رضا زنگوئی*
عیبجویی کار آدمهای معیوب است
درس، فقط حکایت کتاب و مدرسه نیست. گاه فردی با یک کلام میشود معلمِ انسان و زندگیاش را تا همیشه تحت تأثیر قرار میدهد. شاید فراوان نباشند آدمهایی چنین اما فراوان بر انسان اثر میگذارند.
از این جمله اند حکیمان که به روزگاران خلقی را معلم بوده اند به کلامِ حیات بخش شان. به یک بیت شعر، بهشت کرده اند زندگی مردم را. به جمله ای جهت حرکت افراد را تغییر داده اند. حضرت مولانا در این میان ایستاده بر قله است. کلامش انسان را شکوفا می کند. راه می نماید. راز می آموزد آنجا که می گوید؛" خوب دیدن، شرط انسان بودن است / عیب را در این و آن پیدا مکن" واقعیت هم همین است.
خوب به چشم آمدن افراد را چندان نمی توان معیار گرفت برای خوب بودن فرد چندان که خوب دیدن فرد می تواند عیار بالایی در خوبی او باشد.
کم نبودند که به تظاهر و ریا، خود را در چشم ها خوب نمایاندند اما پرده که برافتاد دیدیم که چه بودند. آنان که خوب می بینند در حقیقت باطن خویش را، باطن زیبای خویش را عیان می کنند.
پس به این ظریف نکته همواره توجه داشته باشیم که به جای دیدن افراد در کلام و نگاه مردم، باید ببینیم که آنان خود چه نگاهی به مردم دارند. شرط انسان بودن را در این تراز می شود سنجید. آدم ها بسان همان کوزه ها هستند که درونیات شان از آنان می تراود. آن کوزه ای که از زهر پر است جز زهر از آن نمیتراود. توقع شهد نباید داشت. کوزه ای هم که از شهد پر باشد، کامی را تلخ نخواهد کرد.
آدم های خوب، همواره خوبی میبینند. هرگز با ذره بین به دنبال بدی در دیگران نمیگردند. چون خوب اند، به دیگران هم نگاهی چنین دارند. این را در جماعت مقابل هم می توان یافت؛ چون بدند در دیگران هم سراغ بدی می گردند. حتی مثل مقنی ها چاه می کنند در زندگی مردم تا به "شورآبه ای" برسند برای بدنام کردن دیگران. خوب باشیم و پی خوبی بگردیم. این درسی است که مولانا به ما می دهد. درسی که اگر عملا فراگیریم همه چیز زیبا خواهد شد.
کارشناس رسانه*
ارسال دیدگاه