فیلم منصور، روایت‌ زندگی قهرمانی از دیار قرچک

اینجا شهرستان قرچک است؛ زادگاه بزرگ‌مردی که روزی رشادت‌ها و فرزانگی‌ او، مایه اقتدار و عزت ایران اسلامی بود.

در ورودی شهرستان قرچک، میدان بزرگی را با تندیسی از شهید تیمسار منصور ستاری مشاهده می‌کنید تا به شما یادآور شود که اینجا زادگاه دلاورمردی است که روزی فراز آسمان ایران به وجودش می‌بالید.

شهید تیمسار منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران، اهل منطقه ولی‌آباد شهرستان قرچک بود. از همان دوران کودکی نقل‌ قول زیادی از بزرگان شهرم درباره‌ی این شهید شنیده‌ام؛ او با وجود اینکه در خردسالی پدرش را از دست داد، در تمام عرصه‌ها مراتب رشد و پیشرفت را طی کرد و همواره در اوج بلندای تاریخ، نه فقط افتخاری برای شهر و دیارش قرچک، بلکه مایه عزت و اقتدار ملت ایران شد.

در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر، فیلمی به نمایش درآمد که روایت آشنایی را برایم به همراه داشت؛ فیلمی که زندگی همشهری قهرمانم را روایت‌ می‌کرد؛ فیلم "منصور" به کارگردانی سیاوش سرمدی.

دیدن این فیلم یکی از شیرین ترین‌ تجربیاتم بود؛ هرچند که فیلم منصور، نگاه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است و منتقدان زیادی درباره‌ی آن به اظهار نظر پرداخته‌اند اما برای من که فرزندی از دیار و زادگاه این شهید هستم، حساسیت بیشتری نسبت به محتوای این فیلم وجود دارد.

در این فیلم، با کاراکتر نقش شهید ستاری خیلی خوب می‌شود ارتباط گرفت؛ شخصیتی دوست‌داشتنی و باورپذیر که دقیقا با قهرمانی که از شنیده‌های دوران کودکی‌ام ساخته بودم مطابقت دارد؛ شخصیت‌پردازی نقش شهید ستاری در این فیلم خیلی با ظرافت و توجه خاصی انجام شده است تا جایی که تیکه‌کلام‌های معروف تیمسار ستاری هم در ایفای نقش وی کاملا رعایت شده است.

گریم حرفه‌ای و شباهت بازیگر نقش منصور با شهید ستاری، باورپذیری و جذابیت شخصیت را دوچندان می‌کند؛ هرچند که از نظر برخی منتقدان بهتر بود چهره‌ی مشهورتری نقش منصور را ایفا می‌کرد ولی از نظر‌ من یکی از عوامل موثر در موفقیت این فیلم همین مسئله بوده است.

سکانس‌های فیلم برایم جذابیت زیادی دارد؛ چون تا حدودی روایت‌هایش را در دوران کودکی شنیده‌ام؛ مردی بزرگ و باصلابت که تمام دغدغه‌‌اش منافع مردم است؛ طوری که حتی منافع و حقوق خود را نیز قربانی این آرمانش می‌کند. با نیروهای زیردستش مانند یک پدر دلسوز برخورد می‌کند؛ آنها هم با عشق و علاقه‌ی خاصی در کنارش خدمت می‌کنند و ارادتشان نسبت به او فراتر از یک مافوق است.

او مردی خوش‌قلب و آرام است اما نمی‌تواند بی‌کفایتی و کوتاهی در انجام وظیفه را تحمل کند؛ همین ویژگی او سبب می‌شود عده‌ای او را خطری برای منافعشان ببینند و بارها سعی‌کنند او را متوقف کنند اما هیچ‌کدام موفق نمی‌شوند‌.

خبرنگار دانش‌آموز*