کوثر شهرباف*
بهاری نو
تهران(پانا) - صدای گامهای بهار و نوروز، هر لحظه بیشتر و بیشتر در گوش زمین میپیچد و نوید آمدنش چشمان بسته او را خمار و خفتگان زیر لحاف سرما و روی بالش سنگی را بیدار میکند. عمو نوروز، پیک آمدن بهار و مهمان زمین و طبیعت میشود.
او با کولهباری از عیدی و خبرهای خوش، با نوایی ناب و گوشنواز نغمه آمدن بهار را سر میدهد تا بلبل و قناری و چکاوک چشم به روی آفتاب باز کنند و تارهای حنجره خود را از زنگار بزدایند و طبیعت را با صدای دلانگیزشان، به وجد درآورند.
جامه عمو نوروز عطر شکوفههای بهارنارنج و یاس و سیب را در هوا پراکنده و فضا را معطر و روح نوازی میکند.
نوید بهار، نوید رفتن و آمدن است؛ رفتن سالی پر از خاطرات تلخ و شیرین، پر از پستی و بلندی و پر از دغدغه، نگرانی و نامهربانیها.
نوید بهار، نوید شکوفه زدن امید روی درخت دلهاست، امید به آمدن سالی با کولهباری از عیدی خاطرات و اخبار خوش، همدلیها، دلدادگیها و مهربانیها است.
با رسیدن بهار همیشه این بیت از شعر حافظ در گوش و ذهنم طنینانداز است: *نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی، که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی*
خوشدلی ما بسته به خوشدلی همنوع ماست، خوشدلی همنوع ما در سختیها بسته به دستان پرمهر ماست پس خوشا به حال آنکه میکوشد تا در کنار خود، دیگران را بین گلها مهمان کند.
در این ایام بسیاری به لبخند، نگاه و دستان گرم ما امید دارند، سفره هفت سین کوچک خود را به وسعت محبت و مهربانی خود بگسترانیم تا صدای آهنگین تپش قلبهای شاد زیباتر از صدای بلبل و چکاوک و دایره و تنبک حاجی فیروز گوش زمین را بنوازد و دست در دست یکدیگر سرود امید و اتحاد و همدلی سر دهیم و روی بدخواهانمان را همچون روی حاجی فیروز سیاه کنیم.
سر سفره نوروز برای هم دعای خیر کنیم و چه دعایی بهتر و بالاتر از دعای فرج و ظهور مولا و سرورمان حضرت مهدی(عج) که گشایش در کار ماست.
*دانش آموز خبرنگار
ارسال دیدگاه