چرا باید ببخشیم؟
تهران (پانا) - رنجش و ناراحتی بخش گریزناپذیری در روابط هستند که همه آن را تجربه کردهاند. البته هر یک از افراد با توجه به عوامل مختلفی مانند خلقیات، تربیت خانوادگی و اجتماعی و تجربیات خود، برخورد و رویکرد متفاوتی با موضوع بخشش دارند.
به گزارش همشهری آنلاین، بخشش مراحل مختلفی دارد که پروسه انجام آن با توجه به موضوعات مختلف، علاوه بر آگاه بودن از چگونگی انجام آن، نیاز به زمان دارد. یکی از موضوعات مهم در مورد چنین فرایندی، معنا و تعریفی است که ما از بخشش داریم. اما چه زمان می توانیم بگوییم واقعا شخصی را بخشیده ایم و دیگر فکر کردن به آن باعث آزار ما نخواهد شد.
درک واقعی از شرایط موجود
امیر خلعتبری، روانشناس، مشاور و مدرس در مورد بخشش میگوید: «پروسه واقعی بخشش با درک کردن آغاز میشود. مثلاً اگر قرار باشد بتوانیم خودمان را به خاطر اشتباهی که سالها قبل مرتکب شدهایم ببخشیم، این کار فقط زمانی درست انجام میشود که بتوانیم درک درستی از علت خطا و اشتباه خود داشته باشیم.
ما برای بخشیدن باید بتوانیم تمام حالات، احساسات و شرایط روحی شخصی را که قرار است ببخشیم درک کنیم. برای چنین کاری باید به درک بالاتری نسبت به زمانی که مرتکب اشتباه شدهایم رسیده باشیم تا بتوانیم از منظر و دیدگاه دیگری موضوع را بررسی کنیم.»
این موضوع در مورد بخشیدن دیگران هم صادق است. یعنی برای بخشیدن هر فرد ابتدا باید بتوانیم به درجهای از رشد و آگاهی رسیده باشیم که بتوانیم شرایط طرف مقابل را درک کنیم و به نوعی با مشکل و رنجشی که برای ما ایجاد کرده کنار بیاییم، آن را بپذیریم و تکبعدی و یکطرفه به موضوع نگاه نکنیم.
موانع بخشش
به گفته خلعتبری، یکی از مهمترین موانع برای بخشش دیگران آن است که نمیتوانیم خودمان را ببخشیم. درواقع رنجش از دیگران، فرافکنی از سلب مسئولیت در رابطه با ناتوانی ما در بخشش خودمان است. رنجش اصلی ما از دیگران به ناتوانی و ضعف خودمان در برابر آنها برمیگردد. یعنی فکر میکنیم چرا تا این حد در مقابل دیگران ناتوان و ضعیف هستیم که میتوانند ما را برنجانند.
ما رنجش اصلی از خودمان را به دیگران نسبت میدهیم و درنهایت نیز آن را به ظلم و بیعدالتی حاکم بر نظام هستی و دنیایی که در آن زندگی میکنیم نسبت میدهیم. درواقع برای سبک شدن بار سنگین مشکلات خود، آن را به دیگران نسبت میدهیم.
به گفته این روانشناس، یکی دیگر از مهمترین موانع بخشش، نداشتن پذیرش است. وقتی نمیتوانیم خودمان و دیگران را آنگونه که هستند بپذیریم از آنها میرنجیم و همین رنجش باعث میشود نتوانیم آنها را ببخشیم. وارد شدن در چنین سیکل معیوب و آزاردهندهای مانع از رهایی ما از قیدوبند چنین مشکلاتی خواهد شد.
وقتی نمیتوانیم خودمان را همانگونه که هستیم؛ یعنی در کنار ضعفها و مشکلات بیرونی و درونی خود بپذیریم، آن را به بیرون از خودمان هم نسبت میدهیم. یعنی همهچیز را زیر سؤال میبریم، نسبت به آنها خشم داریم و نمیتوانیم با آنها در صلح و صفا باشیم و همین رنجش به نوعی مانع از بخشش و رهایی ما خواهد شد.
چرا باید ببخشیم؟
خلعتبری میگوید ما باید همدیگر را برای رهایی و آزادی خودمان از موضوعات ناراحتکنندهای که خودمان یا دیگران مسبب آن بودهایم ببخشیم. وقتی ۱۰ سال پیش شخصی ما را رنجانده، درواقع بخشی از وجودمان در ۱۰ سال پیش جا مانده که ما برای رهایی و آزاد شدن از آن باید بتوانیم او را ببخشیم.
بخشش چطور اتفاق میافتد؟
به گفته این روانشناس، بخشش با تغییر تعریف ما اتفاق میافتد. برای تغییر تعریف هم ما باید آگاهی و توانایی خود را بالا ببریم. تعریف درست، بخشش آن است که ما فقط در کلام و به ظاهر شخصی که ما را آزرده نبخشم؛ بلکه واقعاً او را ببخشیم و از یادآوری خاطره آن رنجش، آزردهخاطر نشویم.
بنابراین ما باید بپذیریم رسیدن به چنین مرحلهای نیاز به زمان دارد و نمیتواند بلافاصله و با یک عذرخواهی یا روبوسی انجام شود. اما برای رسیدن به این مرحله نیز «پذیرفتن» نخستین گامی است که میتواند ما را به بخشش واقعی برساند.
داشتن نگاهی از سر مهربانی و پیشداوری نسبت به فردی که باعث رنجش ما شده نیز کمک مؤثری برای بخشش واقعی خواهد بود. البته شناخت واقعی از چنین مراحلی نیز زمانی حاصل خواهد شد که بپذیریم انجام آن کار آسانی نیست. یعنی ما نمیتوانیم به آسانی دیگران را درک کنیم، رفتار آنها را قضاوت نکنیم و زیر سؤال نبریم.
شما قربانی نیستید!
بنا به گفته خلعتبری، یکی از راههای مهم نزدیک شدن به بخشش واقعی، بیرون آمدن از نقش و احساس قربانی بودن و مورد ظلم دیگران واقع شدن است.
اغلب وقتی از دیگران میرنجیم فکر میکنیم آنها مقصر هستند. ضمن آنکه وقتی دیگران رفتار اشتباهی نسبت به ما دارند؛ ما آن را به خودمان نسبت میدهیم و همین موضوع باعث میشود رنجش و احساس ضعف ما دوچندان خواهد شد.
ما در برابر فرد خشمگین و خودخواهی که رفتار ناشایستی دارد نباید خودمان را مقصر بدانیم. اما وقتی خودمان را دستکم میگیریم و از عزت نفس لازم برخوردار نیستیم نمیتوانیم در برابر این افراد شجاعانه رفتار کنیم و اغلب مشکل دیگران را به خودمان معطوف میکنیم.
گیر افتادن در چنین پروسهای نهتنها بخشش را سخت میکند؛ بلکه اگر نتوانیم آگاهی و توانمندیهای لازم را در خود ایجاد کنیم؛ آن را ناممکن میسازد. بهاینترتیب، رسیدن به رشد، آگاهی و شناخت ضعفها و مشکلات خودمان و همچنین برخوردار بودن از عزت نفس بالا یکی از مهمترین مراحل رسیدن به بخشش واقعی و رهایی کامل است.
مشاهدهگر باشیم
به عقیده این روانشناس بعد از آگاهی و پذیرش برای رسیدن به بخشش؛ تمرین نقش مهمی ایفا میکند؛ تمرین اینکه به خودمان اجازه ندهیم در مورد هر اتفاقی یا هر فردی نظر بدهیم و به آسانی آنها را زیر سؤال ببریم.
البته ما نمیتوانیم با دیدن اتفاقات مختلف، مانع از برداشت ذهن خود نسبت به آنها شویم. ولی مهم آن است که تحت تأثیر برداشتها و نگرشهای ناآگاهانه خود، اتفاقات و دیگران را تعریف نکنیم، تصمیم نگیریم و آنها را زیر سؤال نبریم.
وقتی یاد بگیریم فقط مشاهدهگر باشیم، نه قضاوتگر؛ قاضی درون ما خاموش میشود و به آرامش بیشتری میرسیم. توجه داشته باشیم ما فقط رفتار ظاهری دیگران را مشاهده میکنیم. اما نمیتوانیم متوجه ریشه و دلیل بروز رفتار دیگران شویم.
قضاوت نکنیم
خلعتبری میگوید تنها زمانی میتوانیم درباره دیگران نظر بدهیم که از ریشهها و دلایل واقعی رفتار آنها آگاه باشیم. به علاوه باید از سواد، شناخت و آگاهی لازم هم در مورد رفتارها و زمینههای بروز آنها برخوردار باشیم. به علاوه، بخش مهمی از قضاوتها و نظرات ما سلیقه خود ماست و هیچ مبنایی برای اثبات درستی و غلطی آنها وجود ندارد. بنابراین نمیتوانیم دیگران را به خاطر تفاوتهایی که با ما دارند زیر سؤال ببریم.
توجه داشته باشیم وقتی ما حتی در مورد خودمان هم به انداره کافی آشنایی و آگاهی نداریم و نمیدانیم ریشهها و دلایل واقعی رفتارهای ما چیست؛ چطور میتوانیم به راحتی در مورد دیگران نظر بدهیم و رفتار آنها را زیر سؤال ببریم و سالها از آنها رنجش داشته باشیم؟ درواقع وقتی شناخت ما از چیزی یا شخصی کم باشد قطعاً نمیتوانیم درست در مورد آنها نظر بدهیم و قضاوت کنیم.
قدرت پذیرش
به عقیده این روانشناس و مدرس، تمرین برای پذیرش همهچیز همانگونه که هستند میتواند قدرت زیادی برای بخشش به ما بدهد. ما باید بپذیریم آگاهیها و تواناییهای محدودی برای قضاوت در مورد دیگران داریم. بنابراین به نفع ما نیست که در مورد آنها نظر دهیم.
قدرت ما برای پذیرش تفاوتها و نداشتن آگاهی کافی برای نظر دادن نسبت به امور مختلف به نفع ما خواهد بود و میتواند مانع از رنجش ما از آنها شود.
داشتن نگاه آگاهانه به جای نگاه قضاوتگرانه نیز باعث میشود ما احساس خوبی نسبت به خودمان و دیگران داشته باشیم. در غیر این صورت اجازه میدهیم افراد و اتفاقات مختلف، مدام ما را برنجانند.
شهامت عذرخواهی
پذیرش سهم هر طرف، عذرخواهی و جبران گذشته نیز بخشی از مراحل بخشش هستند. بخشیدن به معنای فراموش کردن نیست. درواقع بخشش واقعی زمانی حاصل خواهد شد که باعث رهایی ما از غم و اندوه حاصل از آن شود. درصورتیکه اغماض کردن، نادیده گرفتن، فراموش کردن، از خودگذشتگی و تحمل کردن به معنای بخشیدن نیست.
فراموش نکنیم بخشش واقعی زمانی حاصل خواهد شد که به خودمان اجازه طی تمام مراحل آن را بدهیم.
ارسال دیدگاه