محمدکاظم انبارلویی*
روز از خود گذشتن
۲۲ بهمن ۵۷ وقتی انقلاب به پیروزی رسید و انقلابیون، رادیو و تلویزیون را تسخیر کردند، مدام از صدا و سیما سرودهای انقلابی پخش میشد. سرودهها و موسیقی حماسی آن به قدری پرمحتوا و جذاب بود که هنوز پس از گذشت ۴۳ سال از آن روزهای تاریخی، تازگی و طراوت خود را حفظ کرده است.
از میان دهها سرودی که این روزها میشنویم سرود بیستودو بهمن بیش از همه به دلها مینشیند.
بیستودو بهمن، بیستودو بهمن
روز از خود گذشتن، روز از خود گذشتن
روز آزادی ما، روز نجات میهن
روز پیروزی ما، روز شکست دشمن
بیستودو بهمن، بیستودو بهمن
به پیش به پیش ای رهروان روحالله
الله یاور ماست، خمینی رهبر ماست
کتاب ما قرآن است، مکتب ما اسلام است…
جوانانی که ۴۳ سال پیش با منطق «از خود گذشتن» تاریخ ایران، منطقه و جهان را ورق زدند،۲۲ بهمن را روز پیروزی یاران خمینی و شکست دشمن به عنوان «یومالله» در تاریخ معاصر ثبت کردند.
آنها قرآن را کتاب خود و اسلام را مکتب خود میدانند و همچنان با منطق «از خود گذشتن» به پیش میروند.
انسان وقتی از هر چیزی دل بکَنَد بهترین دم و لحظه حیات خود را تجربه میکند. انسان وقتی حال عشق پیدا کرد باید فرصت را غنیمت بشمارد.
انقلاب اسلامی آمد تا از بشریت سؤال کند نسبت شما با تاریخ انبیا و اولیای الهی و جامعه انسانی چیست؟
انقلاب اسلامی آمد تا از نخبگان جهان و عقلای عالم سؤال کند در وسط معرکه نبرد حق و باطل و صفبندی لشکر عقل و جهل کجا ایستادهاید؟!
عشق به خدا، پیامبر و امام (ره) ملت مارا به راه انقلاب اسلامی آورد. این فرصتی بود که ملت بزرگ ایران و رندان عالم غنیمت شمردند و نسبت خود را با آن تعریف کردند.
راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا، جز آنکه جان بسپارند چاره نیست
هرگه که دل به عشق دهی، خوش دمی بود
در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست
فرصت شمر طریقه رندی، که این نشان
چون راه گنج، بر همه کس آشکاره نیست
از چشم خود بپرس که ما را میکشد
جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست
راه عشق سخت و پرخطر است. هر کس نمیتواند آن را طی کند. انسان یک موجود متناهی است اما به روی او یک راه غیرمتناهی گشودهاند.
یک قطره ممکن است پس از سالها با عبور از جویبارها به دریا برسد اما با رسیدن به دریا مسیر قطره تمام نمیشود.
شهدای آسمانی انقلاب اسلامی با «عبور از خود» در «روز از خود گذشتن» به مقاماتی رسیدهاند که تصور آنهم برای ما زمینیان ممکن نیست.
آنچه شهید بهشتیها، باهنرها، شهدای محراب و … شهید قاسم سلیمانیها و شهید حججیها قبل از شهادت تجربه کردند «از خود گذشتن» بود که به آن پایه از رشد و تعالی رسیدند.
این منطق نورانی شهید قاسم سلیمانی که فرمود: «ما باید به این حد از بلوغ برسیم که دیده نشویم آنکه باید ببیند میبیند» ترجمه غنیسازی شده همان منطق و مفهوم
«از خود گذشتن» است!
یا این بیان شهید میثمی که فرمود: «هیچ زندانی بدتر از مشهورشدن نیست از مشهور شدن بترسید.» این کلام چونان یک تابلوی هشدار در مسیر سیر و سلوک انقلابی هر انسانی میدرخشد. اگر دیده و شنیده نشود، انسان را به قعر دره خودپرستی، خودخواهی، جاهطلبی، ثروتاندوزی، شهوتپرستی، مردمگریزی، سهمیهطلبی و بیعرضگی نفاق و طلبکاری از انقلاب ساقط میکند.
ابوجعفر احمد بن هلال از اصحاب امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) بود. وی از افراد مورد اعتماد حضرت امام حسن عسکری بود. وی از اصحاب ویژه روایتکننده از امامان معصوم نیز بود، اما در دوران ولایت و امامت امام زمان (عج) از این مرتبت ساقط شد.
به طوری که امام عصر (عج) درباره او فرمود: «خداوند از فرزند هلال نگذرد که بدون هماهنگی و خشنودی ما در کارها مداخله و فقط به میل خود عمل میکرد تا آنکه خداوند به نفرین ما زندگیاش را به انجام رساند. ما در زمان زندگیاش انحرافش را به شیعیان خاص خود گوشزد کردیم این را از هرکس که درباره او میپرسد برسانید هیچکس از شیعیان ما معذور نیست در آنچه افراد مورد اعتماد از ما نقل میکنند تردید کند.»
امام عصر (عج) در توقیع دیگر میفرمایند: «ابن هلال ایمان خود را پایدار نداشت با آنکه مدت طولانی خدمت کرد. به دست خودش ایمانش را به کفر تبدیل ساخت و خدا نیز او را کیفر داد.» (۱)
سرگذشت برخی از رجال سیاسی ما در این چهار دهه چه آنها که از دنیا رفتهاند و در دل خاک مدفونند و چه آنها که در قید حیاتند شبیه سرگذشت غمبار ابوجعفر احمد بن هلال است. کسانی که قرار بود باری از دوش امامین انقلاب بردارند خود باری بر دوش انقلاب شدند. پدیده ابن هلال در نهضت مهدوی یک عبرت تاریخی است.
این جماعت با «خودرهبرپنداری» و «خود مردمپنداری» مرتکب سه معصیت سیاسی شدند:
۱- در مسئولیتهایی که داشتند به میل خود عمل کردند!
۲- بدون هماهنگی و خشنودی امام جامعه در کارها مداخله کردند!
۳- ایمان پایداری نداشتند.
این سه معصیت آنها را تبدیل به ترمزی برای پیشرفت کشور و کارهای انقلابی تبدیل کرد و آنها را به وادی بیانیهنویسی یا بیانیهخوانی انداخت. متأسفانه صدای آنها را میتوان از صدای آمریکا بهتر شنید!
آنهایی که از خود نگذشتند و از خود عبور نکردند مجبور شدند از انقلاب و امام و نظام عبور کنند و این بدترین عاقبت کس یا کسانی است که تا دیروز انقلابی بودند و امروز دیگر نیستند و فردا نیز هرگز نخواهند بود.
پناه به خدا میآوریم از بدعاقبتی!
خطاب به مولا و آقایمان حضرت صاحبالزمان در چهل و سومین سال پیروزی انقلاب عرضه میداریم ؛
نوبهارا، جان مایی، جانها را تازه کن
باغها را بشکفان، کشتها را تازه کن
مولاجان ما را یاری کن از خود عبور کنیم. در دنیا و آخرت با کسانی باشیم که از همه هستی خود برای سرافرازی اسلام، انقلاب اسلامی و رستگاری ملت بصیر ایران هزینه کردند.
پینوشت:
۱- طوسی، محمدبن حسن، الغیبه ص ۳۵۳ و رجال الکشی ص ۵۳۵
*عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی
منبع: رسالت
ارسال دیدگاه