ساعتی در جشنواره انار تهران
شادی ترش و شیرین
تهران (پانا) - «دونه انارم، دونه انارم، شکوفه بهارم...» صدای ترانه بختیاری با همهمه جمعیتی که برای بازدید از جشنواره انار به گذر گردشگری پارک آب و آتش آمدهاند در هم میآمیزد.
بهگزارش ایران، مردم با لیوانهای قرمز پر از آب انار سلفی میاندازند و بعضی با اناری در دست روبهروی دوربینها ژست میگیرند. انارهایی از پاوه و ساوه گرفته تا لرستان و ... روی سکوها با نظم و ترتیب نشستهاند و مخاطب تعریف و تمجیدهایی هستند که از هرطرف روانه میشود. «انار قرمز و آبدار پاوه، بیا اینور بازار» فروشندهها حسابی بازار را گرم میکنند و مردم با احترام آنها را داخل کیسهها میگذارند تا ضربه نخورند. به نظر با واکسیناسیون گسترده، مردم فرصتی پیدا کردهاند که دور از اضطراب کرونا کمی از خانه بیرون بیایند و از عصر باران خورده روز جمعه لذت ببرند. جشنواره انار قرار است تا پایان آبان ادامه داشته باشد.
بد نیست بپرسیم از بین این همه میوه پاییزی خوشمزه مانند خرمالو یا نارنگی چرا جشنواره انار چند سالی هست که برگزار میشود؟ انار چه در قرآن کریم و چه در فرهنگ ایرانی جایگاه ویژهای دارد. این میوه از دوران هخامنشیان در ایران برداشت شده است و در نظریات نمادشناسی و اسطورهشناسی ایرانی هم آن را نماد خون سیاوش میدانند.
اما شادی مردمی که در فضای پارک آب و آتش مشغول چرخیدن و خرید هستند اتفاقی است که به جذابیت این جشنواره کمک کرده است. ورودی جشنواره پر از نمادهای کاغذی انار است و مردمی که به بهانه انار آمدهاند غرفههای دائمی محوطه را پر کردهاند. بهنظر میرسد جشنواره کمک کرده که رونقی به بازار همیشگی این پارک بیاید. گذر شلوغ است و بیشتر مردم ماسک بهصورت دارند. قدم میزنم و بعد از دو سال از دیدن این همه آدم لذت میبرم. کمی آن طرفتر زیر خیمهگاه بزرگ وسط پارک هم افراد زیادی با فاصله نشستهاند و مشغول ناخنک زدن به خریدهایشان هستند. خانوادهای زیلو پهن کرده و هر فرد با قاشق کوچکی از ظرف بزرگ رب انار میل میکند. چند جوان سرخوش از هوا و شلوغی و موسیقی از دیوارههای خیمهگاه آویزان شدهاند و میخندند. بچههای کوچک هم با لواشکهای انار با خنده به این سو و آن سو میدوند. بوی همبرگر و دود چربی فضا را پر کرده است و مردم از سماور بزرگی که وسط محوطه است چای میخرند. انگار وسط بازارچهای در شمال هستم.
جشنواره بخش کوچکی از محوطه کلی گذر است که با نمادهای بزرگ انار تزئین شده است. چند ورودی دارد و هوا براحتی در آن رفت و آمد میکند. روبهروی در ورودی با دستههای کاه، یک حصار چوبی و گاری محلی روستایی درست کردهاند و مردم هم به نوبت وارد میشوند و عکس میگیرند. داخل محوطه با انارهای قرمز پاوه روی سکوها شروع میشود. ۳۵ هزار تومان است و مردم کمتر از آن استقبال میکنند. کمی جلوتر لواشکهای متنوع به چشم میخورند که همگی با انار درست شدهاند. فروشنده خانمی که حسابی سرش شلوغ است از خلوتی روزهای وسط هفته میگوید: «چون آخر هفته است اینقدر شلوغ شده وگرنه وسط هفته آنقدر مشتری نداریم. این لواشکها از مراغه در آذربایجان میآید و کیلویی ۹۹ هزار تومان است.» لواشکهای مخلوط با زرشک و شاتوت که حسابی وسوسهبرانگیز است و مشتری هم کم ندارد. کمی آن طرفتر در پاتیلهای شیشهای قرمزی سس و رب و ترشی کیلویی انار به چشم میخورد. زن فروشنده مردم را فرامی خواند تا قبل خرید تست کنند. قاشقهای کوچک بین مردم تقسیم میشود.
بالای غرفه نوشته شده رب انار درجه یک، سس انار و مردم حسابی غرفه را محاصره کردهاند. با اینکه بالای هر غرفه نوشته شده از گرفتن وجه نقد معذوریم اما پول نقد بین مشتری و فروشنده دست به دست میشود. فروشنده رب انار را کیلویی ۱۵۰ و ۱۲۰ قیمتگذاری کرده و به نظر، مردم از مشتقات انار بیشتر از خود انار استقبال میکنند. زن فروشنده میگوید: «امیدواریم تا آخر جشنواره همینطور استقبال خوب باشد. ما این مشتقات را از شبستر میآوریم. این انارها را هم از ساوه، لرستان و کردستان از باغدار خریداری کردهاند.» پایین غرفه انار کیلویی ۱۵ هزار تومان است که بیشتر برای آبگیری مناسب است و مشتری خوبی دارد.
یکی دیگر از غرفههای شلوغ، آب انار فروشی است. چند کارگر افغان با سرعت زیاد مشغول باز کردن و چند نفر مشغول آبگیری هستند. یکی از کارگران با خنده میگوید: «بفرما انار ایران» دیگری میگوید: «اگر انار قندهار میخواهی باید بروی افغانستان فقط یادت باشد دستار و ریش بگذاری که راهت بدهند» صف بلند خرید آب انار تا انتهای محوطه کشیده شده و مردم ظرف پودر گلپر را دست به دست میکنند. بعضی هم میروند بیرون ماسک را در می آورند و با ظرف قرمز آب انار سلفی میگیرند.
بیرون محوطه با حضور دو مرد با دهل و سورنا حسابی شلوغ میشود. صدای شادی می آید و مردم خسته از دو سال خانه نشینی به تماشا میایستند. میشود اشتیاق مردم را از نزدیک دید. پسر کوچکی دست پدر و مادر را رها میکند و نزدیک نوازندهها میرود. انگار که اولین بار است چنین پدیدهای را از نزدیک میبیند. با یکی از کسانی که کیسهای پر از انارهای آبگیری دارد سر حرف را باز میکنم او که همیشه مشتری این جشنواره بوده میگوید: «قیمت مختلف دارد اما چون خودت دستچین می کنی خوب است. به نظرم به نسبت بیرون گرانتر است تا ۳۵ یا ۴۰ هم قیمت گذاشتهاند. ما چون مصرف خانگی داریم ریز برداشتیم حالا از داخلش خبر نداریم.» او که تازه وارد بازار شده در اینستاگرام تبلیغ این جشنواره را دیده و دست فرزند و همسرش را گرفته و به جشنواره پیوسته است. مرد دیگری که وارد حرف ما میشود معتقد است همین انار را دیشب زیر پل بعثت کیلویی ۵ هزار تومان میفروختند: «انار باید ۱۰ هزار تومان باشد. همین انار را میتوانی بیرون هم بخری اما اینها هم حق دارند بالاخره دارند کرایه میدهند، اما راستش اینها بهانه است و مردم به این جور چیزها نیاز دارند. بازهم خدا را شکر باران آمد و مردم قدری شاداب شدند ولی نباید سوءاستفاده باشد. مردم باید شادی را حس کنند نه اینکه یک عده بیایند دست خالی بروند.»
فروشنده انار پاوه در ورودی جشنواره خودش اهل قلات شیراز است و از انارهای نی ریز شیراز تعریف میکند. او همینطور که حرف میزند بازار گرمی هم میکند: «کلاً امسال انار کم بود ولی بازهم خداراشکر این جشنوارهها باعث میشود چند باغدار و محلی در روستاها هم استفاده کنند و بازاری برای فروش داشته باشند. بالاخره یک سفرهای پهن شده و همه از آن استفاده میکنند.» در راه خروج چشمم به غرفه گلدانهای مینیاتوری انار میافتد. گلدان کوچک ۵۰ تا ۷۰ هزار تومان و گلدان بزرگ که روی درختچه کوچکش انارهای پوست زیتونی آویزان است ۳۰۰ هزار تومان قیمتگذاری شده است اما فروشنده با خنده میگوید: «آنقدر داریم ارزان تر از قیمت میدهیم که دیگر سودی برای ما ندارد.»
بزرگترین سود این جشنواره شاید نشاط بخشیدن به مردمی باشد که این روزها بیشتر از همیشه به دورهم بودن و نگاه کردن به چشمهای هم احتیاج دارند.
ارسال دیدگاه