در گفتوگو با پانا تشریح شد
مرور خاطرات چند نسل با «انیمیشن ایرانی»
تهران (پانا) - مهرداد شیخان میگوید خلاء ساخت مستند انیمیشن سبب ساخت مستند انیمیشن ایران شد زیرا او احساس میکرده است که انیمیشن ایران گذشته از آنکه دارای سابقهای طولانی است، رفته رفته وارد فاز تازهای از تولیدات و ورود سازندگان تازه به این عرصه میشود و باید آنها با شناخت از گذشته به این حوزه وارد شوند.
مستند «انیمیشن ایرانی» به کارگردانی مهرداد شیخان از چهارشنبه ۲۲ تیرماه، با آغاز دور تازه اکران مستندهای تولید شده در مرکز گسترش با عنوان «اکران حقیقت» بهصورت آنلاین در پلتفرم هاشور نمایش داده میشود. این مستند روایتی از ورود انیمیشن به ایران، هنرمندان موثر در این رشته و سیری است که پویانمایی از گذشته تا امروز طی کرده است. با مهرداد شیخان کارگردان این اثر درباره روند تولید و اهدافی که درباره آن داشته است به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
*روند تولید این فیلم از چه زمان و براساس چه معیاری شروع شد؟ از ابتدا هدف شما مروری بر تاریخ انیمیشن با توجه به گستردگی آن بود؟
از مدتها پیش خلا و ضرورت وجود چنین مستندی را احساس میکردم، این موضوع در گفتگوهایی که با دوستان و همکاران داشتیم هم بارها شنیده شده بود که انیمیشن ایران به ویژه باتوجه به افزایش تولیدات امروز و میل به داشتن ساختاری نو، نیاز به تعریفی جامع دارد، این نیاز از یک ضرورت برمیآمد چراکه انیمیشن ایران گذشته از آنکه دارای سابقهای طولانی است، رفته رفته وارد فاز تازهای از تولیدات و ورود سازندگان تازه به این عرصه میشد.
تهیه و تولید مستند «انیمیشن ایرانی» تلاشی بود برای تحلیل انیمیشن ایران و ارائه مختصات آن، هم به فعالان انیمیشن و هم به بسیاری مخاطبان دیگر از جمله مراکز آکادمیک، مراکز تولید و تهیهکنندگی، جشنوارهها و سایر مخاطبان مرتبط با هنر انیمیشن. این تحلیل میتواند به جریان نقد سینمای انیمیشن ایران کمک کند و دریافتهای تازهای از آن به دست آید.
بر همین اساس و برای ارایه یک تصویر مشخص و واحد از انیمیشن ایران در ابتدای کار میبایست نگاهی تاریخی به انیمیشن ایران میداشتم تا کلیّت و روند آن را درک کنم و آن را در فیلم به جریان اندازم. بهطور کلی هدف من از تولید مستند «انیمیشن ایرانی» برداشتن گامی موثر برای روند تولیدات انیمیشن ایران بود.
*ساخت فیلمی بزرگ و طولانی مثل «انیمیشن ایرانی» قطعا دشواریهای فراوانی داشته است، آن هم در ایران که اسناد و مدارک هرگز طبقه بندی شده و مرتب نیستند. سختترین بخش کار برای شما کجا بود؟
به نکته بهجا و درستی اشاره کردید، بهویژه اینکه این فیلم اساسا آرشیومحور است. منابع منسجمی درباره انیمیشن ایران، بهخصوص سالهای نخست آن وجود نداشت و هر آنچه که به دست آوردیم بسیار اندک و پراکنده بود. امروز خوشحالم که این مستند علاوه بر آنکه ساخته شده، تبدیل به منبعی دست اول و تازه برای انیمیشن ایران شده است.
اما گذشته از روند تحقیق و پژوهش که ماجرای خودش را دارد، یک روز درمیانه کار متوجه شدم که سختتر از گردآوریها، مواجهه و شکل دادن به این حجم انبوه از اسناد، آرشیوها و مصاحبههاست و اینکه چگونه باید با کمک اینها به متنی پژوهشی برای سناریویی مشخص رسید. دریافت من از کلیت ماجرا نسبتا کامل بود اما نوعی سردرگمی وجود داشت که بخشیاش از فقدان معیار و منابع مورد نیازی بود که هر مستندی به آن نیاز دارد.
در نشست نمایش و گفتگوی فیلم عنوان کردید که «انیمیشن ایرانی» آغاز مسیری طولانی است و در خلال تولید آن به شخصیتها و اطلاعاتی رسیدید که برای خود شما تازه بوده است؛ این اطلاعات چه بودند و آیا جایی از فیلم روند تولید را دستخوش تغییر کردند؟
بله، منظور از آغاز مسیر در واقع پژوهشهای دیگری هستند که در راه هستند. «انیمیشن ایرانی» مانند هر فیلم مستند دیگری زمان و محدوده نمایش تعریف شده و همچنین محدوده مشخصی برای ارایه اطلاعات دارد، بهخصوص اگر قرار باشد روندی پر فراز و نشیب، حجیم و طولانی طی چندین دهه پیگیری شود. همچنین باتوجه به ساختار و انواع مخاطبان این سینما، نمیتوان تمام جزئیات را مو به مو مانند یک دائرهالمعارف ارایه دهد و صرفا به مواردی پرداخته است که جریانسازترین اتفاقات انیمیشن ایران، از آغاز تا ابتدای دهه نود را دربر گرفتهاند. یقینا در ادامه پژوهشهای دیگری را هم خواهیم داشت که به جزییات بیشتری از انیمیشن ایرانی میپردازند از جمله سبکها، آثار، استادان، مراکز تولید، فعالان و سایر موارد مرتبط که بخشهای مختلف و گاه متفاوتی هستند.
با اینکه سالهاست در انیمیشن ایران فعالیت دارم و نسل پیشین و کنونی را میشناسم اما میدانستم این کفایت نمیکند. پژوهش هر چه پیش میرفت به موارد کاملتر و گاهی تازهای بر میخوردم به عنوان مثال شناسایی بیشتر جعفر تجارتچی باعث شد که متوجه شوم، برخلاف گفتهها تا آن روز، سالها قبل از اسفندیار احمدیه تولید انیمیشن داشته، همچنین فهمیدم که روند تولیدات انیمیشنهای تبلیغاتی از ابتدای دهه ۴۰ آغاز شده است و یا کشف دوباره انیمیشن سینمایی «موش و گربه» که در سال ۱۳۵۹ کلید خورده بود از موارد تازهای بودند که در روند فیلم و همچنین هویت انیمیشن ایران بسیار موثر بودند.
به نظر میرسد در نیمه پایانی فیلم تمرکز شما بر جریانهای خاصی است. آیا بر فعالان انیمیشن در سالهای دهه ۸۰ بیش از حد تمرکز نکردید؟ چرا به این موضوع اشاره نشد که این انیمیشنها مثل انیمیشن پیامبران با طراحیهای ابتداییاش، از نظر طراحی و زیبایی ضعیف بودند؟
برخلاف شما عدهای تصور میکنند که تمرکز بر نیمه اول فیلم است. بهطور کلی تقسیم اطلاعات این فیلم به فراخور مقاطع و دورههای انیمیشن ایران انجام شده است که شامل چرایی و چگونگی تولیدات، شاخصهها و تاثیرات آنها در حوزههای مختلف از جمله وزارت فرهنگ و هنر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و تبلیغات است.
نقش و هدف این فیلم همانطور که در نشست نمایش آن مطرح شد، تحلیل انیمیشن ایران و دورههای آن بوده است و نه نقد آن یا آثاری که در دورههای مختلف تولید شدهاند. در این باره نقد، قضاوت و هر دریافتی به مخاطب فیلم واگذار میشود و کارگردان در این فرآیند کمترین نقش را خواهد داش، ضمن آنکه آثاری که در مستند ارایه شدند،
مثالهایی برای درک و تعریف یک دوره مشخص بودند. معتقدم آثار تولیدی هر دوره را باید با شرایط تولید آن زمان سنجید و نه با معیارهای امروزی.
بهعنوان سوال آخر؛ از این که فیلم به صورت آنلاین اکران شده است، خوشحالید؟ آیا بازخوردی از تماشاگران دریافت کردهاید؟
منتظر بازخوردها هستم و امیدوارم مستند «انیمیشن ایرانی» به ویژه در نمایشهای سالنی بازدید خوبی داشته باشد.
ارسال دیدگاه