مادران گول صورت ماه شب چهارده بچهها را نخورند؛ سوپر فودی برای رشد بچه نداریم
تهران (پانا) - یک فوق تخصص تغذیه و رژیم درمانی با تاکید بر اینکه نباید دنبال این باشیم که فرزند ما چه غذایی بخورد تا رشد کند و یا چه غذایی بخورد تا هوش او بیشتر شود، گفت ما نباید دنبال یک «سوپر فودی» باشیم که مثلا این میتواند هورمون رشدی ترشح کرده و موجب رشد بچه شود.
به گزارش جامعه ۲۴، محمد طاهری درباره عوامل موثر بر رشد کودکان و برخی باورهای غلط والدین برای رشد قدی و هوشی فرزندانشان اظهار کرد: یک قانون طلایی در تغذیه وجود دارد، آن قانون این است که تغذیه درازمدت میتوانند کمک کننده باشد. ما نباید دنبال این باشیم که فرزند ما چه غذایی بخورد تا رشد کند، چه غذایی بخورد تا هوش او بیشتر شود. پدر و مادرانی به ما مراجعه و مطرح میکنند فرزند ما چه غذایی بخورد قدش بلند شود!. حقیقت این است که همه گروههای غذایی لازمه رشد بچه است. از جمله اینکه شما در گروه نشاستهجات حتما باید برنج و نان و سیبزمینی نشاستهای به علاوه ماکارونی و غذاهای نشاستهای دیگر را استفاده کنید تا ویتامینهای گروه B در میوهجات و گوشتها و غذاهای دیگر، همه باید باشند تا کالری ایجاد کنند و فرد را در طول روز رشد دهد.
این نویسنده کتاب های تغذیه کودکان ادامه داد: از طرف دیگر کلسیم شیر و لبنیات باید برای رشد استخوان وجود داشته باشد، همچنین آفتاب و نور خورشید برای رساندن ویتامین D باید باشد تا ادامه آن به کلسیم و رشد بچه برسد. منظور من از این صحبتها این است که تمام گروههای غذایی نقش مهی دارند و به هم وابسته هستند و در درازمدت پاسخگو خواهند بود.
وی اضافه کرد: یک بچه باید صبحانه، نهار و شام بخورد، میان وعدههایی هم داشته باشد به علاوه گروههای غذایی که ذکر کردم از نشاستهجات و گوشتها، لبنیات و سبزیجات و میوهجات، در گروههای خاص زیر ۱۸ سال هم به علاوه چربیها و شیرینیها، باید باشند و مصرف شود تا تاثیرگذاری لازم را در بدن به وجود بیاورند.
دنبال «سوپر فود» برای کودکان نباشیم
این فوق تخصص تغذیه و رژیم درمانی تصریح کرد: بنابراین ما نباید دنبال یک «سوپر فود» باشیم که مثلا این میتواند هورمون رشدی ترشح کرده و موجب رشد بچه شود. به طوری کلی باید تمام گروههای غذایی استفاده شود تا بچه رشد کند. هم رشد عقلی و هوشی و هم قدی و بلوغ و رشد استخوانی و ... .
وی با بیان اینکه باید توجه داشت لبنیات در این گروه سنی حتما باید دو تا سه واحد باشد، افزود: به خاطر اینکه تمام فلزات سنگین دو ظرفیتی که در آنها هست با همدیگر در وارد شدن به بدن و جذب شدن، رقابت دارند یعنی اگر ما کلسیم زیادی مصرف کنیم از طرف دیگر آهن بدن که در جذب شدن همزمان رقابت دارد ممکن است کمتر جذب شده و سبب کاهش هوش بچه و خیلی از این موارد شود؛ بنابراین نباید روی یک غذا تاکید کرد، که مثلا شما بیایید فقط شیر و لبنیات مصرف کنید. این کار باعث کاهش آهن یا فلزات دوظرفیتی دیگر خواهد شد که ممکن است از رشد و اشتها و هوش بچه کم کند. برای همین پیشنهاد من بعد از سالها کار کردن در این حوزه این است که فرهنگسازی کنیم تا خانوادهها اصلاح رژیم غذایی را در پیش بگیرند. جلوگیری از مصرف فستفودها و غذاهایی که در سطح شهر هست و بیشتر نقش چاقکنندگی و سیرکنندگی دارند و در طرف مقابل مصرف غذایی خوب و در یک کلمه اصلاح رژیم.
اصلاح رژیم غذایی باید در کنار خواب خوب اتفاق بیفتد
طاهری درباره دیگر عوامل موثر بر رشد کودکان همراه با رژیم غذایی درست، گفت: این رفتارها و اصلاح رژیم غذایی باید در کنار خواب خوب اتفاق بیفتد؛ مثلا از ساعت ۶ و ۷ تا ساعت ۱۰ شب و حداکثر ۱۱ شب که هورمونهای رشد ترشح میشوند، بچهها اگر بخوابند هورمون به آنها خواهد رسید، اما متاسفانه هماکنون بچهها تا ۲ شب بیدارند و هورمون رشد به آنها نمیرسد و عملا زندگی شهرنشینی باعث شده که خانوادهها تا ساعت ۱۰ و ۱۱ شب بیرون باشند و وقتی به خانه برمیگردند و شام میخورند و بچه را میخوابانند، دیگر این زمان طلایی را از دست میدهند؛ بنابراین تغذیه مناسب در کنار خواب خوب میتواند کمککننده باشد.
وی حالت و رفتار سوم را ورزش برشمرد و گفت: ورزش یعنی فعالیت بدنی مناسب. تا زیر ۱۲ سال اصلا توصیه به ورزش و فعالیتهای حرفهای نمیشود، چون آن صفحههای رشدی بچهها برای رشد عملا از حالت غضروفی به استخوانی تبدیل خواهد شد و ممکن است بچهها قدکوتاه بمانند. اما ورزشهای در حد دویدن، نرمشهای روزانه با خانواده و پارک رفتن و ... در کنار تغذیه و خواب خوب میتواند کمک کند که بچه رشد خوبی داشته باشد.
این فوق تخصص تغذیه خاطرنشان کرد: دوباره تاکید میکنم «سوپر فودی» وجود ندارد که به یکباره باعث رشد قد و هوش بچه شود و باید تمام گروههای غذایی و دیگر رفتارها به شرح بالا ملاک عمل باشد.
آمار مرگ و میر کودکان بر اثر رژیم غذایی نامناسب
وی درباره آمار مرگ و میر کودکان بر اثر رژیم غذایی نامناسب هم گفت: یک زمانی، از هر ۵ کودک ۴ کودک مشکل سوء تغذیه داشتند، دو تا سه بچه دارای وزن اضافه بودند، ۱ یا ۲ نفر کموزنی داشتند که البته شاید هنوز هم در برخی شهرستانهای دور این اتفاق بیافتد. این آمار برای دهههای ۶۰ و ۷۰ است. آمار جدید را نمیدانم، ولی به نظر من اکنون ۳ تا ۳ و نیم نفر از هر ۵ نفر، چاق هستند، احتمالا نیم تا یک نفر هم وزنشان از وزن استاندارد کمتر است و شاید نیم یا یک نفر از ۵ نفر نیز وزن نرمال و ایدهآل داشته باشد. دلیل این هم عملا زندگی شهرنشینی و به هم ریختن تمام برنامهریزیها است.
طاهری درباره اقدام برخی خانوادهها برای رشد فرزندانشان از طریق تهیه برخی مکملها و شربتهای گیاهی و صنعتی از داروخانهها گفت: نمیتوانم این را رد کنم. وقتی والدین به یک متخصص تغذیه مراجعه میکنند میبینیم که مادر خیلی چیزها را از این و آن شنیده است و خیلی هم عاصی شده از اینکه به بچه حسابی گفته است این و آن را بخور و نتواسته بخورد. من احساس میکنم وقتی بچهای (بالای دو سال منظور است)، از لحاظ مواد مغذی یعنی همان فلزات دوظرفیتی کمبودهایی داشته باشد از جمله روی، آهن و کلسیم؛ ممکن است نیاز باشد به مکملیاری و مجبور شود آن را مصرف کند.
فوق تخصص تغذیه و رژیم درمانی ادامه داد: اقدام مادرانی که به داروخانه مراجعه و این مکملها را تهیه میکنند، روش درستی نیست؛ نه به این خاطر که حتما باید به یک پزشک مراجعه کنند بلکه به این خاطر که واقعا نیاز هست که میزان را بدانند و بفهمند شاید این بچه مشکلات دیگری داشته باشد و مکمل، مشکلات دیگری برای بچه ایجاد کند. برای مثال اگر سراغ ویتامینها برویم، ویتامین محلول در چربی؛ اینها دیرتر و کمتر دفع میشوند و بنابراین سرخود مصرف ویتامینها مناسب نیست. از طرف دیگر این کار باعث چاق شدن بیرویه بچه میشود. برای نمونه من مراجعه کنندهای داشتم که میخواست لاغر شود، در حالی او یک بچه بود؛ دلیلش این است که مادر او در سه تا پنج سالگی، مکمل، مولتی ویتامین و روی و آهن و انواع و اقسام اینها را به بچه خورانده است، بدون توجه به اینکه بدانند آیا واقعا بچه به آنها نیاز دارد یا نه.
طاهری درباره باورهای غلط والدین برای چنین تصمیمهایی توضیح داد: معمولا بیشتر از لحاظ بصری برای پدران و مادران مهم است. شاید این اشتباهات، بر اثر باورهای غلط فرهنگی اتفاق میافتد. میگویند نگاه کن این بچه صورتش مثل ماه شب چهارده میماند، آن بچه خیلی چاق و تپل است و شاید مادران فرزند چاق و تپل را میپسندند. شاید بچهای وزن نرمال داشته باشد، اما از نظر مادران و پدران لاغر محسوب شود، در صورتی که ممکن است همان بچه به خاطر رژیم غذایی و به خاطر همان پدر و مادر، استخوانبندی ریزتری داشته باشد، یا اینکه صورت استخوانی داشته باشد آن هم به خاطر ژنتیک. اما وقت میبینند صورت بچه تپلتر است و خوشگلتر، ترجیح میدهند سراغ مکملها بروند؛ بنابراین فرهنگسازی بسیار اهمیت دارد. بدون مشورت با کارشناس و مشاور تغذیه یا یک پزشک تغذیه، خودسرانه نباید دارویی تهیه کرد و به بچه داد؛ دوم اینکه والدین به این فکر کنند که آیا بچه به لحاظ وزنی و قدی در حالت استاندارد هست یا نه. اگر استاندارد را بخواهیم تعریف کنیم باید مجددا به متخصصان مراجعه کنند تا به آنها گفته شود یا اینکه در مدارس آموزش داده و به مادران گفته شود که مثلا این بچه از لحاظ وزنی و قدی مشکلی دارد یا ندارد.
نویسنده دو کتاب «گام به گام در تغذیه کودکان از یک ماهگی تا شش سالگی» و «تغذیهای برای نوزدان و کودکان» در پایان توصیه کرد: مادران میتوانند از غذاهای مختلف، با رنگ و بو و لعاب غذاها، با تزئین بیشتر غذاها و تمام مواردی که به اشتهاآوری کودکان کمک میکند، از این موارد استفاده کنند نه اینکه بروند سراغ مولتیویتامینها. برای مثال چرا بچهها رنگ قورمهسبزی را دوست دارند، اما مثلا یک تکه مرغ سرخشده را جلوی آنها بگذارید نمیخورند؟ همه اینها میتواند در اشتهاآوری موثر باشد و جلوی خرید بیرویه و بدون اطلاع و آگاهی مولتیویتامینها و شربتهای مختلف را بگیرد.
ارسال دیدگاه