در گفتوگو با پانا
«مایسا» روایت افرادی است که میسوزند ولی حسرت نمیخورند
تهران (پانا) - علیرضا صبوری کارگردان مستند «مایسا» میگوید مستند «مایسا» با وجودی آنکه داستانی تلخ دارد اما زیباییهای بصری و رنگهایی که در زندگی ترکمن ها وجود دارد آن را شیرین میکند.
علیرضا صبوری کارگردان مستند «مایسا» از مستندهای کوتاه حاضر در سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، درباره سوژه این مستند توضیح داد: «مستند مایسا درباره زندگی پیردختری به نام جمیله قرنجیک است که در روستای نیاز آباد بندر ترکمن زندگی میکند و شکل جدیدی از تزیین ماشینهای عروس را در ترکمن صحرا باب کرده است. آنچه باعث شد سراغ مستند مایسا بروم و به زندگی خانم قرنجیک بپردازم، تلاش، کوشش و امیدواریای بود که در مسیر کاری او وجود داشت. او علیرغم پیری و عدم ازدواج، دچار انزوا نشد و روحیه تلاش، کارایی و حتی به کارگیری آدمهای دیگر در شغل خودش، برایم جذاب بود.»
وی افزود: «مساله پیردختری و پیرپسری از معضلات امروز جامعه ایران و حتی جهان است. در این مستند میخواستم بگویم جوانان ما و اساسا تمام افرادی که با این معضل مواجه هستند، نباید گرفتار انزوا شوند و حتی میتوانند فصل نوینی از تلاشهای خود در زندگی را آغاز کنند. نکته جالب درباره کاراکتر مستند من این است که با آنکه خوش عروس نشده است، در عروس شدن افراد بسیاری نقش داشته است و گویی تجربه ازدواج خودش را در ازدواج دتتران ترکمنصحرا میدید.»
صبوری درباره حسرتهای کاراکتر اصلی مستندش در مواجهه با عروسی دختران دیگر هم گفت: «نریشنی در فیلم از زبان یکی از پیرمردها وجود دارد که میگوید برخی آدمها در زندگی از آتش میسوزند، اما برخی در زندگی از حسرت. جمیله یکی از آدمهایی است که در حسرت میسوزد.»
این مستندساز درباره دلایل ازدواج نکردن جمیله در تمام این سالهاگفت: «آنچه در فیلم اشاره میشود و برگرفته از روایت اطرافیان است، این است که او جادو شده است. حتی آدمهای دیگر معتقدند کسی بخت او را بسته است. ما البته بیش از اندازه به این موضوع نپرداختیم. آنچه برای ما مهم بود این بود که او میگفت از افسردگی رنج میبرد. او میگفت از مرگ میترسد در حالی که از نگاه من، مرگ عنصر بسیار جذابی است چراکه از طریق آن وارد فضای بزرگتری برای زندگی میشویم. بعد از مرگ شما وارد دنیای نامحدودی میشوید که در آنجا دیگر در بند جسم نیستید. با این نگاه مرگ میتواند عنصر بسیار جذاب و قشنگی باشد.»
صبوری درباره وجه تسمیه این مستند هم توضیح داد: «مایسا نام گیاهی است که جوانه نمیزند و رشد هم نمیکند. این اسم در ترکمن نام دختر هم هست. انتخاب آن برای این مستند درباره زندگی جمیله، کارکرد کنایی داشت. این اسم کنایه از وضعیت کاراکتر اصلی ماست که به دلیل عدم ازدواج، ابتر باقی مانده است. گویی درختی است که جوانه نزده است.»
وی افزود: «ما پلانی در پایان مستند داریم که جمیله یک لباس عروس را به آب میسپارد و گویی قید ازدواج را زده است. او به عالم تجرد خو کرده است. شاید همین تنهایی به افسردگی او دامن زده باشد. در این مستند، ازدواج نکردن را تقبیح کردهام. ممکن است موقعیت ازدواج برای خیلیها پیش نیاید، اما اگر دختری جذابیتهای ظاهری را داشته باشد و در کارهای فردی خود هم فعال ظاهر شود، قطعا موقعیتهای بهتری برای ازدواجش بهوجود میآید. اکثر دختران ترکمن در حد فاصل ۱۲ تا ۱۵ سالگی ازدواج میکنند. این فرهنگ در جامعه ترکمن وجود دارد.»
این مستندساز درباره جذابترین تجربه خود از ساخت این مستند گفت: «اکران این مستند در جشنواره فیلم کوتاه برایم جالب بود بهخصوص که بسیاری از مخاطبان از آن راضی بودند. فضای این فیلم تلخ نیست و یکی از دلایلی که مایسا را ساختم، جذابیتهای بصری فراوانی بود که مراسمات و آیینهای عروسی ترکمنها دارد. زمانی که به عروسی دوستان ترکمن خود دعوت شدم، دیدم عروسی ترکمنها با تمام عروسیهایی که پیشتر رفته بودم، متفاوتتر و از همه آنها جذابتر و شگفتانگیزتر است. من در این تجربه دیدم چقدر رنگها و آیینهای متنوع در زندگی مردم ترکمن وجود دارد. این زیباییها از چشم کارگردان و یا مستندسازی که وارد ترکمنصحرا میشود، پنهان نمیماند.»
ارسال دیدگاه