نجوای محبت معلم اصفهانی برای دانش‌آموز سرطانی

تهران (پانا) - معلم دبستان شهید محمد منتظری شهرستان برخوار پس از اطلاع از ابتلا یک دانش‌آموز به بیماری سرطان، برای تدریس به او داوطلب می‌شود.

کد مطلب: ۱۳۷۶۸۸۵
لینک کوتاه کپی شد
نجوای محبت معلم اصفهانی برای دانش‌آموز سرطانی

به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش‌وپرورش، فاطمه میرکاظمی، معلم دبستان شهید محمد منتظری شهرستان برخوار، مدت۱۲سال است که در مقطع ابتدایی آموزش و پرورش خدمت کرده و در تمام طول این دوران به‌عنوان معلم مشغول به کار بوده است.

وی نقطه آغاز داستان محبت معلمی به دانش‌آموز خود را این‌گونه روایت می‌کند: در آبان‌ماه سال ۱۴۰۱ کارشناس آموزش ابتدایی اداره کل آموزش و پرورش که چند سال پیش در منطقه برخوار مشغول به کار بوده است، طی تماسی توضیحاتی درباره یک دانش‌آموزی که مبتلا به بیماری سرطان است و نیاز به معلمی دارد تا به‌صورت داوطلبانه به این دانش‌آموز تدریس کنند، ارائه داد.

پس از توضیحات کارشناس آموزش ابتدایی داوطلب می‌شوم تا به این دانش‌آموز که معمولاً در هفته یک جلسه شیمی‌درمانی داشته است و توان راه‌رفتن نداشته، تدریس کنم.

خانم میرکاظمی بیان می‌کند: به دانش‌آموزم معمولاً هفته‌ای دو جلسه و هر جلسه به مدت یک الی دو ساعت تدریس می‌کنم؛ البته تعداد جلسات و مدت تدریس هم باتوجه ‌به وضعیت جسمی دانش‌آموز تغییر می‌کرد.

وی انگیزه حضورش در منزل دانش‌آموز را دادن روحیه و امید در قالب درس عنوان می‌کند تا وی روند درمان را به‌خوبی طی کند.

خانم معلم این‌گونه ادامه می‌دهد: برای تدریس به دانش‌آموزم ازآنجایی‌که داوطلبانه این وظیفه را عهده‌دار شدم بدون هیچ چشم داشتی مشغول به کار شدم و برای حضور در کنار او زمان تدریس را متناسب با وقت کاری‌ام تنظیم کردم؛ باتوجه‌به نوبت صبح یا بعدازظهر بودن مدرسه محل کارم ساعت تدریس را هماهنگ می‌کردیم تا خللی در ساعت کاری بنده هم پیش نیاید؛ گاها هم اتفاق می‌افتاد پنجشنبه یا جمعه باتوجه ‌به آمادگی دانش‌آموز و خانواده ایشان در منزلشان حاضر و مشغول به تدریس می‌شدم.

دانش‌آموزی که درس‌خواندن را مجدداً و در پایه دوم با خانم میرکاظمی شروع کرده حدود یک سال و به علت بیماری از درس و مدرسه فاصله گرفته بود و خانم معلم با حضور در منزل دانش‌آموز درس و مدرسه را با او ادامه می‌دهد.

خانم میرکاظمی عنوان می‌کند: بیماری فرزند خانواده روی روحیه سایر اعضای به‌ویژه مادر اثر گذاشته بود و با ورودم همانند عضوی از خانواده استقبال کردند.

ازآنجایی‌که فرزند دیگر خانواده به مدرسه می‌رود، دلیل مضاعفی می‌شد تا دانش‌آموز بیمار تمایل زیادی برای حضور در مدرسه داشته باشد و همین موضوع باعث شد تا درخواست داشتن معلمی برای درس‌خواندن را مطرح کند. تدریس در فضای مجازی هم نمی‌توانست جای خالی حضور معلم را در زندگی دانش‌آموز پر کند و همین موضوع هم دلیل تمایل دانش‌آموز به درس‌خواندن، آن‌هم به شیوه حضوری می‌شد.

خانم معلم از انگیزه خود برای تدریس داوطلبانه در منطقه برخوار این‌گونه می‌گوید: اولین تعهدی که در بدو شروع به کارم در شغل معلمی داشته‌ام خدمت در جایی بوده است که دانش‌آموزان به آن نیاز داشته‌اند و درحالی‌که شرایط انتقالی بنده باتوجه‌به محل سکونتم در اصفهان هم فراهم بوده است اما ترجیح داده‌ام تا در منطقه‌ای فعالیت کنم که کودکان در آنجا بیش از جای دیگر به خدمت خالصانه نیاز دارند.

تدریس به دانش‌آموز دارای بیماری سرطان به پایان نرسیده که داستان دیگری روایت می‌شود؛ خانم میرکاظمی توضیح می‌دهد: دانش‌آموزی دیگری هم داشتم که پس از گذشت مدتی از ورود به مدرسه تمایلی به حضور در کلاس و مدرسه نداشت و حدود ۴ ماه به مدرسه نمی‌رفت که با معرفی اداره آموزش و پرورش منطقه برخوار داوطلب شدم تا با این دانش‌آموز هم، کار کنم.

وی پس از جلسات متعدد درس را در قالب بازی و سرگرمی دنبال می‌کند و حضور در محیط بیرون از خانه که با همراهی و هماهنگی خانواده دانش‌آموز انجام می‌دهد، در نهایت موفق می‌شود تا او را روانه مدرسه کند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار