محسن دلیلی*
صورتمساله را پاک نکنیم!
بها دادن به سینمای کودک و نوجوان، یکی از راهکارهای هوشمندانه و امتحانپس داده سینمای ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوده و هنوز هم از چنین جایگاهی برخوردار است.
تغییر فضای سینما در دهه شصت و ضرورت پوستاندازی سینما با موازین جدید و فراگیری این هنر-رسانه در بطن خانواده ایرانی، سبب شد تا تولید فیلم کودک و نوجوان در سینمای ایران [که پیش از انقلاب محدود به تولیدات کانونی بود] جدی گرفته شود، به طوری که عنوان یک سینمای مردمی و پرمخاطب را از آن خود کند، نام سینمای ایران را در دنیا پرآوازه کند و زمینهساز ایجاد و تداوم برپایی یک جشنواره بینالمللی مطرح با این عنوان شود.
چهار دهه از آن روزها گذشته است. سینمای ایران سقف حضور در محافل جهانی را جابه جا کرده و در تولید و اکران داخلی هم شرایط جدیدی تجربه و تثبیت شده اما سینمای کودک و نوجوان، که در ادوار اولیه سینمای نوین ایران به مدد حمایت دولتی متولد شد، حالا از سوی بخش خصوصی (که محوریت تولید و پخش در سینمای ایران را برعهده دارد) مغفول واقع شده است.
تجربه سالهای گذشته و تصمیمسازی بنیاد سینمایی فارابی در جلب مشارکت تهیهکنندگان بخش خصوصی که البته در نهایت بداقبالی به شرایط کرونایی سینمای ایران برخورد کرد، نشان میدهد که هر چه این حلقه اتصال گستردهتر شود، اتفاقات بهتری در سینمای ایران و جذب مخاطب به سالنهای سینما رخ خواهد داد.
مدیریت جدید سینمای ایران در چشماندازی که به بنیاد سینمایی فارابی ارائه داده، به این اصل توجه کرده و قطعا هر حرکتی که به تضعیف این هدفگذاری درست [در ادامه فعالیتهای قابل توجه صورت گرفته در شش سال گذشته] بیانجامد، یک نقض غرض خواهد بود و رنگ و بوی افول و ناتوانی خواهد داشت.
سینمای ایران، با تعاریف جدید سازمان سینمایی، به شدت به فیلم کودک و فیلمساز کودک و جذب مخاطبان گسترده این سینما نیاز دارد.
برای رونق این سینما، باید شجاعانه و قاطعانه جشنواره برگزار کرد، باید سالن ساخت و سینمادار را در اکران فیلم کودک حمایت کرد و باید چرخه تولید و توزیع را در تعامل بین سینما و دستگاههای تبلیغاتی تلویزیون و شبکه نمایش خانگی به کار انداخت.
بیتفاوتی، انفعال و متوسل شدن به فرضیه نابخردانه "دو سال جشنواره برگزار نکنیم و فیلم تولید کنیم"، دستآخر جز پاک شدن صورت مساله، نتیجهای عاید سینمای کودک و نوجوان نخواهد کرد.
*روزنامهنگار
ارسال دیدگاه