رقیه عیدی خطیبی*

لزوم مداخله در سوگ کودکان و نوجوانان

راهکارهای مقابله با فشار روانی ناشی از فوت عزیزان در کودکان

تبریز(پانا)-در دوران شیوع کرونا دانش آموزان زیادی به سبب فوت والدین مبتلا به کرونا داغدیده شدند. فشار روانی ناشی ازناقل بودن برای ویروس کرونا، محدودیت در فرایند خاکسپاری، عدم برگزاری مراسم بخاطر ترس از شیوع کرونا، احساس گناه ناشی از عدم مراعات پروتکل‌ها از عواملی است که مشکلات کودکان و نوجوانان داغدیده را دامن می‌زند.

کد مطلب: ۱۲۲۵۵۱۸
لینک کوتاه کپی شد
لزوم مداخله در سوگ کودکان و نوجوانان

کودکان در مقایسه با بزرگسالان در درک مسئله مرگ مشکل دارند. طبق نظر پیاژه شناخت کودکان با توجه به مرحله رشد شناختی که در آن قرار دارند محدود و اندک است.کودکان قادر نیستند غایت هرچیزو برگشت نا پذیری مرگ رادرک کنند.آن ها انسان ها را فنا ناپذیر می دانند ولی بتدریج که بزرگتر می شوند درباره مرگ و علل آن سوال می کنند. ممکن است بتدریج گریزناپذیری و حتمی بودن مرگ را بفهمند اما درک چگونگی و جریان مرگ بازهم برایشان دشوار است.آنها اغلب فکر می کنند افرادی که پیر هستند می میرند و افراد جوانتر زنده می مانند.

کودکان سه تا پنج سال درک محدودی از مرگ دارند و واکنششان هم کمتر است.

از نظر شرایط سنی، رشد کودکان کمتر از سه سال به قدری نیست که بتوانند به مرگ واکنش نشان دهند. کودکان سه تا پنج سال درک محدودی از مرگ دارند و واکنششان هم کمتر است. کودکان بزرگتر( هفت و هشت ساله) به جزییات مرگ بیشترفکر می کنند و یاد می گیرند که پایان همه چیزمرگ است اما نمی توانند آن را برای خودشان تصور کنند. نوجوانان با قدرت بیشتری مرگ را درک می کنند اما ویژگی های این دوره و واکنش سوگ تحت تاثیر هم قرار می گیرد؛ مثل جستجوی معنا و غایت زندگی ، واکنش های هیجانی این دوران، نیاز های ارتباطی و عوامل دیگر که سوگ نوجوانان را پیچیده می سازد.

از سوی دیگر بنابه عوامل متعددی ممکن است تصورات غلطی در مورد مرگ در کودکان شکل بگیرد. از جمله اینکه در رسانه ها معمولا مرگ به عنوان واقعه ای دردناک و خشن به تصویر کشیده می شود. واکنش های منفی بزرگ ترها و اطرافیان برداشت کودک از مرگ را تحت تاثیر قرار می دهد و کودکان به سختی می توانند واکنش بزرگ تر ها به مرگ و علت آن را درک کنند.

توجیهات بزرگتر ها مانند پدرت به خواب طولانی فرو رفته است یا مادرت پیش خدا رفته است باعث ترس ها و نگرانی های دیگری در کودک می شود

ممکن است کودک خود را باعث مرگ نزدیکان خود تصور کند یا ممکن است تصور کند چون کار بدی مرتکب شده عزیزش را از دست داده است. به سبب این تصورات و برداشت های اشتباه، کودک دچار ترس و اضطراب و نگرانی بیشتری می شود. همینطور بزرگ تر ها نقش مهمی در شکل گیری تصورات غلط و اضطراب های کودک دارند چون یا پاسخ لازم را نمی دانند یا رفتارهای درستی ابراز نمی نمایند. توجیهات بزرگتر ها مانند پدرت به خواب طولانی فرو رفته است یا مادرت پیش خدا رفته است باعث ترس ها و نگرانی های دیگری در او می شود مثال اینکه از خوابیدن می ترسد.

از سوی دیگر کودکان نمی توانند هیجانات خود را بیان کنند آن ها مهارت های مقابله ای کاملی ندارند و حتی غیراز واکنش های هیجانی به فقدان فرد از دست رفته کودکان با مشکلات دیگری هم مواجهند. آنها نگران این هستند که بعد از این فقدان چه کسی از آنها مراقبت خواهد کرد؟ بر این اساس می توان گفت که به طور کلی واکنش کودک به فقدان کسی و مرگ عزیزی به رشد تجربیات شخصی، راهنمایی بزرگترها و توانایی های ذاتی آنها بستگی دارد.

مراحل اندوه از مرگ در کودکان

گفته می شود این مراحل شبیه به همان مراحل اندوه از مرگ است که کوبلر راس بیان کرده است که شامل هول شدن، انکار کردن، باور نکردن و بهت زده شدن، بی تفاوتی آشکار، تغییرات فیزیولوژیکی، سیر قهقرایی،‌ هیجانات شدید، رفتار برون ریزانه، احساس گناه، سرزنش خود و دیگر هیجان های تحمل ناپذیر است.

کودکان ممکن است در مقابل از دست دادن والدین خود واکنش های مختلفی داشته باشند. گاهی چند واکنش همزمان در کودکان دیده می شود و البته هر واکنشی روش مراقبتی خاص خود را دارد.

شوک/انکار

این حالت یک نوع مکانیسم حمایتی و دفاعی است که فرد به آن متوسل می شود. کودک گیج و منگ است و در هاله ای از ابهام به رخدادهای اطرافش نگاه می کند. از نظر کودک چنین اتفاقی غیر ممکن است و نمی تواند آن را باور کند. مدت زمانی که کودک در این حالت می ماند می تواند خیلی کوتاه یا خیلی طولانی باشد اما گفته می شود که میانگین آن 6 تا 8 هفته است.

کمک کنیم کودک عزاداری کند. یعنی واکنش هایی که افراد به طور معمول در عزاداری انجام می دهند را تسهیل کنیم.

در این شرایط قصدمان باید این باشد که کودک را به سمت سوگواری سوق دهیم نه اینکه کاری کنیم از این فرایند فاصله بگیرد. کمک کنیم واقعیت مرگ را بپذیرد و به خاطر آن غمگین شود. بتواند احساساتش در خصوص از دست دادن عزیزش را ابراز کند و ما نیز این احساسات را درک کرده و بپذیریم. کمک کنیم کودک عزاداری کند. یعنی واکنش هایی که افراد به طور معمول در عزاداری انجام می دهند را تسهیل کنیم.

بی تفاوتی

حالتی از بی تفاوتی و بی حسی نسبت به رخداد در کودک دیده می شود. این بی تفاوتی با فقدان احساس اندوه متفاوت است. در چنین شرایطی با رفتار و گفتار خود نشان دهید که این حالت او را درک می کنید و می پذیرید. اجازه دهید راحت باشد و احساسش را هر طور که می خواهد نشان دهد. اگر نمی تواند گریه کند به او بگویید که زمانی که بهتر بتواند احساسش را ابراز کند گریه خواهد کرد.

تغییرات زیست شناختی

اگر مشکلات جسمی وجود ندارد به کودک کمک شود تا احساسات خود را به صورتی غیراز واکنش های جسمی بروز دهد.

در برخی کودکان واکنش های فیزیولوژیک و جسمانی به عنوان واکنش به فقدان دیده می شود مثل درد هایی در ناحیه شکم، گلو، سر، عدم تمایل به خوردن غذا یا پرخوری، مشکلات خواب، حساسیت هایی مثل حساسیت پوستی و... برخی از کودکانی که والدین خود را در اثر ابتلا به کرونا از دست داده اند ممکن است دنبال علائم بیماری کرونا در خود بگردند. در چنین شرایطی در ابتدا حتما معاینات پزشکی باید صورت بگیرد. اگر مشکلات جسمی وجود ندارد به او کمک شود تا احساسات خود را به صورتی غیراز واکنش های جسمی بروز دهد.

بازگشت کودک به سنین قبلی

کودک به سنین قبلی بر می گردد و رفتار و گفتار سال های قبل را از خود نشان می دهد.وابستگی اش بیشتر می شود و به شکل جدا نشدن از مراقبین، پیش آنها خوابیدن و چسبندگی افراطی نشان داده می شود. کارهای خود را به طورمستقل انجام نمی دهد و مهارت هایی را که قبلا کسب کرده بود کنار می گذارد. ممکن است کودکانه حرف بزند و کودکانه تر بازی کند. شب ادراری و عدم کنترل ادرار و حتی مدفوع داشته باشد و یا انگشتش را بمکد.

در این حالت، مراقب باشید رفتارهای بازگشتی او را تقویت نکنید. در مورد این رفتارها با او صحبت کنید تا به جای استفاده از رفتارهای بازگشتی برای برون ریزی احساسات غم و اندوه خود را نشان دهد. به نیازهای عاطفی کودک توجه کنید و این نیازها را در حد متعارف تامین کنید. افراط در تامین نیازها و توجه به او این رفتارها را دامن می زند.

رفتارها و فعالیت های متناسب با سن و نقش خود کودک باید تقویت پیدا کند

از سوی دیگر برخی کودکان برعکس بازگشت عمل می کنند. یعنی رفتارهای بزرگسالانه نشان می دهند. مثال از فرد متوفی الگو گیری کرده و ایده آل سازی می کنند. می خواهند به جای او قرار بگیرند و حتی مسئولیت های او را متقبل شوند. کودک دختری که نقش مادر از دست رفته را برای بقیه بازی می کند. یا کودکی که جای برادر یا خواهر از دست رفته را برای پدر و مادر پر می کند از جمله این موارد هستند. مراقب باشید این نقش ها را تقویت نکنید. رفتارها و فعالیت های متناسب با سن و نقش خودش را تقویت کنید.

هیجانات شدید (به هم ریختگی و حمله های ترس و واکنش های انفجاری و خشم و احساس گناه و خودسرزنشی)

اضطراب کودک و نگرانی و ناراحتی او به روشنی قابل تشخیص است. زود رنج است و گریه می کند و واکنش شدید نشان می دهد.کج خلق است و قشقرق می کند. احساس گناه کرده و یا خود را سرزنش می کند.

در خصوص سلامتی خود و نزدیکان نگران است. تجاربی مثل دیدن متوفی یا شنیدن صدای او یا خواب هایی از او گزارش می کند. در این شرایط کمک کنید تا درک کند که داشتن چنین احساساتی در این شرایط عادی است. یادآوری کنید که به مرور زمان به وضعیت معمول خودش برخواهد گشت. خاطراتش را با فرد متوفی مرور کنید و خوب به این خاطرات گوش کنید. مدیریت هیجان را به او یاد بدهید. ممکن است کودک خود را مسبب فوت فرد از دست رفته بداند.

مخصوصا اگر احساس کند خودش عامل انتقال بیماری به وی بوده است یا چنین حدسی بزند .ممکن است از دست خودش عصبانی باشد که چرا زمانی که او زنده بود ناراحتش کرده است یا حرفش را گوش نداده است.درباره مرگ و روند آن با کودک صحبت کنید و علت آن را برایش توضیح دهید. ممکن است کودک نسبت به پدیده مرگ یا نسبت به فرد از دست رفته یا نسبت به زنده ماندن سایرین و یا به کادر سلامت و برنامه های سلامت و..خشم نشان دهد.

کودک یا نوجوان رفتار پرخاشگرانه خود را در موقعیت های مربوط یا نامربوط نشان می دهد. او رفتارهای پرخاشگرانه ای از خود نشان می دهد که سابق بر این وجود نداشته اند .

با کمک کودک راه های بهتری برای ابراز خشمش پیدا کنید.

کمک کنید کودک درک کند که خشم یک پدیده طبیعی است . علت خشم خودش را بررسی کند ، آن را بپذیرد و تفاوت آن را با پرخاشگری درک کند. از او در جایی که نیاز دارد حمایت کنید. با کمک خودش راه های بهتری برای ابراز خشمش پیدا کنید.

زیر سوال رفتن باورهای اساسی مثل عدالت و این سوال که چرا برای ما این اتفاق افتاد؟ و واکنش به صورت خشم در نوجوانان شایع تر است .

راهکارهای کلی در مشاوره با کودکان داغدیده

با در نظر گرفتن شرایط پاندمی امکان ارتباط با خانواده متوفی و بخصوص کودکان را فراهم کنید. استفاده از فضای مجازی و ارسال پیام های مختلف صوتی و تصویری و تشکیل گروه مجازی عزاداری و گفتگو در گروه پیرامون متوفی و عزاداری برای او تلفن و.... می تواند کمک کننده باشد.

او را با افرادی که آنها نیزبستگان نزدیک خود را در پاندمی از دست داده اند آشنا کنید. به دقت به صحبت های کودک گوش کنید و بگذارید آزادانه صحبت کند و غم و اندوه خود را ابراز نماید. اما او را وادار به صحبت نکنید. با جملات روشن و عینی و متناسب با سطح درک و رشد شناختی کودک صحبت کنید. اگر نمی دانید چه بگویید صرفا با بیان غیرکلامی و چهره ای همدلی کنید.

به سوالات و عبارات مبهم و دو پهلو توجه کنید چون حکایت از دغدغه ای پنهان دارند. به سوالات کودک پاسخ درست بدهید. از تکنیک هایی مثل بازی درمانی و استفاده از عروسک، ایفای نقش، کارهایی هنری، کتاب درمانی، فیلم هایی که به مرگ بستگان یک شخص مربوط است، استفاده کنید. نقاشی کشیدن از اعضای خانواده، آرمیدگی ، نامه نوشتن و خداحافظی کردن، روش صندلی خالی، گفتگوی فردی و گروهی، جعبه نگرانی از دیگر روش های مشاوره با کودکان داغ دیده است.

اگر کودک دوست دارد در مراسم ختم و عزاداری شرکت کند مانعش نشوید و اگر دوست ندارد اجبار نکنید.

می توانید با صحبت در مورد مرگ یک حیوان یا یک گیاه به کودک کمک کنید تا با موضوع مرگ و مردن بیشتر آشنا شود. حضور کودک در مراسم خاکسپاری به سن کودک، رابطه خویشاوندی او با متوفی، واکنش کودک به مرگ بستگی دارد. اگر کودک دوست دارد در مراسم شرکت کند مانعش نشوید و اگر دوست ندارد اجبار نکنید.

از فشار روانی زندگی کودک بکاهید. قول و وعده وعید ندهید. روابط کودک مخصوصا با کودکان دیگررا گسترش دهید. به عواملی که احساس غم و اندوه در کودک را فراخوانی می کنند توجه کنید. وسایل متوفی را پنهان یا دور نریزید. رفتارهای سلامتی افراطی در پیشگیری از ابتلا به کرونا را تقویت نکنید.همچنین برخی از کودکان برعکس عمل می کنند و تصمیم می گیرند پروتکل ها را رعایت نکنند مراقب این کودکان هم باشید.

واکنش های اشتباه در برخورد با سوگ کودکان

باورهایی همچون بچه ها در مراسم شرکت نکنند، راجع به مرگ متوفی چیزی به او نگویید، جلوی کودک راجع به مرگ صحبت نکنید، وقتی بزرگ می شوی فراموش می کنی، او به مسافرت طولانی رفته است، خدا او را از ما گرفت چون او خیلی خوب بود و... در مورد سوگ کودکان اشتباه است.

هدف اساسی

به طور کلی هدف از مداخله در سوگ کودکان و نوجوانان رسیدن به اهداف همچون کمک به پذیرش مرگ به عنوان فرایندی طبیعی، پذیرش احساسات و ناراحتی خود به عنوان واکنش طبیعی، کمک به ابراز احساسات و غم و اندوه، برقراری احساس امنیت و کسب حمایت از اطرافیان، سازگاری با محیط و موقعیت جدید است.

رئیس مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی استان آذربایجان شرقی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار