در گفتوگو با پانا؛
پنهانکاری آسیبهای اجتماعی در سینما معنایی ندارد
لوکیشنهای «صحنهزنی» با نوع تفکر و نگاه شخصیتها به جهان منطبق است/نگاه واقعگرایانه «صحنهزنی» به یک آسیب اجتماعی بر مبنای تحقیق و پژوهش بود
تهران (پانا) - یک منتقد سینما معتقد است لوکیشنهایی که برای «صحنهزنی» انتخاب و طراحی شده با نوع تفکر و نگاه شخصیتها به جهان منطبق است یعنی انگار جهان از دید آن ها تیره و تار و سرد دیده میشود که در آن اسیر شده و گیر افتادهاند.
ریحانه عابدنیا منتقد سینما و روانشناس در گفتوگو با پانا با اشاره به اینکه فیلم «صحنهزنی» به دنبال موضوعی رفته که کمتر در جامعه ایران شناخته شده و این اتفاق مهمیست، مطرح کرد: «من با پدیده صحنهزنی آشنا بودم چراکه سالها پیش یک فرد معتاد خود را جلوی ماشین یکی از بستگانم انداخته و آسیب دیده بود اما مخاطبان زیادی را دیدم که میگویند ما بعد از تماشای این فیلم تازه متوجه شدیم که صحنهزنی چیست و به چه پدیدهای اطلاق میشود. از این منظر کارگردان فیلم موضوع مهمی را برای اثرش انتخاب کرده است.»
وی با اشاره به اینکه قبلا اثری از علیرضا صمدی کارگردان «صحنهزنی» ندیده بود اما کار جدید او به لحاظ ساختار سینمایی قابل قبول است، عنوان کرد: «این فیلم سینمایی کارگردانی و فیلمنامه قوی دارد همچنین بازی بازیگران بسیار خوب بوده است و باید بگویم بهرام افشاری که حداقل من ایشان را در شمایلی که در «صحنهزنی» دارد، ندیده بودم در نقش خود خوب درخشیده است.»
این منتقد سینما ادامه داد: «از سوی دیگر رنگها در این فیلم به ویژه زمانی که بخش خاکستری جامعه را روایت میکرد، به خوبی استفاده شده بود. انتخاب فصل زمستان برای «صحنهزنی» انتخاب خوبی بود چراکه زمستان رنگهای خاکستری و اندوهی را با خود به همراه دارد.»
عابدنیا با بیان اینکه میزانسن فیلم که علاوه بر رنگ و نور شامل طراحی صحنه، انتخاب لوکیشن در بخشهای مختلف و پوشش بازیگران می شود، بسیار خوب در کنار یکدیگر قرار گرفته است، عنوان کرد: «اغلب لوکیشنهایی که انتخاب و طراحی شده است از جمله پارکینگ، راهروهای سرد، تاریک و تو در تو در محل کار شخصیت اصلی و فضایی در سکانس هایی پایانی فیلم سردی، تیرگی و تاریکی را تداعی میکند که با نوع تفکر و نگاه شخصیتها به جهان منطبق است یعنی انگار جهان از دید آن ها تیره و تار و سرد دیده میشود که در آن اسیر شده و گیر افتادهاند در حقیقت این موارد مضمون فیلم را به خوبی به مخاطب منتقل میکند.»
وی با بیان اینکه شغلی که برای کاراکتر «اسد» یعنی بادیگارد انتخاب شده است، به دو دلیل اهمیت دارد، توضیح داد: «انتخاب این شغل هم اختلاف طبقانی را به خوبی نشان میدهد البته بادیگارد بودن در جهان یک شغل است اما در این فیلم باتوجه به شرایط جامعه اختلاف طبقاتی را پررنگ کرده است همچنین از جنبه دیگر معنای کنایی هم دارد یعنی «اسد» از بخشی از جامعه مراقبت میکند که اتفاقا آن بخش وظیفه مراقبت از امثال «اسد» را برعهده داشتهاند اما هیچ وقت به وظیفهشان عمل نکرده یا کمتر عمل کردهاند.»
این منتقد سینما در ادامه تاکید کرد: «به طور کلی نوع کارگردانی و تدوین فیلم واقع گرایانه و منطبق بر فیلمنامه کلاسیک آن است که همه این اجزا در پیوند باهم باعث انتقال خوب و درست مضمون به مخاطب شده است یعنی مخاطب سردرگم نمیشود، خط روایی را گم نمیکند و این احساس به او دست نمیدهد که در پرداخت چیزی اغراق شده است. همچنین باوجود آنکه بسیاری از فیلمنامهها علاوه بر بخشهای دیگر در پایان مشکل دارند اما «صحنهزنی» پایان خوبی دارد.»
عابدنیا در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه ۲ نگاه کلی درباره پرداختن به آسیبهای اجتماعی در سینما وجود دارد، گفت: «برخی از افراد با این کار مخالف هستند چراکه معتقدند قبح آن آسیب شکسته میشود، عدهای این کار را یاد میگیرند و بعد به سراغ آن میروند بنابراین نباید نمایش داده شود البته من با این دیدگاه مخالف هستم چراکه این به معنای انکار وجود آسیبها و پاک کردن صورت مساله است.»
وی افزود: «البته این نظر را میتوان تا قبل از فراگیر شدن فضای مجازی درست قلمداد کرد اما در حال حاضر که هر اتفاقی در گوشه جهان رخ میدهد به سرعت همه متوجه میشوند و خبر آن پخش میشود دیگر پنهانکاری در سینما معنایی ندارد بنابراین باید به آسیبها پرداخته شود و مردم را با آنچه در جامعه در حال رخ دادن است، آگاه و آشنا کرد.»
این روانشناس با بیان اینکه آگاه کردن مردم به دو دلیل موثر است، تصریح کرد: «اول آنکه وقتی یک آسیب به شکل روایت و قصه مطرح میشود هم اثرگذاری مثبت بیشتری و هم جنبههایی بهت و تلخی کمتری دارد تا زمانی که آن را در قالب یک خبر منتشر شود. در حقیقت کسانی که اخبار را دنبال میکنند بیشتر در معرض آسیب روانی هستند تا زمانی که آسیب را در قالب یک داستان آن هم در سینما تماشا کنند و این اتفاق اثرگذاری منفی را کم میکند.»
عابدنیا با بیان اینکه اکثر فیلمهایی که به آسیبهای اجتماعی میپردازند مواردی را نادیده میگیرند، اظهار کرد: «پرداختن صرف به آسیبهای اجتماعی که شامل معرفی و نمایش میشود، آگاهیبخشی ناقصی دارد و زمانی که ما به پدیدهای میپردازیم باید به دلایل آن پدیده و علتهای به وجود آمدن آن توجه کنیم چراکه این اتفاق آگاهیبخشی را کامل میکند البته من این مورد را در فیلم «صحنهزنی» ندیدم.»
وی ادامه داد: «ما در روانشناسی میگوییم فقط کسی که آسیبدیده است، میتواند به دیگران آسیب برساند به همین دلیل مهم است که بدانیم افرادی که به خود یا دیگران آسیب میرسانند، چه اتفاقی برایشان رخ داده است که این کار را انجام میدهند. این موضوع مخاطب را آگاه میکند که متوجه شوند اگر با کودک و نوجوان خود به گونهای نامتعارف رفتار کنند یا فرزندشان در این محیطها قرار بگیرد، ممکن است که به چنین مسیری کشیده شود در حالی که اگر این مراقبتها صورت بگیرد، اتفاقات دیگر رخ نمیدهند.»
این منتقد سینما تاکید کرد: «درست است که تحلیلگران فیلم درباره آن صحبت و آسیبشناسی میکنند اما تعداد افرادی که «صحنهزنی» را در سینما و بعدا در پلتفرمها که ممکن است طیف گستردهتری را تشکیل بدهد، تماشا میکنند و تعداد افرادی که تحلیلها را میخوانند اصلا قابل قیاس نیست و درصد کمتری آن را دنبال میکنند پس این علتها نگفته باقی میماند و اثرگذاری پرداختن به این موضوع کم میشود.»
به گفته عابدنیا، خوب است فیلمسازان قبل از پرداختن به موضوعات روانشناختی و آسیبهای اجتماعی در مرحله نوشتن فیلمنامه از دوستانی که در حوزههای روانشناختی و جامعهشناسی فعالیت میکنند و یا منابع معتبری که در این حوزه وجود دارد، کمک بگیرند تا علتها را در فیلمنامهشان لحاظ کنند این اتفاق باعث میشود، تماشاگر دست پُر از سالن سینما خارج شود.»
وی با بیان اینکه «صحنهزنی» به درستی مخاطب را با پدیده صحنهزنی آشنا کرد، یادآور شد: «این فیلم سینمایی همانگونه که گفتم درباره چرایی وقوع این پدیدهها و علت قرار گرفتن انسانها در این مسیر صحبت نکرده بود اگرچه اشارههایی به علت شده بود اما کافی نبود و باید به آن بیشتر پرداخته شود.»
این روانشناس درباره نگاه فیلم «صحنهزنی» به پدیده صحنهزنی اظهار کرد: «نگاه واقعگرایانه این فیلم به این پدیده بر مبنای تحقیق و پژوهش بود و کسانی که میخواهند در این زمینه فیلم بسازند باید در بستر این فضا قرار بگیرند.»
عابدنیا همچنین با اشاره به شخصیت مهتاب کرامتی در فیلم «صحنهزنی» عنوان کرد: «یک نکتهای در فیلم به آن اشاره شده اما به شکل گسترده پرداخته نشده است و آن هم آسیبشناسی مشاغلی از جمله مددکاری اجتماعی و مشاغل مشابه آن مانند روانشناسی است. افرادی که در این مشاغل مشغول به کار هستند به دلیل حساسیتهای زیاد باید خوب آموزش ببینند تا مرزهای شغلی را بشناسند و رعایت کنند چراکه احساسات و تجربه شخصی به هیچ وجه نباید وارد فضای کاری شود.»
وی در پایان خاطرنشان کرد: «در «صحنهزنی» شخصیت مددکار بر اساس تجربههای شخصی خود پرونده را پیگیری میکند که این موضوع به لحاظ حرفهای غلط و همچنین حاکی از آن است برخی از افرادی که در این حوزهها فعال هستند، مرزها را نمیشناسند و توان کنترلش را ندارند و این مساله باعث میشود هم به خود و هم به مراجع و مددجو آسیب بزنند. اگر به این نکته در فیلم اشاره بیشتری میشد، خوب بود تا هم مخاطب متوجه شود که مرزهای رابطه کاری کجاست و هم اینکه افرادی که در این حوزه فعال هستند، به این نکته پی ببرند برخی رفتارهایشان غلط و آسیب دهنده است.»
ارسال دیدگاه