستجو و پرسشگری و انعطاف پذیری دارد.»
شریفزاده در ادامه گفت: «نکته بعدی، هدایت دانشجو به سمت گونههای متفاوت کارآفرینی و ایجاد کسب و کار است؛ یکی از مواردی که در دانشگاهها به ویژه در رشتههای علوم انسانی و هنر وجود دارد، این است که استاد به دانشجو دورنمایی از کارآفرینی یا توسعه کسب و کار یا چگونگی استفاده از چنین آموزشها نمیدهد. نکته سوم که به نظر حلقه آموزش علوم انسانی و هنر است، نگاهی به تعالی سازی، بومی سازی و شیوههای آموزشی است که در ویژگیهای ایرانی اسلامی ما وجود دارد؛ برای مثال شیوههایی که بر اساس فتوتنامهها یا استاد شاگردی شکل میگیرد و شیوههایی که در مقایسه با شیوههای غربی امروزی که نهاد اجتماعی و فرهنگی خانوادگی ما نسبت و تناسب درستی ندارد، شاید بتواند عملکرد صحیحتر پیدا کند.»
وی تصریح کرد: «این به معنای گریز از نظام آکادمیک جهانی نیست بلکه نهاد بومیسازی اتفاقاً ارتباط مستقیمی با عملکرد مترجمان دانشگاهی، تجربهاندوزی مترجمان و چگونگی اعمال آن، سروکار دارد و اینکه ترجمه یک متن تا چه اندازه بتواند ایجاد رغبت و انگیزه برای دانشجو کند، بسیار اهمیت دارد.»
رئیس دانشکدههای هنر دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: «نکته مهم اینکه ارزیابی اثربخش و ایجاد یک الگوی یادگیری صحیح در محیط دانشگاهی و آموزشی، گونهای از یادگیری مستمر و بدون انتها (جستجوگری) و فراخوان علاقمندی و انگیزه داشتن برای دانشجویان را مهیا میکند.»
وی در پاسخ به این پرسش که کاستیهای آموزش هنر در کدام مقطع تحصیلی نمود میکند، گفت:«در نظام دانشگاهی ما در بحث آموزش، دانشجو آموزش اخلاقی، تربیت فرهنگی و اجتماعی، آموزش دینی، آموزش ارتباطی و … را در مدرسه کسب کرده و عملاً در سنی وارد محیط دانشگاه میشود که چیزهایی را از منظر آموزشی پشت سر گذاشته است و اگر این موارد آموزشی درست و صحیح طی نشده باشد طبیعی است که در سند تحول آموزشی، نهاد دانشگاه را دچار مشکل خواهد کرد. »
شریفزاده درباره خلآهای آموزش هنر در سیستم آموزش سراسری کشور توضیح داد: «بخش اول این موضوع نظام آموزشی برمیگردد، چراکه فرهنگسازی درستی در زمینه هنر صورت نمیگیرد؛ اگر جهان پیرامون را نگاه کنیم «آموزش هنر» یکی از اصلیترین حلقههای ارتباطی میان مدرسه و دانشآموز است که متأسفانه خیلی به آن توجه نمیشود و شاید موضوع علم اندوزی برایشان مهم است.»
وی ادامه داد:«بخش دوم به خانواده برمیگردد که برای فراگرفتن هنر به سمت آموزشگاههای هنری میروند که دقت درست و دقیقی در انتخاب آنها نمیشود و ما در دانشگاه با دانشآموزانی مواجه هستیم که سالیان سال دورههای آموزشی هنر را گذرانده اما چون این دورهها در ارتباط با فرهنگ یا جامعه نبوده، یادگیری دانشجو را به جای اینکه روانتر کند بسیار دشوارتر میکند. قلباً امیدوارم آموزش و پرورش روزی به این فکر باشد که مفهوم پژوهش، آموزش هنر، آموزش فرهنگ و زیست اجتماعی را که از هر چیز دیگری برای یک دانشآموز مهمتر است، فراهم کند که او را آماده ورود به نهاد اجتماعی بزرگتر میکند.»
شریفزاده در ادامه راهکارهایی را برای برون رفت از این رویه غلط ارائه کرد و گفت:«نکته اول، ایجاد یک پیوند ناگسستنی بین سیستم آموزش و پرورش و سیستم دانشگاهی است. نکته دوم، توجه به آموزش هنر از سنین ابتدایی است. ایجاد آزادی عمل و حق انتخاب بیشتر، ایجاد آشنایی دانشآموزان و دانشجویان و خانوادهها با هنر و فرهنگ و ادبیات از طریق آگاهسازی میتواند جز راهکارهایی باشد که نظام آموزشی هنر ما را به سمت پیشرفت خواهد برد. شاید تمرکز بیشتر مسئولان ذیربط و آموزشگاههای هنری، ویژگی دیگری باشد که باید مدنظر قرار گیرد؛ همچنان که امروز تعداد زیادی آموزشگاههای هنر در سطح شهر وجود دارد اما احساس میکنم خیلی دقیق روی آنها تمرکزی وجود ندارد که اگر تمرکز بیشتری روی این آموزشگاههای هنری صورت گیرد، بسیار کمک کننده خواهد بود.»
وی اضافه کرد:«میتوان دقت عمل و نظر بیشتری در موضوع جذب و پذیرش استادان صورت پذیرد و استادان دلسوزتر با آگاهی به مقولات فرهنگی، هنری، دینی و ویژگیهای اجتماعی و سیاسی انتخاب شوند. یادمان باشد پیشرفت یک جامعه در وهله اول در گرو فرهنگ و هنر است و بردی که آثار هنری دارند و توجهی که آثار هنری جلب میکنند و میزان علاقمندی جوانان ما با مقولات هنری، بسیار میتواند کارساز باشد چراکه این راه را هموارتر میکند. به ویژه با وجود مقولات چون جنگ نرم، خیلی ساده از طریق یک سریال، فیلم یا موسیقی بسیاری از مفاهیم غرب گرایانه را که شاید ارتباط منطقی و مفهومی را با سیستم اجتماعی و خانوادگی ما ندارد، انتقال میدهد که به دلیل کم کاری نهادهای ذیربط در حال گسترش و تزریق به بدنه جوانان است.»
شریفزاده در پایان ابراز امیدواری کرد که سرانجام مطلوب آموزش هنر به زودی محقق شود و شاهد افتخارآفرینی بیشتری در زمینه هنر باشیم.
ارسال دیدگاه