سارا احمدی*
مناقشه زاینده رود
طی دهههای گذشته بهدلیل توسعه مصارف آب بخشهای شرب، کشاورزی و صنعت حوضه آبریز زایندهرود، تأمین آب شرب حدود پنج میلیون نفر در استانهای اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری، تأمین آب صنایع مستقر در حوضه زایندهرود، برخی صنایع بزرگ ملی و تأمین آب اراضی کشاورزی به منابع آب محدود سد زایندهرود وابسته است.
کاهش بارندگیها و تداوم یک دهه خشکسالی در حوضه زایندهرود، سبب تشدید وضعیت عدم تعادل منابع و مصارف این حوضه آبریز شده و چالشهای جدی در زمینه تأمین آب بخشهای مختلف مصرف را ایجاد کرده است. محدودیت شدید منابع آب برای تأمین مصارف مختلف، سبب خشک شدن بخشهایی از رودخانه زایندهرود و تالاب گاوخونی شده و از سال ۱۳۷۷ تاکنون به دلیل بروز دو دوره خشکسالی پیاپی، امکان تحویل آب مورد نیاز کشاورزان فراهم نشده است. از آنجایی که کشاورزی منبع اصلی اشتغال و تأمین معیشت کشاورزان شرق اصفهان است، لذا طی این سالها کشاورزان به لحاظ معیشتی با مشکلات عدیدهای روبهرو شدهاند. بر هم خوردن تعادل منابع و مصارف آب و اثر افزایشی خشکسالیهای اخیر، اختلافات و مناقشات مرتبط با آب را در این منطقه افزایش داده است.
طرح «مطالعات اجتماعی اصفهان (زندهرود؛ زنده جهان)» در سال ۱۳۹۷ با هدف ارائه یک چارچوب نظری و عملی جهت برآورده ساختن انتظارات و مدیریت مناقشات موجود میان چهار استان چهارمحال و بختیاری، یزد، خوزستان و اصفهان بر سر حقابه و تخصیص از منابع آبی حوضه آبریز فلات مرکزی و بخصوص زایندهرود تعریف شد که متأسفانه مورد توجه قرار نگرفت! باید نقشه حل مناقشه، با طرح سؤالات و راههای دستیابی به پاسخ آنها طراحی شود. شناخت بهتر مناقشه و تعیین عوامل اصلی آن ما را به استراتژی و راهبردهای معطوف به هدف هدایت میکند.
برای حل مناقشه علاوه بر توجه به مدیریت یکپارچه منابع آب، باید ضمن توصیف زمینههای بروز تعارض، مهارتهای مدیریت تعارض در هر مقوله را مورد بررسی قرار داد. یعنی با توجه به انواع مناقشه ناشی از انواع کنشگران، ضمن شناسایی انواع مناقشه، برنامهریزی راهبردهایی در سطح سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی لازم است که در بعد اجتماعی معطوف به «استفاده عادلانه»، در بعد اقتصادی معطوف به «استفاده کارآمد»، در بعد سیاسی معطوف به «فرصتهای برابر» و در بعد زیستمحیطی معطوف به «استفاده پایدار» باشد. برای تحقق این امر باید مشارکت، شفافیت، مساوات، اثربخشی، پاسخگویی، انسجام، پاسخدهی و یکپارچگی ایجاد شود و ضمن ایجاد فضای حکمرانی مؤثر، اثرات منفی ناشی از کمیابی فیزیکی و انسانساز منابع را کاهش داد.
در این مسیر، شناسایی انواع مناقشه در بعد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، زیستمحیطی و فنی- مهندسی، به حل مناقشه کمک میکند. در اصفهان، شناسایی وضع موجود براساس شرایط طبیعی (اقلیمی و زیست محیطی) و کنشهای اجتماعی و سیاسی ایجاد شده، ضمن توسعه منابع آب باید بهطور هوشمندانه، مدیریت منابع آب را در جمع کنشگران متنوع پیش برد؛ چرا که مصرفکنندگان و گروداران مختلف، با افزایش تقاضا و نیازهای متعارض روبهرو میشوند و هر یک به دنبال برطرف کردن نیاز خود، شکل متفاوتی از مناقشه ایجاد میکنند. بر این اساس، مشارکت و توانمندسازی گروداران، دخالت دادن گروههای فعال مؤثر در حل مناقشه، راهحلی مفید در مدیریت یکپارچه و پاسخگویی اجتماعی مدیریت منابع آب است به گونهای که مدیریت منابع آب به نفع تمامی گروههای جامعه خواهد بود. این امر باید بهگونهای انجام شود که در نهایت منجر به روشهای مختلف حل تعارض شود.
پاسخ به این سؤالات ضروری است که طرفهای مناقشه چه کسانی هستند و ارتباط آنها با یکدیگر چیست؟ جغرافیای مناقشه چیست؟ آیا بعضی کنشگران در موقعیت جغرافیایی بهتری قرار دارند؟ برای تحلیل انواع مناقشه نیز میتوان بهدنبال پاسخ به این سؤالات بود: مناقشه تا چه اندازه گسترش دارد و تا چه مدت وجود داشته است؟ مناقشه چگونه آغاز شد و علت ریشهای آن چیست؟ مناقشه بر سر چیست و چه افرادی مسبب آن بودهاند؟ چه اندازه برای حل مشکل تلاش شده است و آیا مشورت وجود داشته است؟ چه کسانی را باید در حل مشکل وارد کنیم؟ تا چه اندازه این مسائل باید حل شود؟ خط مشی حکمرانان در این شرایط چیست و آیا آنان به فرایند حل و مدیریت مناقشه کمک کردهاند یا مانع آن بودهاند؟ برای استفاده از این منابع آبی چه وجه حقوقی وجود داشته؟ آیا قبلاً از این قبیل تعارضات وجود داشته است؟ در مواقعی که چنین تعارضاتی وجود داشته به چه کسی برای حل و فصل آن رجوع شده است؟ چرا تحلیل مناقشه و فرایند آن اهمیت دارد؟ چگونه میتوان با درک صحیح مناقشه به حل مشکلات رسید؟ استراتژیهای حل مناقشه چیست؟
تاکنون فرافکنی مشکلات موجود این حوزه و تهییج اذهان عمومی، مشارکت برای مدیریت بهینه منابع آب موجود در این آبریز را دشوار کرده است. علاوه براین، تحقق کامل مصوبات شورای عالی آب و اهداف و برنامههای مدیریت و کنترل مصارف حوضه زایندهرود بهدلیل برخی ملاحظات سیاسی و اجتماعی، به تأخیر افتاده و بهینهسازی الگوی مصرف بویژه در بخش کشاورزی، ساماندهی برداشتهای آب حوضه و نیز بارگذاری جدید بر منابع آب حوضه تحقق نیافته است. برای حل و فصل مشکلات، همدلی و همراهی مؤثر در میان گروداران اولیه در حوضه زایندهرود (نمایندگان مجلس، استانداری، نیروهای نظامی برقرار کننده امنیت، دستگاههای قضایی، دستگاههای متولی آب، وزارت صمت، وزارت جهاد کشاورزی، صنایع آببر، کشاورزان، سمنها و رسانهها) با در نظر گرفتن منافع جمعی لازم است.
*رئیس گروه سیاست اجتماعی آب و انرژی وزارت نیرو
منبع: ایران
ارسال دیدگاه