سیامک باقری*
گره مذاکرات؛ خواستههای فرابرجامی
سرانجام پس از یک ماه و نیم وقفه در مذاکرات وین، مشخص شد علت اصلی آن، خواسته فرابرجامی آمریکا از ایران است و این کشور رفع تحریمها و انتفاع اقتصادی ایران از برجام را منوط به رفع مسائل فرابرجامی کرده است.
در توضیح این مسئله به چند نکته اشاره میشود:
۱- رفتار دولت بایدن و تیم او از زمان آغاز مذاکرات در زمستان ۱۳۹۹ تا پایان دوره دولت روحانی و سپس از ۸ آذر ۱۴۰۰ تا ۲۰ اسفند همین سال که متوقف شد، این حقیقت را آشکار کرد که آنها زمانی حاضر به رفع همه تحریمها هستند که ایران به خواستههای فرابرجامیشان تن دهد. در واقع این سیاست از حیث ماهیت، تفاوتی با سیاستهای ترامپ ندارد، زیرا او با خروج از برجام و اعمال ۷۰۰ تا ۸۰۰ تحریم جدید (بهغیر از بازگرداندن ۸۰۰ تحریم گذشته) بهدنبال این بود که بتواند خواستههای فرابرجامی را در برجام بگنجاند. اکنون نیز بایدن و تیم او با نگاهداشتن بخش مهمی از تحریمهای ترامپ، همان امتیازات فرابرجامی را دنبال میکنند.
۲- آمریکاییها و رسانههای وابستهشان برای توجیه رفتار خود به شگرد جدیدی متوسل شدهاند؛ آنها در تلاشند تا در افکار عمومی جا بیندازند که رفع تحریمهای موردنظر ایران، یک خواسته فرابرجامی است و منطقا در برابر این خواسته، باید نگرانیهای فرابرجامی آمریکا نیز رفع شود. درحالیکه خواسته ایران برای رفع تحریم دقیقا وفق برجام قطعنامه ۲۲۳۱ است؛ براساس برجام طرفهای توافق نباید کاری کنند که ایران از منافع اقتصادی برجام محروم شود یا بر پایه قطعنامه ۲۲۳۱ همه دولتهای عضو سازمان ملل، سازمانهای منطقهای و بینالمللی از اقداماتی که اجرای تعهدات وفق برجام را با مشکل روبهرو میکند، باید خودداری کنند.
۳- در میان موضوعهای باقیمانده، تأکید بر رفع تحریمهای سپاه و تضمین منافع اقتصادی است. مهمترین تحریمهای آمریکا علیه سپاه بهعنوان یک نهاد حکومتی در دوره ترامپ انجام شد. قانون کاتسا (قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم) در سال ۱۳۹۶ به تصویب رسید. مهمترین بخش این قانون اعمال تحریمهای مشابه دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ بر افراد و نهادهایی است که کوچکترین ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با سپاه پاسداران دارند. این قانون بههمین دلیل باعث میشود فهرست تحریم علیه ایران افزایش یابد و دایره تحریمی به هرگونه ارتباط با سپاه پاسداران توسعه یابد. نهادهایی که براساس بخش مربوط به سپاه این قانون در فهرست تحریم هستند، همزمان دارای تگتحریمی (SDGT) و تگ تحریم (IRGC) مربوط به سپاه پاسداران و گروههای تروریستی هستند. بنابراین، رفع تحریم سپاه و تضمین منافع اقتصادی رابطه وجودی باهم دارند. اگر تصور شود که با چشمپوشی از قانون کاتسا و تحریمهای سپاه توافق پایداری از درون مذاکرات وین بیرون میآید یا ایران از این رهگذر به منافع اقتصادی پایدار و تضمینشده دست خواهد یافت، خیالی بیش نیست. بنابراین، تأکید بر لغو تحریمهای سپاه اولا خواسته فرابرجامی نیست و ثانیا این تأکید کاملا در راستای منافع ملی خصوصا اقتصادی ملت ایران است.
۴- نکته دیگر این است که برخی معتقدند مشکل اصلی بایدن برای تصمیمگیری درخصوص لغو تحریمهای موصوف، وضعیت داخلی و انتخابات کنگره است. اگر بایدن به خواسته ایران درخصوص برداشتهشدن سپاه از لیست تروریستی تن دهد، موقعیت خود را در کنگره از دست خواهد داد. این درحالیاست که رفتار بایدن از روزی که وارد کاخ سفید شد و ۶ دور مذاکرات را در دوره روحانی داشتند، همین رویه را داشتند و نسبت به رفع تحریمها صادقانه برخورد نمیکردند. این وضعیت را در زمان مذاکرات برجام بین سالهای ۱۳۹۲ تا تصویب آن در سال ۱۳۹۴ تجربه کردیم. در آن سالها بهانههای آمریکا جواب داد، اما در تیم جدید با توجه به خساراتی که با خروج آمریکا از برجام بر ایران تحمیل شد، دیگر هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که از یک سوراخ ۲ بار خسارت ببینیم.
۵- تردیدی نیست پافشاری ایران بر خواستههای خود و رفع مؤثر تحریم بهتر از توافق شکنندهای است که هر آن شاهد احتمال نقض آن یا بیعملی طرفهای غربی باشیم. آمریکاییها در یکسال اخیر بارها این تهدید را مبنی بر اینکه اگر توافق در زمان معینی تحقق نیابد، برجام را کنار خواهند گذاشت، نقض کردند. بنابراین، در این مسیر آمریکا یک راه بیشتر ندارد و آن، تأمین خواستههای بحق ایران است.
*کارشناس مسائل سیاسی
منبع: همشهری
ارسال دیدگاه