دکتر امیرمهدی مراد حاصل*
کودکان را به ابزار نمایشی تبدیل نکنیم
پدیده انتشار عکس کودکان در شبکههای اجتماعی یا نمایش فیلم و عکس آنها توسط والدین چندی است که در میان خانوادهها رایج شده است.
این پدیده را از ابعاد مختلف میتوان تحلیل کرد. اول آنکه اگر پدران و مادران این کار را برای تشویق کودک شان انجام میدهند از بعد روانشناسی ایرادی ندارد چرا که کودکان نیز نیاز به تشویق دارند. مثلاً اگر کودکی نقاشی کشیده یا مهارت شعرخوانی دارد ایرادی نیست که پدر و مادر برای تشویق او در صفحه شخصی شان این مهارت را برای تشویق فرزندشان به اشتراک بگذارند. البته در روانشناسی تشویق باید متناسب با کاری که فرد انجام میدهد باشد. البته نیازی هم نیست این تشویق بهصورت اجتماعی باشد.
اما اگر پشت این تشویقها هدفهای دیگر باشد برای کودک در زمان رشد مشکلاتی ایجاد خواهد شد. برای مثال والدین صفحهای جداگانه برای جمع کردن فالوور و نشان دادن کودکشان انجام دهند کار اشتباهی است. این مسأله بیشتر بین پدرها شایع است که مهارتی را در کودک ایجاد و آن را در صفحات بهنام کودک بزرگنمایی میکنند تا بتوانند شهرتی کاذب برای کودک به دست آورند یا از این راه درآمدزایی کنند. پس اگر قصد والدین از اشتراک عکس و فیلم کودکشان در شبکههای اجتماعی سرمایهگذاری هنری یا مهارتی برای اهداف اقتصادی باشد کودک در نوجوانی دچار آسیب خواهد شد. همانطور که اشاره شد باید دید نیت چیست. در مواقعی پدر و مادری قصدشان تربیتی است و میخواهند که کودک شان را تشویق کنند. مثلاً یک متنی را به اشتراک میگذارند و نظر دیگران را میخواهند.
این تشویق هم نباید بیش از حد باشد چرا که باعث میشود که مطالبات تشویقی کودک در زمان نوجوانی و بزرگسالی از جامعه و محیط بالا رود. چرا که اگر این بازخوردهایی که در دوره کودکی از شبکههای اجتماعی میگرفته در دوران نوجوانی دریافت نکند، قطعاً دچار سرخوردگی میشود. به نظر فرهنگسازی در این موارد صورت نگرفته بسیاری از والدین ندانسته شبکههای اجتماعی را بستر و پایگاهی برای ابراز وجود خودشان و کودکان شان میدانند که میتواند مؤثر و فرهنگی باشد. متأسفانه یک چهارچوب فعال و قوانین مؤثری هم برای این موارد وجود ندارد. پس یکی از آسیبهای شبکههای اجتماعی این است که افراد بیشتر از حد و اندازه کودک شان را با این ابزار دچار خودشیفتگی میکنند.
مورد دیگر پدیده کودک مدلها هستند. کودک مدلها تا زمانی که هنوز قوه تمیز در آنها ایجاد نشده است و بچهها معمولاً متوجه نمی شوند که عکس شان در فضای مجازی منتشر میشود ایرادی ندارد. مثلاً والدینی نوزادشان بیش از حد زیباست و عکس او را در ظواهر مختلف منتشر میکنند. در این پدیده والدین باید مراقب باشند چرا که اگر این روند نمایشی تا زمانی ادامه پیدا کند که کودک به سنی رسد که قوه تشخیص در او ایجاد شود تبعات مخربی در پی خواهد داشت. این کودکان وقتی به سن هفت یا هشت سالگی میرسند و وارد مدرسه میشوند آسیبهایشان آغاز میشود. بهصورت کلی استفاده از زیبایی ظاهری کودکان برای شهرت یا اهداف اقتصادی اشتباه است.
مورد دیگر قیاس کودکان با یکدیگر است. که واقعاً آسیب وحشتناکی به کودک وارد میکند. مثلاً می بینیم صفحهای مسابقهای برگزار کرده و از مخاطبان میخواهد به کودکان نمره دهند. در این قیاسها که اغلب ملاک ارزشیابی ظاهر کودک است منجر میشود نسل ما به سمتی برود که ارزش افراد را در زیبایی فیزیکی بداند. در حالی که این یک ارزش نیست یک مسأله خدادادی است. ارزشهای کودک مربوط به چیزهایی میشود که به دست میآورد و اکتساب میکند. ارزشها پتانسیلها و استعدادهایی است که در کودک شکوفا میشود. گاهی مشاهده میکنیم که کودکی بیمار است و در حال مبارزه با بیماری است و از تواناییهایش نهایت استفاده را میکند حتی اگر چهره و ظاهر خوبی ندارد. ما با این کودک در شبکههای اجتماعی ارتباط عاطفی برقرار میکنیم و عمق روح کودک را حس میکنیم.
اما از آنجا که ملاک ارزشها زیباییهای ظاهری شده و ارزشها در جامعه تغییر کرده است متأسفانه در حالحاضر در مدارس دانشآموزانی وجود دارند که خود را از همسالانشان بالاتر میدانند و دچار کبر و غرور کاذب هستند. چرا که از آنها در شبکههای اجتماعی بهرهبرداری ظاهری شده و تشویق بیش از حد از سمت جامعه و والدین دریافت کردهاند. این بچهها برای آنکه ارزشیابی غلط از ناحیه والدین به آنها دیکته شده وقتی به مدرسه وارد میشوند از محیطهای اجتماعی هم انتظار همان تشویقها را دارند و وقتی این مسأله را دریافت نمیکنند دچار حسادت، سرخوردگی و.. میشوند و روند رشد شخصیتی سالم و نرمالی را طی نمیکنند.
مدل دیگری از نمایش کودکان در شبکههای اجتماعی وجود دارد که والدین فقیر هستند یا که نه کودکشان بیمار است و برای دریافت پول مشکل فرزندشان را به اشتراک میگذارند. برخی از این افراد بسیار محتاج هستند و عزت نفس هم دارند. ما باید بدانیم کدام یک درست است کدام یک دروغ است. از نظر من والدین نباید برای کودک بیمارشان تبلیغ فردی کنند. ما سازمانها و خیریههای خوبی داریم که به کودکان نیازمند یاری میرسانند مانند بیماران پروانهای و بیمارانی که سرطان خون دارند.
والدین اگر برای فرزندان بیمارشان به این سازمانها مراجعه کنند لازم نیست بهصورت فردی در شبکههای اجتماعی تبلیغ کنند. پس افرادی که واقعاً نیازمند هستند و عزت نفس دارند معمولاً دست به تبلیغات اینچنینی نمیزنند. پس نباید طعمه افراد شیاد با نمایش عکس کودکان بیمار شد. چرا که اصلاً کودک بیماری در کار نیست و این افراد از عکسهای جعلی در فضای مجازی استفاده میکنند تا به اهداف اقتصادی خود برسند.
*روانشناس بالینی و فعال حوزه کودکان
منبع: ایران
ارسال دیدگاه