مهدی طاهرخانی*
علیه هشتگ اخراج و استعفا؛ یحیی پارسال باید میرفت اما حالا باید بماند
تهران (پانا) - - یحیی اشتباه کرد که ماند، اشتباه کرد که متصور شد که با از دست دادن چندستاره، با خرید از لیست دومش میتواند باز هم تیمش را قهرمان کند.
رفتن ستون فقرات تیم از دفاع تا حمله. سر رسید شکایت خارجی ها و وصول مطالبات شان. بی پولی محض و انفعال آزار دهنده مدیریت بی تجربه تیم که هیچ راهکار و ابتکاری برای حفظ ستاره ها و جذب لیست اول سرمربی نداشت.
یحیی که سال اول حضورش (بعد آن نیم فصل) با چند خرید موفق شده بود جای خالی بیرو، بشار ،شجاع، علیپور و ترابی را پر کند، پیش خودش گفت این بار هم می شود جای کنعانی، نورالهی و شهریار را پر کرد. نه تنها هیچ بازیکنی در حد و اندازه های این ۳ جذب نشد که در سایر خطوط هم خریدها نتوانستند نظر سرمربی را تامین کنند. مصدومیت ها یک به یک از راه رسید؛ از ربات تا دیسک و فتق!
افت فاحش چند بازیکن که فصل قبل نمایشی متفاوت را ارائه می دادند از سوی دیگر؛ کابوس یعنی حامد لک که ناگهان تبدیل به یک گلر نامطئمن شد و رادو هم که به خانه اش رفته بود. پنجره های بسته. شکایت های خارجی که اکثرا میراث محمدحسن انصاری فرد بودند و هستند.
سرمربی قهرمان دو دوره نوزده و بیست حالا کلافه تر از هر زمان دیگری بود.
این همان یحیایی است که بعد فینال آسیا و آن هندبال تاریخی شیری ، هیچ به او نگفت و حتی برای فصل جدید هم حفظش کرد اما شیری در شب باخت سوپرجام مقابل فولاد اخراج انضباطی شد.
مهمترین مهاجم تیم در حساسترین برهه فصل در زمین تا ابد ناهموار ورزشگاه ثامن، رباتش به صلیب کشیده شد اما عوض جراحی فوری، ماه ها در تمرین حاضر میشد و مرتب فیلم شوت هایش را در صفحه شخصی اش بارگذاری می کرد هوادار می پرسید چرا عیسی بازی نمی کند؟اینجا چه خبر است؟ رییس کیست؟
افت فاحش لک را به داوود فنایی مرتبط ساختند که گویی چیلاورت فصل قبلش مربی لک بود! خب این همان لک است که زیر نظر فنایی تیمش را با بیشترین کلین شیت فهرمان لیگ بیست کرد و در آسیا تا فینال برد و تنها از روی نقطه پنالتی گل خورد! انصاف و مروت شد کالای بازار کساد.
با توجه به فشردگی بازی ها، یحیی مجبور بود درست مثل رقیب، فردای بازی ها، یا تمرین سبک بگذارد یا تمرین را تعطیل کند، اما همین موضوع هم بهانه دیگری شد برای بیسواد دانستن بدنساز تیم.
در اینجا بواسطه صدرنشینی استقلال، حتی عمل فتق سیامک را به بدنسازی بد تیم ربط دادند! یحیی بدون ایراد بود؟ مطلقا. مگر می شود در این سقوط دسته جمعی، سرمربی را مبرا از هر اشتباهی دانست؟
یحیی اشتباه کرد که در همان ابتدای فصل، با دیدن آن شرایط ماند، او باید استعفای واقعی میداد و می رفت تا وزارت ورزش و مدیریت وقت، نتوانند همه آشغالهای موجود را زیرکانه زیرقالی یحیی پنهان کنند. ماندنش اشتباه اولش بود و قناعت به خرید از لیست دوم اشتباه بزرگترش. استعفاهای نمادین و خستهکننده، سومین تصمیم نادرستش.
این فوتبال ماست. همان مردی که تابستان ۱۴۰۰ با یک استعفای جدی و به موقع می توانست چند ده میلیون هوادار را پای کار بیاورد تا وزارت ورزش مجبور به حل مشکلات مالی تیم شود، حالا اخراجش ترند یک توئیتر فارسی است!
مثال مدیریتی: تمیروف و سیلوا
قبل از نتیجهگیری بهتر است به یک مشکل مشترک از دو تیم اشاره کنم. مصدومیت عیسی آل کثیر در دی ماه. سرباز شدن ۲ ستاره دفاع استقلال در اسفندماه.
در اولی، بعد از کلی وقتکشی تمیروف ازبک بدون هیچ تجربه بین المللی و کارنامه درخشان آمد و تنها یک گل زد. در آن سو، آجورلو سراغ مدافعی از برزیل رفت که گفته می شود برای ۳ ماه مبلغی بالا دریافت کرد.
اولی در دربی سرنوشت ساز آنقدر جو زده شده بود که خودیها هم میدانستند جز هرز دویدن هیچ امیدی به او نیست اما سیلوای برزیلی بدون حتی یک اشتباه، مقابل ترابی و امیری عالی کار کرد. عیسی که رفت خط حمله پرسپولیس عملا خوابید. یزدانی و مرادمند که رفتند، با آمدن سیلوا و عارف، استقلال همان فرم عالی در خط تدافعی را ادامه داد.*
هم در ذوب و پدیده هم در همین پرسپولیس، یحیی نشان داده اگر بازیکنان مورد نیازش را باشگاه تامین کند و خبری از مشکلات مدیریتی و مالی فصل قبل نباشد، او نقشه قهرمانی را در جیب دارد.
پرسپولیس جیبش پر است. اخبار خوب نقل و انتقالاتی از درون باشگاه به گوش می رسد، فارغ از برچسب زنی دلالیسم و ایرادگیری از نوع حرف زدن مطهری و مدل ریش و موی فنایی و همچنین حساس شدن روی تعطیلی تمرینات، یک نیم فصل به یحیی اعتماد کنید اگر او موفق نشد، آنگاه باشگاه مجبور به جذب سرمربی خوب خارجی میشود و هوادار هم مثل سال نخست برانکو، به او اعتماد می کند. اما اگر یحیی توانست با یک سال تاخیر به ششمین قهرمانی در ۷ سال اخیر برسد، آن وقت این صبر و حوصله مثال کانونهای ملتهب هواداری خواهد بود.
این گوی و این میدان!
ارسال دیدگاه