عالم نتاج: هدف «مهر و ما» شناسایی استعداد و فراهم کردن زمینه‌های جهت تقویت آن‌ها است

تهران (پانا) - موسس گروه مهر و ماه می‌گوید یکی از اهداف این گروه شناسایی استعداد افراد و فراهم کردن زمینه‌هایی جهت تقویت آن‌ها است چون «مهر و ما» بر این عقیده است که همه افراد در این طیف توانمند هستند و فقط نیاز است با صبوری و عشق، توانمندی‌شان شناسایی و به رشد آن‌ها کمک شود.

کد مطلب: ۱۳۶۱۷۲۶
لینک کوتاه کپی شد
عالم نتاج: هدف «مهر و ما» شناسایی استعداد و فراهم کردن زمینه‌های جهت تقویت آن‌ها است

عالم نتاج موسس گروه «مهر و ماه» با حضور هنرمندان که مشکل اوتیسم، سندروم دان و سی پی دارند گروهی را تشکیل داده است که در زمینه‌های مختلف هنری همچون تئاتر، سفالگری و موسیقی فعالیت دارند، او می‌گوید در این گروه با آموزش‌های متفاوت سعی شده است با توجه به شناخت مشکلات بچه‌ها روش مناسب آموزش در راستای تقویت نقاط قوتشان و کاهش نقاط ضعفشان انتخاب شود.

با عالم نتاج موسس این گروه گفتگویی انجام دادیم که ازنظرتان می‌گذرد:

به‌عنوان اولین سوال، گروه «مهر و ما» چطور شکل گرفت؟

سال ۱۳۸۵ من کلاس‌های ورزشی داشتم و یوگا کار می‌کردم در آن دوران ماساژ هم کار می‌کردم یکی از شاگردانم به من گفت که یک بچه سی پی می‌شناسد و از من خواست تا برای ماساژ پیش من بیاید. زمانی که این کودک را دیدم شرایط بسیار بدی داشت. یعنی یک بچه هشت‌ساله مانند یک بچه هشت‌ماهه بود و کاملاً پوست‌واستخوان شده بود و دوست داشتم برای این کودک کاری انجام دهم. کار را شروع کردیم و من کم‌کم تغییرات را در این فرد دیدم و بعد از مدتی ستون فقراتش کاملاً صاف شد و حتی توانست اخم کردن یاد بگیرد. در آن دوران با این فرد تمرین‌های مختلفی ازجمله باز و بسته کردن دهان، حرکت دادن دست‌ها و... را کار می‌کردیم. بعد از مدتی واکنش‌ها شروع شد و واقعاً میل به خوب شدن را در او می‌دیدم و حتی به‌جایی رسید که از من می‌خواست بگذارم خودش بغلتد. در آن زمان دکترها گفته بودند باید جراحی شود تا بتواند روی ویلچر بنشیند ولی ما با ورزش‌کاری کردیم که بدون جراحی توانست روی ویلچر بنشیند. بعدازآن افراد دیگر را به من معرفی کردند که سی پی، سندروم دان و اوتیسم بودند. از یک بچه چهل‌روزه بگیر تا سن‌های بالاتر،من کم‌کم در کنار این افراد به توانایی‌های خودم پی بردم. هرکدام از آن‌ها نیاز به کارها و ورزش‌های متفاوت داشتند ولی من با عشق و علاقه هر کاری که لازم بود را انجام می‌دادم و فقط به خودم می‌گفتم که تو می‌توانی. بعد از مدتی یکی از شاگردانم قرار بود برای تعدادی از بچه‌های « سی پی » کاری انجام دهد که من هم تصمیم گرفتم کاری برای آن‌ها انجام دهم. این گروه حدود ۱۱ نفر بودند و باهم پیش من آمدند. خیلی از آن‌ها حتی واکنشی نسبت به حرکت و شنیدن نشان نمی‌دادند و من بنا بر نیاز هر فرد با آن‌ها کار می‌کردم. در ابتدا بیشتر با آن‌ها حرف می‌زدم و این افراد پر از درد و دل بودند و من با تمام وجود به حرف‌هایشان گوش می‌دادم.

چند سال فقط با تمرین‌های ورزشی جلو رفتیم. من هرسال نمایشگاه شمع برگزار می‌کردم و از آن‌ها خواستم اگر کاری برای فروش دارند در این نمایشگاه بگذارند که چند نفر از آن‌ها نقاشی و گلدوزی و... آوردند. بچه‌های دیگر وقتی دیدند نقاشی افراد دیگر فروش رفت مشتاق شدند که آن‌ها هم در این کار حضورداشته باشند و این کار درسی به من داد تا از همین روش برای حرکت آن‌ها استفاده کنم.از همان زمان میل به یادگیری در آن‌ها شروع شد و از تعدادی از دوستانم کمک گرفتم تا به آن‌ها آموزش دهند. برای این گروه تنوع لازم بود و من از هر نوع آموزشی که به‌دقت آن‌ها کمک می‌کرد استفاده می‌کردم. این آموزش‌ها ادامه داشت تا زمانی که من مجبور به جابه‌جایی شدم و به آن‌ها گفتم کلاس یک ماه تعطیل است و در آنجا بود که متوجه شدم آن‌ها چقدر به کلاس‌ها وابسته شده‌اند و از دست دادن برایشان برخلاف قبل خیلی سخت‌تر شده است.

در این زمان بود که دیدم اتفاق مثبت رخ‌داده است و مسئولیت‌های من بیشتر شده است. از دوستان روان‌شناسم هم در زمینه‌های مختلف کمک گرفتم.بعد از جابه‌جایی موسیقی را شروع کردیم یعنی بیشتر به موسیقی گوش می‌کردیم و بازی‌های حرکتی انجام می‌دادیم این کار خیلی مفید بود زیرا هم گوش می‌کردند و هم می‌توانستند با موسیقی حرکت کنند. کم‌کم توانستند یک شعر را به‌صورت دسته‌جمعی بخوانند درنتیجه از یکی از دوستانم گیتی هادی پور خواستم که با آن‌ها آواز کار کند. اوایل چندین ماه طول می‌کشید تا یک شعر را حفظ کنند ولی الان بچه‌ها در عرض یک روز شعر حفظ می‌کنند و من واقعاً لذت می‌برم. بچه‌ها با عشق و علاقه موسیقی و کلاس‌ها را دنبال می‌کردند. من تغییرات را به چشم می‌دیدم که قطعات را با ریتم حفظ می‌کنند درنتیجه به سراغ آواز رفتم. ویژگی مهم این افراد این است که از هم حمایت می‌کنند و حتی اگر تازه‌واردی به گروه اضافه می‌شود به او کمک می‌کنند البته که رقابت هم در میان آن‌ها وجود دارد ولی رقابت آن‌ها سالم است و کار گروهی را دوست دارند. حتی به بچه‌های ضعیف‌تر کمک می‌کنند تا گروه پیشرفت کند. بسیاری از این افراد بعد از چند سال شجاعت پیدا کردند و توانستند در جمع حضورداشته باشند.

در گروه «مهر و ما» نوع آموزش هر فرد با فرد دیگر فرق دارد؟

بله، در هر فرد نوع اختلال متفاوت است به همین دلیل آموزش‌ها متفاوت می‌شود. با توجه به شناخت مشکلات بچه‌ها روش مناسب آموزش را در راستای تقویت نقاط قوتشان و رشد نقاط ضعفشان انتخاب می‌کنیم. به‌طور مثال در بخش آموزش آواز روش آموزش دادن به فردی که کلمات را جا می‌اندازد با فردی که کلمات را مرتب تکرار می‌کند فرق دارد و به‌طورکلی ذهن و هوش هر فرد با دیگری متفاوت است. همچنین تجربه به ما نشان داد این بچه‌ها نباید زیاد جداسازی شوند زیرا در کنار هم رشد می‌کنند و مهم‌تر از آن به رشد همدیگر کمک می‌کنند.
برای آموزش، معلم‌ها باید دوره خاصی گذرانده باشند؟

قطعاً در حوزه آموزشی خود متخصص هستند، علاوه بر تخصص موردنیاز برای آموزش در ابتدا مجموعه «مهر و ما» برای مربیان در جهت شناخت و نحوه برخورد صحیح با این طیف از افراد آموزش‌هایی را ارائه می‌دهد و داشتن صبوری و انعطاف‌پذیری بالا و عشق به خدمت از مهم‌ترین ویژگی‌هایی است که مربیان باید داشته باشند و برای «مهر و ما» بسیار حائز اهمیت است.

چه آموزش‌هایی به بچه‌ها داده می‌شود و آیا هرکدام از بچه‌ها می‌توانند در یک‌رشته خاص پیشرفته شوند؟

ما در مجموعه آموزش‌های سفالگری، آواز، نقاشی و تئاتر داریم که هرکدام از این آموزش‌ها هوشمندانه در جهت تقویت نقاط قوت بچه‌ها و رشد نقاط ضعفشان انتخاب‌شده است که تأثیرات چشمگیری در راستای رشدشان داشته است. به‌طورکلی یکی از اهداف مجموعه شناسایی استعداد افراد و فراهم کردن زمینه‌هایی جهت تقویت آن‌ها است چون «مهر و ما» بر این عقیده است که همه افراد در این طیف توانمند هستند و فقط نیاز است با صبوری و عشق، توانمندی‌شان شناسایی و به رشد آن‌ها کمک شود.

افراد سی پی، اوتیسم و سندروم دان همه در یک گروه هستند؟

هم به‌صورت گروهی فعالیت می‌کنند و هم به‌صورت جداگانه به آن‌ها آموزش می‌دهیم. در کنار هم بودن افراد به آن‌ها کمک می‌کند که به این باور برسند که اگر در بخشی ضعفی دارند درعین‌حال در بخش‌های بسیار دیگری توانمند هستند مثلاً فردی که ضعف در فیزیک خود دارد می‌تواند به رشد فردی که در بخش ذهنی و تکلم ضعیف است کمک کند و بالعکس. افرادی که به لحاظ ذهنی ضعف‌هایی رادارند می‌توانند به افرادی که در حرکات فیزیکی نقص دارند کمک کنند. این مثال کوچکی است از گروه «مهر و ما» و از نتیجه کنار هم بودن طیف‌های مختلف در جهت رشد بیشتر بچه‌ها در زمینه‌های مختلف فردی و اجتماعی. از دیگر دستاوردهای کنار هم بودن طیف‌های مختلف تقویت همدلی و تمرین کارهای گروهی است که آن‌ها را برای حضور در جامعه‌ای بزرگ‌تر آماده می‌کند و بچه‌ها از کنار هم بودن، همزیستی در کنار نوع دیگر را یاد می‌گیرند.

چطور در تمامی این سال‌ها گروه را بدون وجود اسپانسر حمایت کردید؟

با اتکا به توان مالی شخصی خودم اما با توجه به تغییرات شرایط اقتصادی و افزایش نیاز مجموعه برای گسترش بیشتر در جهت کمک به رشد افراد و افزایش مراجعین و نیاز به فضای بیشتر و مناسب‌تر ، متأسفانه به‌تنهایی توانایی پاسخگویی به شرایط موجود را ندارم.

در حال حاضر حضور اسپانسر به رشد بچه‌ها کمک می‌کند؟

بله قطعاً کمک‌کننده است، چون مشکل اصلی مجموعه «مهر و ما» نداشتن فضای مناسب آموزشی است. با توجه به افزایش ورودی نیاز به کلاس‌های بیشتر و متعدد در جهت رشد بچه‌ها داریم. در حال حاضر مجموعه به‌سختی می‌تواند پاسخگوی هزینه‌ها باشد.

شما به‌عنوان مؤسس این گروه، اگر فضای کافی فراهم شود توانایی این رادارید که از بچه‌های بیشتری حمایت کنید؟
بله با داشتن فضای مناسب و به کمک‌مربیان و افزایش همراهان مجموعه این امکان قطعاً فراهم می‌شود، چون من این کار را عاشقانه دوست دارم و علاقه‌مند هستم که توانایی کمک به بچه‌های بیشتری را داشته باشم.

زندگی را از دریچه این بچه‌ها دیدن با دنیایی که ما هرروز با آن سروکله می‌زنیم زمین تا آسمان متفاوت است. امید دارم که با یاری خداوند و افرادی که دغدغه‌مند پیشرفت این بچه‌ها هستند به راهمان باقدرت‌تر از قبل ادامه دهیم.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار