کارگردان نمایش «شام آخر» در گفتوگو با پانا:
مسعود دلخواه: نمایشهای «فستفودی» سلیقۀ تماشاگر را کاهش داده است
تهران (پانا) - مسعود دلخواه کارگردان شناختهشده تئاتر ایران با انتقاد از سطح نمایشهای اجرایی در تئاتر ایران گفت امروز سلیقۀ تماشاگر، به دلیل تماشای بسیاری از نمایشهای فستفودی پایین آمده است.
مسعود دلخواه، کارگردان نمایش «شام آخر»، در گفتوگو با پانا با اشاره به این مطلب که وقتی یک کارگردان، یک نمایشنامۀ نوشتهشده و چاپشده ندارد و میخواهد با پژوهش به یک متن برسد، باید یک پروسۀ طولانی را طی کند، گفت: «من زمانی که چند سال پیش، متن نمایشنامۀ «مرشد و مارگاریتا» اثر «میخائیل بولگاکوف» را مطالعه کردم، تصمیم گرفتم بخشهایی را که مربوط به حضرت عیسی «ع»، محاکمۀ ایشان و یهودا میشود، تنظیم نمایشی کنم و به همین خاطر، سراغ کتاب مقدس انجیل رفتم و «چهار انجیل» یعنی انجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا را خواندم و از میان این کتب، مطالبی را که حس میکردم جنبۀ نمایشی دارد، استخراج کردم.»
وی در ادامه، بابیان اینکه در نگارش این متن از کتاب «انجیلهای من»، اثر «اریک امانوئل اشمیت» و دیگر متونی ازایندست بهره گرفته است، افزود: «این متن تا به امروز و در طول این سه یا چهار سال هفت بار بازنویسی شده است و در ابتدای نگارش، نام این متن «محاکمۀ مسیح» بود، اما بعد در بازنویسیها نام این متن تغییر کرد تا درنهایت به نام «شام آخر» رسیدیم.»
کارگردان نمایش «شام آخر»، با اذعان به این امر که روایتهای مختلفی راجع به شام آخر، خیانت یهودا، اتفاقاتی که روزهای آخر زندگی حضرت مسیح «ع» برای او رخ میدهد، مریمهای مقدس وجود دارد و در این میان نکات مشترک بسیار زیادی وجود دارد، ادامه داد: «من برای نگارش این متن تمامی روایتهای موجود از داستانهای نامبرده را خواندم و تلاش کردم تا گوشههایی از هر یک از این متون را در اختیار داشته باشم و این بدان معناست که در نگارش«شام آخر»، هیچیک از این روایتها را کنار نگذاشتم.»
دلخواه، در بخشی دیگر از این گفتوگو، با تأکید بر این مفهوم که روایت کلی از داستان «شام آخر»، درنهایت روایت خود است، اضافه کرد: «زمانی که شما از مستندات تاریخی استفاده میکنید و دست به نگارش متن یک نمایشنامه میزنید، آن متن به یک متن نیمه مستند مبدل میشود، بااینحال در نگارش این دست از متون نیز تخیل نقشی بسیار مهم دارد و همۀ آنچه که در این نمایش وجود دارد، مستند تاریخی نیست، بلکه رویکرد من نسبت به این مستندات است.»
وی بابیان اینکه به خاطر ضرورت و امکانات متن، دست به موزیکال کردن بخشهایی از این متن زده است، اظهار داشت: «در تنظیم این متن، حس کردم که بخشهایی از این تراژی میتواند موزیکال باشد و تصور میکردم که موسیقی، در بیان پیامها انتقال محتوا، ازنظر زیباییشناسی میتواند تأثیر بسیار بیشتری روی مخاطب بگذارد و به همین دلیل، بخشهایی از این متن را بهصورت شعر درآوردم و آهنگساز این نمایش درنهایت ملودی روی آن گذاشت و خوانندههای بسیار خوب با صداهای فوقالعاده این اشعار را اجرا کردند و درنتیجه، این اثر، به یک روایت نیمه موزیکال رسیدیم و ما به این شکل به متن رسیدیم.»
کارگردان نمایش «شام آخر»، در ادامه با اشاره به این موضوع که طولانی بودن متن موجب شد تا در میانۀ راه، دست به روتوش متن بزند، تصریح کرد: «در خلال اجراها، در حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه از این متن، با روتوش مجدد، کم شد و اعتقاددارم که این متن، همواره میتواند با روتوشهای بهتر و بیشتری موردبازنگری قرار بگیرد، اما خوشبختانه تا به امروز استقبال خوب بوده است و تا آنجایی که ما شاهد آن بودهایم، تماشاچی راضی از درب سالن خارج میشود.»
این کارگردان باسابقۀ تئاتر، ضمن تقدیر از استقبال جامعۀ ارامنه و مسیحیان ایران، بابیان اینکه تا به امروز بیش از یکصد و پنجاه نفر از هموطنان مسیحی و ارامنه به دیدن تماشای نمایش «شام آخر» نشستهاند، خاطرنشان کرد: «جامعۀ ارامنه و مسیحیان ایران نیز پس از دیدن این نمایش، این اثر را تحسین کرده و بازخوردهای بسیار خوبی نسبت به اثر داشتهاند و از تماشای این اثر راضی بودند و این امر، که یک فرد مسیحی نمایشی راجع به زندگی حضرت عیسی «ع» دیده است و با رضایت خاطر از سالن بیرون آمده است.»
دلخواه، با تأکید بر این امر که در این اجرا، از پشتیبانیهای مالی و امکانات تبلیغی بسیار زیادی برخوردار نبوده است، تأکید کرد: «تا پیشازاین شهرداری به اجرای تبلیغات تئاتر در تهران کمک میکرد، اما متأسفانه این امکان امروز بسیار محدودشده است، گفت: امروز تلویزیون کاری با تئاتر ندارد، این در حالی است که میتوان بسیار راحت دو یا سه برنامۀ تلویزیونی از نمایشهایی که حداقل در شهر تهران و حتی شهرستانها به روی صحنه میرود، بر روی آنتن برد.»
این کارگردان تئاتر، در همین راستا با اشاره به اینکه حامیانی که معمولاً در بسیاری از کشورها از تولیدات تئاتر، مانند شهرداریها، مؤسسات، رادیو و تلویزیون، وزارت فرهنگ و دیگر نهادها حمایت میکنند، در کشور ما بهجز یک یا دو برنامۀ محدود، برنامۀ خاصی وجود نداشته است، گفت: «تلویزیون جامجم از این اثر فیلمبرداری پشتصحنه انجام داد و با عوامل گروه مصاحبه کرد و میتوان گفت در عین اینکه این تبلیغات رسانهای وجود داشته است، اما بسیار کم بوده است.»
وی با اشاره به اینکه بیش از ۳۰ نفر در این گروه ازجمله بازیگر، خواننده و نوازنده حضورداشته که با عشق بر سر این پروژه آمدهاند و هیچگونه حمایت مالی در این اثر وجود نداشته است، افزود: «این اثر بیش از سی نفر از عوامل پشتصحنه را همراه خویش دارد که عدد افراد حاضر در گروه را به بیش از ۶۰ نفر میرساند و میتوان گفت که اجرای این نمایش، ازنظر مالی هیچگونه نفعی برای ما ندارد و حداکثر ممکن است هزینهای که صرف شده بازگردد و دستمزد آنچنانی به کسی نرسد.»
دلخواه در پایان این گفتوگو، با اشاره به این امر که خود او هرگز بهقصد درآمدزایی دست به تولید یک اثر نمایشی نزده است و اعتقاد دارد که موضوع تولید تئاتر درآمدزا نیست، ادامه داد: «متأسفانه امروز سلیقۀ تماشاگر، به دلیل تماشای بسیاری از نمایشهای فستفودی پائین آمده است و این در حالی است که اثر نمایشی من، تماشاگر خودش را پیدا کرد و با همۀ این اوصاف، این استقبال میتوانست با حمایت تبلیغاتی بیشتر شود.»
کارگردان نمایش «شام آخر»، بابیان اینکه اگر میخواستیم در شرایط کنونی، سلیقۀ تماشاگر را به سمت تئاترهای اندیشه گرا و آثاری که چالش فکری برای مخاطب ایجاد میکند، سوق دهیم، باید از تولید چنین آثاری حمایت بیشتری میشد، اضافه کرد:«این نمایش، نمایشی مفرح است، جنبههای زیباییشناسی رعایت شده، موزیکال است و میتوانند محتوایی را که مخاطب به آن نیاز دارد، به او القاء کند و پیامهای حضرت مسیح ازجمله بخشش و مهربانی بهجای خشونت در این نمایش گنجاندهشده است و من، با نگارش این متن، تلاش کردم که بگویم خشونت، خشونت میآورد و امیدوارم که این پیام منتقلشده باشد.»
ارسال دیدگاه