علیرضا تابش*
سینمای ایران در دهه آینده
داستان درخت تنومند سینمای ایران، بسیار بلندتر از عمر مدیریت مدیران و سیاستگزاران حوزه فرهنگ است، در هر دوره و زمانی، گروهی و جمعی، به حراست از این درخت میپردازند و تلاش میکنند با آبیاری و هرس این درخت تنومند، آن را بهشکل زیباتری بیارایند و مسیر رشدش را هموار کنند؛ اما همه میدانیم که ریشههای گسترده این درخت تنومند، با بطن فرهنگ ایران زمین نسبت دارد و از میراث فرهنگی ایرانی و اسلامی با قدمتی چندهزار ساله تغذیه میکند.
چنین نهاد ریشهداری، هم پیش از عمر مدیریتی مدیران، زیست و بقا داشته و هم پس از ادوار مدیریتی مختلف، به رشد و بالندگی خود ادامه خواهد داد. تقویت ارتباط میان مخاطب و سینما، حضور نسل جوان پویا و خلاق در جامعه سینماگران، و بسط و ترویج فناوریهای نوین و اندیشههای نو، آیندهای درخشان برای سینمای ایران رقم خواهد زد.
تحول در سینمای ایران میتواند نقطه عزیمت خوبی برای تحول در ساختار حکمرانی فرهنگی در کشور باشد. صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پایههای اصلی این ساختار نیازمند تحول هستند.
شاید کم و بیش به برخی از بروندادهای سینما نقد منصفانه وارد باشد که هست، اما در دهه پیش رو، نباید به کلیت سینمای ایران حمله شود. اتفاقی که شوربختاته شاهد آن بوده و هستیم و در برخی سطوح نگرش مثبتی نسبت به سینما و کارکردهایش وجود ندارد، این در حالی است که مسائل بنیادین سینما مستلزم همدلی، تکاپو و گرهگشایی است. سینمای ایران شدیداً نیاز به یک اتاق وضعیت دارد.
بدین معنا که جایی در ساختار سازمان سینمایی و حتی خانه سینما باید دائماً رصد و پایش دقیقی از متغیرها و شاخصهای مربوط به سینمای ایران و جهان داشته باشد. در حال حاضر چنین اتاق وضعیتی وجود ندارد.
مسائل سینمای ایران را باید از یک منظر آیندهنگرانه تحلیل و فهم کرد. ماندن در مسائل گذشته سینمای ایران، نمیتواند افقگشای سینمای نوین ایران باشد. باید با نگاه واقعگرا و آیندهنگر، چالشها و پیشنهادهای پیش روی سینمای ایران تحلیل و ترسیم شود.
از دیگر سو در قرن نو و با درک واقعیتهای جهان امروز، تحول در حکمرانی فرهنگی یکی از ضرورتهای پیش روی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر دستگاههای فرهنگی و رسانهای کشور است. یکی از این رسانههای مهم سینما است، سینمای امروز ایران، با همه مسائل و مصائبش، تفاوت بسیار زیادی در همه ابعاد و شاخصهها، با سینمای پیش از انقلاب دارد. بنابراین از منظر منافع ملی، این دستاورد باید حفظ و تقویت شود. تحول در سینمای ایران مستلزم تحول در ساختار حکمرانی فرهنگی در کشور است. آیا این تحول در پیش خواهد بود؟.
*مدیر سابق بنیاد سینمایی فارابی
ارسال دیدگاه