مهدی عرب صادق*
برجام دیروز، برجام امروز
اندیشههای امام در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل نفی ظلم و ظلمپذیری، حفظ استقلال و تمامیت ارضی، اصل عدم مداخله و وفای عهد، صدور ارزشهای اسلامی و دفاع از محرومان و مستضعفان است و این سرمشق و توصیهای ماندگار در تاریخ و روابط بینالملل است.
روابط بینالملل امروز جولانگاه و عرصه زور و سلطه شده است و ملتها باید در برابر آن مقاوم شوند چرا که در حقوق بینالملل، اصل بر اجبار و پیروی کشورها نیست. در عالم سیاست تفسیر دوست و دشمن در منافع ملی و ایدئولوژی ملتها نهفته است و حدود دوستیها و دشمنیها را این متغیرها تعیین میکنند؛
امروز نظم جدید جهانی با معادلات جدیدی حاصل شده است، یعنی ابرقدرت در چالش با قدرتهای نوظهور قرار گرفته است.
اکنون قدرت هژمونیک آمریکایی ترک خورده و تحولات روابط بینالملل، سرعت بالایی دارد. عجیب است که در این شرایط، جریانی مرموز در داخل کشور و در ادامه جریان نفوذ همچنان در حال بزک کردن آمریکاست!
دیوید آلبرایت رئیس موسسه موسوم به علوم و امنیت بینالملل به کمیته روابط خارجی سنای آمریکا اعلام میکند: بازرسان آژانس "پیاده نظام" آمریکا در ایران هستند! و خوشا بحال کسانی که به اسم برجام ۲۰۱۶ اجازه حضور پیاده نظام دشمن به کشور را دادند!
امروز نام آن برجام که برجام زهر بنا شد باید بر همان تاریخ استوار بماند تا درسی برای آیندگان در باید و نبایدهای بینالمللی باشد و در تاریخ ثبت گردد.
در مروری مختصر بر منافع ملی، اکنون تولید نفت ایران (تولید و فروش رسمی نفت) به سطح قبل از برجام برگشته است بدون آنکه توافقی امضا شود و دو نتیجه مهم میتوان گرفت: اول اینکه ساختار تحریم در دنیای امروز دیگر اثر ندارد و همهجانبه نیست و دوم حتی اگر باز توافق شود امتیازی بابت تولید بیشتر نفت به غرب نخواهد رسید.
در روابط بینالملل محکمترین تضمین، قدرت حاکمیتی است که از پشتوانه مردمی و انسجام ملی برخوردار است. مصداق عینی آسیب بینالمللی بر منافع و معیشت مردم، اغتشاشات داخلی سال ۱۳۸۸ بود که در نتیجه آن انسجام ملی آسیب دید و تحریمهای گستردهای بر علیه ملت ایران اجرا شد، پس از آن در پسا انتخابات ۹۲ و افزایش مشارکت اوضاع داخلی بهبود یافت که پس از گراهای داخلی سال ۹۶ منجر به خروج آمریکا از برجام و اعمال و تمدید تحریمهای سنگین علیه کشور شد.
کار که به گلوگاه میرسد نقابها میافتد و آن وقت است که برجام ۲۰۱۶ رخ میدهد و قویاً معتقدم آن برجام ۲۰۱۶ را باید اوج هنر دیپلماسی در روابط بینالملل برای جریان نفوذ داخلی دانست و بهتر است بگویم تحت عنوان نبایدهای بینالمللی تدریس شود.
در جریان دور جدید مذاکرات وین برخی از رسانههای داخلی ما در نقش بلندگوی اختصاصی سیاستمداران آمریکایی وارد حوزه برجام شدهاند، آن هم در شرایطی که دولت سیزدهم با تلاشی مضاعف گره برجام را از مدیریت داخلی کشور باز کرد و امروز مردم از نتایج آن دیپلماسی بهرهمند شدهاند که غربیها را در ۳ کنج قرار داده است و مثلا سناتور جیم ریش در این باره میگوید: این معامله (برجام ۲۰۲۲)، امنیت شرکای ما و آمریکاییها در منطقه را تهدید خواهد کرد و یا میگوید خواستههای ایران باجخواهی است.
بگفته رویترز، صادرات نفت ایران در ماه ژوئیه با افزایش ۱۱۰ هزار بشکهای در روز نسبت به ماه پیش از خود، به ۸۱۰ هزار بشکه در روز رسید و در یکسال اخیر دهها خبر مشابه شنیده شده که بدون برجام فروش نفت، بیشتر از قبل در حال فروش است اما رسانههای وابسته به جریان اصلاحات هنوز در حال بزک برجام قبل هستند!
از ویژگیهای برجام این است که هرچه روند توافق طولانیتر میشود، بیش از پیش خاصیتش را از دست میدهد؛ تعلل آمریکا فقط به خودش ضربه میزند؛ ایران غنیسازیاش را انجام میدهد، از نقطه گریز عبور کرده؛ جنگ با جمهوری اسلامی ممکن نیست؛ تحریم قابل ملاحظه دیگری هم برای فشار بر ایران وجود ندارد!
امروز آمریکا دیگر پلن B ندارد، صهیونیستها در برجام، گوشه رینگ افتادهاند و مذبوحانه در تلاش بر خرابکاری بینالمللی هستند، اختیار حیاط خلوت آمریکا دست جمهوری اسلامی است، ناامنی در سرزمینهای اشغالی خواب را از چشم اسراییل ربوده و روسیه، اروپا را در آستانه زمستان سرد به تنگ آورده و چین عرصه تجاری را بر آمریکا تنگ نموده است.
در نتیجه این دیپلماسی که در این مدت علیرغم تلاش رسانههای غربی، دیگر برجام در صدر اخبار داخلی کشور نبود، آمریکا مجبور به پذیرش تلویحی۲۱ تضمین مکتوب برای رفع نگرانیهای ایران و لغو سه فرمان اجرایی ترامپ در روز امضای توافق، فرصت ۶۰ روزه برای آزمایش اجرای توافق با فروش ۵۰ میلیون بشکه نفت طی ۱۲۰ روز و سپس تا روزی دو و نیم میلیون بشکه، خروج آنی ۱۷ بانک ایران از تحریم، ۱۵۰ موسسه و نهاد اجرایی و آزادی داراییهای بلوکهشده ایران (مثل ۷ میلیارد دلار کرهجنوبی) در مدت راستیآزمایی داده شده است و همچنین مهم است که آمریکا موظف به پرداخت غرامت به جمهوری اسلامی ایران درصورت خروج مجدد آمریکا از برجام شده است.
دیگر سکوهای سانتریفیوژها از بین نمیروند و کسی بر آن بتن نمیریزد و صرفا اتصالات و برق آنها جمعآوری میشود که قابلیت بازسازی ایران را به زیر یک سال میرساند و این خود نوعی تضمین فنی است.
در توافق فرصتی ۶۰ روزه است که طی آن ایران با فروش نفت به کشورهای غربی و دسترسی به داراییهای بلوکهشده خود در خارج از کشور، مشروعیت و عملکرد توافق را آزمایش خواهد کرد.
بخش مهم دیگر توافق شامل اجازه به ایران برای ادامه تحقیق و توسعه برای برنامه انرژی هستهای خود به مدت ده سال و درخواست فروش اورانیوم مازاد این کشور است. تحریمها دیگر شامل «شرکتهای شریک» که با سپاه وارد معامله میشوند، نخواهد شد.
همچنین اگر آمریکا مجددا تصمیم به خروج یکجانبه از این توافق بگیرد، فرصتی سه سال و یک ماهه به شرکتهای خارجی داده میشود که مشمول تحریمها نشوند.
با زمزمههای توافق برجام، بهای جهانی نفت از ۱۲۴$ به ۸۷$ کاهش یافته است آنهم در آستانه ورود به فصل سرما و در گذری دیگر با ۶ میلیارد دلار خسارت فروش نفت ارزان ناشی از برجام ۲۰۱۶ خواهیم گفت!
*معاون سیاسی حزب موتلفه اسلامی
ارسال دیدگاه