بیمیلی شمسایی از ادامه حضور در تیم ملی فوتسال ایران
تهران (پانا) - وحید شمسایی که خیلی زود سرمربی تیم ملی شد با بیمیلی از ادامه حضورش روی نیمکت ایران حرف میزند.
بعد از عملکرد انتقادبرانگیز تیم ملی در فینال جامملتهای آسیا، وحید شمسایی در پاسخ به هر انتقادی از عبارت «میتوانند هر وقت خواستند برکنارم کنند!» استفاده میکند.
چطور میشود از یک سو مدام از لزوم برنامهریزی درازمدت حرف زد و از سوی دیگر، این چنین آماده ترک تیم ملی بود؟ چطور میشود با این میزان بیمیل نشان دادن خود نسبت به جایگاه فعلی، به بازیکنان تیم برای درخشیدن تمرکز بخشید؟ اگر واقعا شمسایی برای این پست حساس و این موقعیت خطیر هیجانی ندارد و تا این اندازه نسبت به آن بیتفاوت است، بهتر نیست از تیم برود و این جایگاه را به کسی بدهد که واقعا برای آن ارزش قائل باشد؟ سرمربی تیم ملی در دوران بازی، یکستاره بزرگ برای فوتسال ایران بوده اما مربی شدن هرگز به سادگی گل زدن در زمین فوتسال نیست و پیچیدگیهای زیادی دارد.
او قبل از جامملتها، مدام از جوانگرایی در تیم ملی صحبت به میان میآورد اما حالا در یک اظهارنظر جالب، مدعی شده که مقصودش از تغییر نسل، تغییر افراد در تیم ملی بوده است! جوانگرایی در تیم ملی فوتسال، تنها یک خیال خام است. چرا که این تیم با میانگین سنی نزدیک به ۲۷سال راهی جامملتها شده و همین ترکیب در جام جهانی بیش از ۲۹سال سن خواهد داشت. میانگین سنی ترکیب اصلی تیم ملی حتی بهمراتب بالاتر از این است و از عدد ۳۰عبور میکند. حتی اگر هدف تیم ملی جوانگرایی بود، شیوه درستی برای این کار انتخاب نشد.
کجای دنیا ۱۰بازیکن را بهصورت همزمان از یکتیم کنار میگذارند و ۱۰بازیکن جدید را در تیم قرار میدهند؟ آن هم بازیکنانی که بسیاری از آنها ۲۸ یا ۲۹ساله هستند. این حرکت بهشدت به تیم ملی لطمه زده است. در تیم شمسایی تنها ۲بازیکن زیر ۲۳سال دیده میشوند که یکی از آنها از ستارههای مهم لیگ برتر بوده و در هر شرایطی و با هر مربی دیگری نیز شانس زیادی برای دعوت به تیم ملی داشته است.
شمسایی نه فقط از این تصمیمها، که از انتخاب اعضای کادر فنی نیز لطمه خورده است. مگر میشود یک تیم بدون مربی دروازهبانها به جامملتها سفر کند؟ چطور ممکن است چهرهای مثل مصطفی نظری فقط چند ساعت قبل از پرواز کنار گذاشته شود؟ چطور ممکن است حتی یک چهره سرشناس به جز شمسایی روی نیمکت تیم ملی دیده نشود؟ حتی اسطورهای مثل علی دایی و مربی پرافتخاری مثل قلعهنویی در فوتبال ایران، با انتخاب یک زمان اشتباه برای پیوستن به تیم ملی، لطمه خوردند و تا امروز دیگر نتوانستهاند سرمربی این تیم شوند. در فوتسال نیز شمسایی در همین مسیر قدم برمیدارد. او خیلی زود سرمربی تیم ملی شده و اگر این فرصت را از دست بدهد، بعید است که دیگر چنین شانس بزرگی برایش اتفاق بیفتد.
ارسال دیدگاه