زندینژاد: به نسل جدید در تئاتر بسیار خوشبین هستم
تهران (پانا) - سمانه زندینژاد، کارگردان تئاتر در هفدهمین لایو «بندباز» می گوید او به نسل جدید بسیار خوشبین است و اگر قرار است اتفاقی در تئاتر بیافتد از طریق نسل جدید خواهد بود،
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، هفدهمین برنامه «بندباز»با حضور نیلوفرثانی مجری و کارشناس و سمانه زندینژاد کارگردان تئاتر، با محوریت تئاتر و زنان در انزوای صحنه شامگاه پنجشنبه ۲ دی برگزار شد.
در ابتدای این نشست زندینژاد درباره جایگاه زنان گفت: اگر بخواهیم به جایگاه زنان نگاه کنیم به دو دسته تقسیم میشود. یک بخش آن مربوط به نگاه حاکمیتی و مردانه است و بخش دیگر نهاد تئاتربه عنوان یک جامعه کوچکتر است که ما در این نشست به وضعیت و جایگاه زنان در آن میپردازیم. البته که این دو از هم جدا نیستند.
او ادامه داد: ما زنان بسیاری داریم که علاقمند هستند و با گرایشهای مختلف در موسسات آموزشی مشغول فعالیتاند. متاسفانه در این موسسات تعداد خانمها قابل توجه و بیش از آقایان است، اما در دنیای حرفهای کاملا برعکس است و آن همه زن با استعداد و با انگیزه که پشتکار داشته و جسورند در دنیای حرفهای حضور ندارند. اگر بخواهم صرفا راجع به سه گرایش کارگردانی، طراحی صحنه و طراحی نور صحبت کنم، یک دنیای کاملا مردانه در انتظار ماست که انگار حاکمیت، مردان و زنان، برای زنان وظایفی را تعریف کردهاند. نکته جالب اینجاست که قانون نوشته شدهای مبنی بر محدودیت کار زنان در این عرصه وجود ندارد، اما وقتی وارد این حوزه میشوید با دنیای مردانهای مواجه هستید که انگار شما مهمان آنجایید.
در ادامه نیلوفر ثانی گفت: زنان در عرصه تئاتر حضور پررنگی دارند و به سمت بهتر شدن این روند در سراسر دنیا حرکت کردهایم اما در ایران و سالهای دور، با وجود آنکه تعداد زیادی کارگردان مطرح نداشتیم، اتفاقا کارگردانان زنی داشتیم که مطرح بودند، اما امروز دیگر شرایط اینگونه نیست. آیا این به دلیل آن است که آثارشان کمتر مورد اقبال قرار میگیرد یا اینکه مسیر برای آنها هموار نیست؟
زندی نژاد در پاسخ گفت: اصولا در کشورها یکسری کلید واژه وجود دارد که شبیه به برچسب میشوند و بیشترین برچسبها نیز به زنان بر میگردد. تئاتر در لحظه به وجود میآید، میرود و ماندگار نیست. به نوعی جنگ به معنای مثبت آن است و نوعی پویایی دارد که جسارت میخواهد. به همین دلیل این برچسبها جسارت بیان را کمتر کرده است. در هر جنسیتی در کشورهای ایدئولوژیک این برچسبها وجود دارد اما برای زنان بیشتر است.
وی افزود: به طور طبیعی هرچقدر قوانین نوشته شده بیشتر شود، ناخودآگاه قوانین نانوشته هم بیشتر شده و زنان عقبتر میروند. اگر ما در دورههایی افرادی را دیدیم که فعالیت داشتند، از یک جایی به بعد تقریبا همانها نیز فعالیتشان متوقف میشود. اگر به تاریخ رجوع کنید میبینید که بعد از کارگاه نمایش، همه چیز را به نوعی از صفر شروع میکنیم و در این وضعیت شرایط معمول تئاتر هم از صفر شروع میشود. یعنی زنان باید دوباره وارد شوند و ما هنوز به آن دورهای که حتی تعداد کمی از زنان از تئاتر سربرآوردهاند،نیز نرسیدهایم و در این مسیر حتی کندتر از گذشته پیش میرویم که مسبب این امر جامعه است و با یک مطالعه تاریخی میبینیم که در آن دوره محدود یکسری چیزها بوده که بعد از آن رخ نداده است. ما به گذشت زمان نیازمندیم. آنچه که باعث شده ما زنان ادعا کنیم که مولف هستیم دلیل دیگری دارد که شکل جسورانهای را به تئاتر وارد کرد و آن هم چیزی نیست جز وجود اینترنت که ما را با تئاتر غرب آشنا کرد و خلاقیت به این واسطه بسیار اهمیت یافت. از سوی دیگر این خلاقیت تبدیل به مسئلهای شد که همه را یک شکل کرد و باعث شد تا برخی مسائل را فراموش کنیم.
ثانی در ادامه گفت: از سال ۱۳۱۴ کانون تئاتر زنان شکل میگیرد و زنانی در آن فعالیت میکنند که بسیار حائز اهمیت هستند. در واقع در آن زمان زنان با مسائل و مشکلات بسیاری مواجه بودند، ایران دفتری بسیار در این باره و درباره خاطراتش صحبت کرده است بعد از آن مهین اسکویی، دولت آبادی و ... سخن گفتهاند. ما تجربه فضای بسته را داشتهایم و البته زنانی که به موضوعات خود زنان در تئاتر میپرداختند. شما در فضاهای مختلف تئاتر ایران فعالیت داشتید اما چرا امروز ما حضور زنان را پررنگ نمیبینیم و همچنان زنی را میبینیم که بدون مرد نمیتواند زندگی کند یا آن جسارت در میان تعداد اندک زنان فعلی ما که در تئاتر حضور دارند دیده نمیشود؟
زندینژاد در ادامه به این پرسش پاسخ داد و اظهار کرد: بخشی ازاین عدم جسارت به وفور خلاقیت بر میگردد، چراکه همه کسانی که در تئاتر فعال هستند به دنبال فرم بودند و با آموختن نصفه و نیمهای از تئاتر غرب مسائل دیگر از یاد رفت. در واقع ما در این دوره صرفا به فرم پرداختیم. وقتی که کانون تئاتر بانوان راه میافتد، اوایل حتی زنان نمیتوانستند تماشاگر آن باشند و با وجود آنکه صرفا متعلق به بانوان بود و مردان از آن مطلع نمیشدند کار سختی پیش رو داشتند. از سوی دیگر ما به طور کلی در این دوره به این فکر نمیکنیم که با تئاتر میشود کاری انجام داد، بلکه به این فکر میکنیم که آن را تبدیل به شغل کنیم و از آن به سلامت بیرون بیاییم.
او توضیح داد: من دختران با استعدادی را میبینم که اغلب جا ماندهاند و به بستر حرفهای ورود نکردند. ما به دنبال نشان دادن خودمان هستیم تا با بودنمان نشان دهیم که صاحب ایده هستیم و فراموش کردیم که به محتوا بپردازیم، چون به آن فکر نکردیم و در نهایت همه چیز کلیشه شده به نمایش در میآید. منظور من از فرم این عجیب و غریب بودن نیست، بلکه منظور من غرق در آن شدن است.
این کارگردان تئاتر همچنین عنوان کرد: خود شرایط اجرا میتواند یک کنش باشد که ما به آن فکر نمیکنیم. به طور کلی این مورد وجود دارد و زنان را هم شامل میشود. به نظر من بعضی از موانع و محدودیتهایی که به آن قانون نانوشته میگوییم و نهادینه شده است با قانون میتواند تغییر کند. بستن کمربند ایمنی وقتی تبدیل به قانون شد، فرهنگ نیز شد و امروز یک امر پذیرفته شده است. بنابراین اتفاقاتی که در غرب رخ داده است و اگر زنانی را که میبینیم کاملا همردیف مردان مشغول فعالیت هستند، به این دلیل است که دیگر درباره جنسیت آنها صحبت نمیشود چون مساله پذیرفته شده است، در حالی که در ایران این اتفاق رخ نداده چرا که هنوز قانونی برای آن نوشته نشده که تبدیل به فرهنگ شود. این نیازمند زمان است تا پذیرفته شود.
او ادامه داد: از سوی دیگر زنان اغلب به دنبال مراکزی میروند که کمتر با دنیای مردانه چالش داشته باشد و البته که فکر میکنم ناامیدی نیز وجود دارد. همواره فکر میکنم چرا در خود تئاتر کاری برای زنان انجام نمیدهیم. نه به منظور تفکیک جنسیتی، بلکه بیشتر برای ایجاد یک فضای جدید. ما خیلی اوقات خودمان را سانسور میکنیم، در طول تاریخ نیز همیشه تعداد زنان کم بوده و تقریبا در این بخش اوضاع نسبت به گذشته خیلی فرقی نکرده است.
ثانی در ادامه این نشست گفت: به نظر میآید ما یک پسرفت عمیق در این زمینه داشتهایم. در سال ۱۳۱۸ هنرستانی برای زنان تاسیس میشود، ولی حتی نقش زنان را هم مردان در آن زمان بازی میکردند. پری آقابابوف جزو اولین کسانی است که اپرا مینویسد و همراه با شرایط جهانی حرکت میکند اما در این سالها ما شاهد چنین اتفاقی نیستیم و کاری برای پیشرفت زنان انجام ندادهایم و حتی در راستای تقویت شرایط مردان برخاستهایم و این ناامیدی را بیشتر میکند. اگر مردی هم درباره موضوعات مربوط به زنان کار کند، باز هم محکوم به این میشود که زنان را خوب نمیشناسد و این فضا معلق مانده است و من به عنوان یک مخاطب از فعالان عرصه تئاتر مطالبه دارم که چرا اینگونه است.
زندینژاد در پاسخ به این سوال بیان کرد: فکر میکنم این مسئله به حاکمیت بر میگردد، به همان دلیلی که پیشتر گفتم تا قانونی نوشته نشود که زنان هم میتوانند در این زمینه فعالیت داشته باشند، اوضاع به همین شکل خواهد ماند. این پسرفت به دلیل عدم وجود قوانین است، قوانین گذشته برداشته شده و جایگزینی هم نداشته است و ما فقط به دنبال خودمان و تثبیت در دنیای مردانه هستیم.
او در پایان گفت: کرونا با برهم زدن سیستم اقتصادی شرایط تئاتر را برهم زد، هنرمندان یک دوره کمتر کار کردند و احتمالا از این به بعد که کرونا کنترل شده است بیشتر فکر میکنند. من به نسل جدید بسیار خوشبین هستم و اگر قرار است اتفاقی در تئاتر ما بیافتد از طریق نسل جدید خواهد بود، چراکه نسلی جسور هستند؛ به ویژه در میان زنان این جسارت بیشتر دیده میشود. امیدوارم مانند نسلهای قبل وقتی به مرز دنیای حرفهای میرسند دوباره به عقب پرت نشوند. زنها بسیار آگاه هستند و سعی میکنند جنسیت خودشان را نه زیر سوال و نه از بین ببرند، هرچند آرام، اما این روند پیش میرود.
ارسال دیدگاه