تابش: اولویت صفایی حائری طراحی تئوری دینی هنر بود
طرح جامع دینی یادگار صفایی حائری است
تهران (پانا) - نصرت الله تابش در مراسم بزرگداشت آیت الله صفایی حائری گفت عمیقترین حرفها درباره هنر و زیبایی را میتوانید در صحبتهای او پیدا کنید جرقههایی که برای بیان نسبت هنر و دینزده بسیار جدی و قابل تأمل است.
به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای اندیشه، سوگواره شعر عاشورایی «یک پلک کربلا» و مراسم بزرگداشت آیت الله صفایی حائری شب گذشته در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
در این مراسم علاوه بر شاعران، شاگردان و همراهان آیت الله صفایی حائری چهرههای دیگری نظیر علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت، محمدمهدی عسگرپور، یونس شکرخواه، مدیر و معاونین فرهنگسرای اندیشه حضور داشتند.
نصرت الله تابش سردبیر مجله «فیلم نگار» و از شاگردان استاد صفایی حائری در بخشی از این مراسم طی سخنانی گفت: قبل از هر چیز باید بگویم راهنمای اندیشه من برای فهم تئوری هنر دینی، ایشان بوده است. بعد از ۲۰ سال مطالعه در بخش هنر و به ویژه فیلمنامه به این نتیجه رسیدم که حرفهایی که ایشان ۴۰ سال پیش درباره مفهوم فرم در هنر زده است، به مراتب از الان جلوتر است. او حرف های بسیار دقیقی درباره عدالت و نقش آن در خلق درام زده و نکته جالبش اینجاست که وقتی او درباره این مفاهیم سخن میگوید عمده مستنداتش به قرآن برمیگردد.
وی اضافه کرد: این موضوع نشان میدهد که متون دسته اول ما چه ظرفیتی برای پاسخ به سوالاتی دارند که سالها دربارهاش بحث شده است.
تابش ضمن تشریح گستره نگاه صفایی حائری به هنر گفت: عمیقترین حرفها درباره هنر و زیبایی را میتوانید در صحبتهای آقای صفایی پیدا کنید؛ جرقههایی که او برای بیان نسبت هنر و دین زده بسیار جدی و قابل تأمل است. دقت داشته باشید که فصل مشترک دین و هنر زیبایی است: هنر بدون زیبایی هنر نیست و دین بدون زیبایی تاثیر گذار خواهد بود. تحلیل قصه های قرآنی که در آثار آقای صفایی دیده می شود ما را به همین مفهوم میرساند؛ به اعتقاد او این قصهها ما را کمک می کند تا دیگر بخش های قرآن را بهتر بفهمیم.
مدیر مجله فیلم نگار تاکید کرد: او همچنین معتقد است که با تحلیل درست داستانهای قرآنی میتوانیم تئوری دینی هنر را طراحی کرده و در آثار خود از آن استفاده کنیم.
حجتالاسلام سعید سعدی، از دوستان علی صفایی حائری رئیس حوزه معاونت منابع انسانی قوه قضاییه در بخش دیگری از این جلسه طی سخنانی کوتاه بیان داشت: بیش از ۲۰ سال است که کار قضایی میکنم و در محاکم مختلف حضور دارم، اما با این حال معتقدم که هنر میتواند بسیار موثر باشد و ارباب هنر نقش بسیار زیادی در تعالی جامعه دارند. افراد زیادی بودهاند که آینده سیاهی را پیشروی خود میدیدند، اما در اثر آشنا شدن با صاحب نفسی، وارد دنیای جدیدی شدند. برهمین اساس، حیفم آمد که به نوبه خودم از این هنرمندان تشکر نکنم، به ویژه آنکه که شمع این جمع، یاد و خاطره آن فقیه صاحب ذوق، هنر و اندیشه است.
وی اضافه کرد: من متولد سال ۱۳۴۱ هستم و در سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ که جنگ به اوج خود رسیده بود، در سنگرها و خاکریزهایمان کتابهای استاد حائری را میخواندیم و درباره عمق ادبی و نگاه ایشان با همدیگر صحبت میکردیم و سخنان او راه روشنی برایمان ایجاد میکرد. به نظرم نباید نقش او در جنگ را فراموش کنیم، چرا که سختیها را برای ما آسان میکرد. او زیبایی زندگی و بشریت را در سختترین لحظات برایمان تجلی میساخت.
سیدناصر هاشمزاده در بخش دیگری از این مراسم سخنرانی کرد. او گفت: آقای صفایی حدیث قابل تأملی را مدام تکرار میکرد و آنهم این بود که «عالم کسی است که با دیدن او، او را نبینید و رویت او تذکر خدا باشد.» جالب است که در دعاهای ما نیز میبینید که ائمه از خود سخن نمیگویند، بلکه فقط درباره پروردگار صحبت میکنند. یکی از خصوصیات آقای صفایی این بود که دوست داشت درباره خداوند زیاد صحبت کند و دوست داشت او را در زندگی این قدر آشکار کند که مخاطب احساس کند «گوشی سخنش را میشنود و چشمی او را میبیند.» در حقیقت، تلاش میکرد در محضر خداوند بودن را به ما آموزش دهد.
وی اضافه کرد: جامعه دینی چگونه میتواند به توحید اعتقاد داشته باشد، اما خود را در محضر خداوند نبیند؟ آقای صفایی تلاش میکرد تا همین موضوع را در جامعه نهادینه کند. او روی دینداری به شدت تاکید داشت و میگفت که دینداری شرم میآورد که هر کاری را در محضر خداوند انجام ندهیم. مفهوم حیا دقیقا همین است.
هاشمزاده تاکید کرد: آقای صفایی عاشق خلق خداوند بود و مفهوم عشق برایش گرهگشایی از مشکلات آنان بود. برایش فرقی نمیکرد که آن فرد به من ارادت دارد یا نه، مشکلش را حل میکرد.
حجت الاسلام لاجوردی از مدرسین حوزه علمیه قم دیگر در این مراسم بزرگداشت گفت: من ۳۰ و چند سال با آقای صفایی همراه بودم. هر وقت میخواستم او را به حرف بیاورم، بهش انتقاد میکردم و لب به سخن میگشود. خاطرم هست یکبار به ایشان گفتم هدف و اولویت کار شما چیست؟ پاسخ داد: «اولویت کار من طرح جامع دینی است که از آن نظام پاسخگو بیرون بیاید.»
وی اضافه کرد: اسلام مجموعه هماهنگ و در هم تنیدهای است و باید پاسخگوی نیازهای انسان امروز باشد. من هم تلاش میکنم تا این فرآیند را ایجاد کنم. نکته بارزی که در ابعاد فکری او دیده میشد این بود که معتقد بود ایمان، اصلیترین پایه نظامات اسلام است. او میگفت که باید نظامات اسلام را با هم مطرح کرد و به صورت تکی نمیتوان کاری از پیش برد.
لاجوردی با اشاره به برنامه دیگر آیت الله صفایی حائری گفت: اولویت دیگر آقای صفایی این بود که نظام تربیتی صحیح ایجاد کند؛ او معتقد بود با تربیت است که مردم معرفت پیدا میکنند. به عبارت دیگر میگفت باید تربیت جامعه را به سمت و سوی درست ببریم. وی همچنین تاکید میکرد که هنر زبان دین است
در این جلسه، جمعی از شاعران آیینی نیز ابیات عاشورایی خود را خواندند.
سیدعباس سجادی یکی از شاعران حاضر در این جلسه بود که شعرخوانی کرد. وی قبل از شعرخوانی در سخنانی درباره آیت الله صفایی حائری گفت: بنده معتقدم ارزش آدمها به کردههایشان نیست، بلکه به نکردههایشان است. هنر مبتلا نشدن به خیلی چیزها در این دنیا در وجود آقای صفایی حائری وجود داشت. او کسی بود که امکان مبتلا شدن به خیلی چیزها برایش وجود داشت اما مبتلا نشد. او ذاتا مسافر به دنیا آمده بود و خیلی زود هم به مقصد اصلی خود رفت.
وی اضافه کرد: با خود فکر میکنم که کاش میشد آدمهایی مثل او را تکثیر کرد، که اگر میشد، جامعه ما بسیار سعادتمند میشد. روز به روز که جلوتر میرویم میبینیم که امکان پرورش چنین شخصیتهایی کمتر میشود.
عبدالجبار کاکایی شاعر دیگری بود که در این جلسه ابیاتی خواند. او قبل از شعرخوانی درباره علی صفایی حائری گفت: علی صفایی حائری بی اختیار مرا یاد یک غزل از مولانا میاندازند که میگوید: «هله هش دار که در شهر دو سه طرارند/ که به تدبیر کلاه از سر مه بردارند ...» نام آقای صفایی حائری را اولین بار در جمع شاعران در جوار «عبدالکریم روشن» شنیدم و بعدها صفات و سخنانش را از زبان آقایان سهیل محمودی و مختار شبرنگ شنیدم.
مرتضی امیری اسفندقه نیز طی سخنانی بیان داشت: خیلی خوشحالم که روح بلند آیت الله صفایی حائری مرا به اینجا دعوت کرد. هر زمان که در فرهنگسرای اندیشه حضور پیدا میکنم، حیفم میآید که از دو شاعر یاد نکنم؛ یکی از آنها حسین منزوی است که از ۷ روز هفته، ۵ روزش را در اینجا سپری میکرد و به کار آموزش میپرداخت. شاعر دیگر هم استاد غلامرضا شکوهی است که در همین فرهنگسرا آخرین نفسهای معطرش را کشید. همینجا و ۱۰ دقیقه قبل از فوتش بود که شعری را نذر آقا علی بن موسی الرضا کرد و در این راه جان داد. شعرهای فاطمی او واقعا زبانزد بود.
قاسم صرافان، علیرضا قزوه، محمدسعید میرزایی، ونوس جامیپور و ... از جمله دیگر شاعرانی بودند که در این مراسم شعرخوانی کردند.
ارسال دیدگاه