محمدجواد مهریار*
سیره عبادی و اجتماعی پیامبر گرامی اسلام(ص)
آخرین پیامبر خدا، حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآله)، شخصیت آسمانی است که با میلاد پر از برکتش، نسیم رحمت الهی بر عالم هستی وزیدن گرفت و سعادت ابدی به معنای واقعی آن، شامل حال پیروان و دوستداران حضرتش شد.
اگر از زیباترین وصفی که خداوند متعال برای رسول خود بیان کرده سؤال شود در جواب باید گفت اخلاق نیکو، برجستهترین صفت الهی نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) است. پروردگار عالم، به رسول خود میفرماید: «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ؛[قلم/۴] و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری.» در مورد شب و روز ولادت رسول خدا، مورخین و محدثین شیعه معجزاتی را بیان کردهاند، که خود دلیل بر اعجاز در خلقت و ولادت ایشان است.
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «ابلیس اجازه ورود به آسمان هفتم را داشت. اما هنگامیکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به دنیا آمدند، از هفت آسمان رانده شد. در صبح روز میلاد پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله)، همه بتها با صورت بر خاک افتادند. در شب میلاد ایشان، طاق کسرى ترک برداشت و چهارده کنگره آن فرو ریخت و همچنین دریاچه ساوه خشک شد و دشت آن از آب پر شد و آتشکده فارس که صدها سال روشن بود، ناگاه خاموش شد. موبدان زرتشتى در رؤیا مشاهده کردند که شترهای نیرومند، اسبهای عربى را به دنبال کشیده و از رود دجله عبور کردند و در سرزمین فارس پراکنده شدند و سپس طاق کسرى از میان شکست و دجله بر آن چیره شد و در آن شب ناگهان نورى از سرزمین حجاز انتشار یافت و تا سرزمین مشرق کشیده شد و سپس ناپدید شد. در آن شب تخت سلطنت تمام پادشاهان سرنگون و شکسته شد و فرمانروایان از سخن گفتن درمانده شدند و دانش کاهنان ناپدید شد و سحر ساحران بىاثر گشت.»[۱]
باید گفت زندگی پر از برکت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مملو از الگو و روشهایی است که برای هر کدام باید کتابهای جداگانه تالیف شود. کتاب خدا در اینباره میفرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِیرًا؛[احزاب/۲۱] قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نیکوست، براى آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد مىکند.» اما به اختصار با الگوگیری از پیامبر رحمت (صلیاللهعلیهوآله) به دو سیره ایشان اشاره میشود.
سیره عبادی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)
خدای متعال هدف از خلقت انسان و جن را عبادت کردن معرفی میکند. قرآن کریم با بیان این مطلب میفرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛[ذاریات/۵۶] جن و انس را جز براى پرستش خود نیافریدهام.»
اما اگر سیره عبادی خاتم الانبیا (صلیاللهعلیهوآله) بررسی شود دریایی از معارف الهی هویدا میشود که با الگوگیری از آن فضائل، انسان به هدف از خلقت خود، نزدیک میشود. رابطه مخلوق با خالق، مهمترین اصل اساسی در دینداری است. باید توجه کرد که این رابطه در نماز به عرصه ظهور میرسد. در روایتی از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در مورد آثار و برکات نماز سؤال شد و حضرت در پاسخ به آن فرمودند: «نماز از راههاى بندگى در دین و رضایت خدای رحمان و راه و رسم انبیاء الهی است. پروردگارعالم، اجر و پاداش نمازگزار را، دوستى با ملائکه و هدایت و ایمان، نور معرفت و برکت در روزى و آسایش جسم، ناخوشى شیطان و اسلحه علیه کافران، مستجاب شدن دعا و پذیرش اعمال و همچنین توشه مؤمن در دنیا و آخرت قرار داده است.»[۲]
اهمیت نماز در سیره عبادی پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) جایگاه والایی دارد تا جایی که ایشان حتی در نیمه شب نیز به عبادت خدا دعوت شدهاند. الله متعال در اینباره خطاب به رسول خود میفرماید، «وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا؛[اسراء/۷۹] پارهاى از شب را به نمازخواندن زنده بدار. این نافله خاص تو است. باشد که پروردگارت، تو را به مقامى پسندیده برساند.» به همین علت، پیامبر رحمت، به طور ویژهای به نماز اهمیت میدادند.
ابوذر غفاری، صحابی جلیل القدر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نقل میکند، روزی خاتم الانبیا (صلیاللهعلیهوآله) درباره فضیلت نماز به من فرمودند: «ای ابوذر! تا هنگامی که در حال خواندن نماز هستی، درب خانه ملک جبار یعنی خدای رحمان را میکوبی و هر کس درب خانه خدا را بسیار بکوبد، بر روی او حتماً گشوده میشود.»[۳]
سیره اجتماعی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)
با نگاه در منابع معتبر اسلامی، سیره اجتماعی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) به زیباترین شکل ممکن، نوشته شده است. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به عنوان حاکم جامعه اسلامی، در برخورد با مردم و مسائل اجتماعی آنان، بهترین الگو برای همگان هستند. حضرت، در سخنان الهی خود همواره بر اهمیت معاشرت با مردم تأکید کردهاند.
امام حسین (علیهالسلام) میفرمایند روزی در محضر پدرم امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) از سیره اجتماعی پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) سؤال پرسیدم. امیرالمومنین (علیهالسلام) در جواب فرمودند: «پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با همنشینان خود، دائماً خوشرو و مدارا کننده و ملایم بودند. ایشان هرگز خشن، سنگدل، پرخاشگر، بدزبان، عیبجو، و متملق نبودند. همنشینان ایشان هیچگاه از او مأیوس نمیشدند و کسانی که به رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) در انجام حاجتی امیدوار بودند، ناامید نمیشدند.» امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در ادامه فرمودند: «رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از سه رذیله و اخلاق بد، همواره بر حذر بودند. اول آنکه، از مراء و صحبتهای بیفایده و بیاثر دوری میجستند و دوم، زیاد صحبت کردن و پرگویی را دوست نمیداشتند و سوم آنکه دخالت در انجام کارهایی که به ایشان مربوط نمیبود را ترک میکردند. پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) همواره در مورد مردم از سه مطلب بر حذر بودند: هیچگاه بدگویی کسی را نمیکردند و هیچگاه به سرزنش کسی نمیپرداختند و هرگز به تجسس در عیبهای پنهانی کسی مشغول نمیشدند.»[۴] این مطالب تنها گوشهای
اندک از سیره رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) بود که بیان شد.
پینوشت:
[۱]. شیخ صدوق، أمالی، کتابچى - تهران، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۵؛ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ: كَانَ إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اللَّهُ يَخْتَرِقُ السَّمَاوَاتِ السَّبْعَ ... إِلَّا حُجِبَتْ عَنْ صَاحِبِهَا ... .»
[۲]. شیخ صدوق، الخصال، جامعه مدرسین - قم، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۲۲؛ «عَنْ ضَمْرَةَ بْنِ حَبِیبٍ قَالَ: سُئِلَ النَّبِيُّ ... زَادٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنَ الدُّنْيَا إِلَى الْآخِرَةِ.»
[۳]. مجلسى، بحار الأنوار، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ هـ، ج۷۴، ص۷۸؛ «يَا أَبَا ذَرٍّ مَا دُمْتَ فِی الصَّلَاةِ ... يُفْتَحْ لَهُ»
[۴]. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا، نشر جهان - تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸هـ، ج۱، ص۳۱۸؛ «فكَيْفَ كَانَ سِیرَتُهُ فِی جُلَسَائِهِ ... ِ قَدْ تَرَكَ نَفْسَهُ مِنْ ثَلَاثٍ الْمِرَاءِ وَ الْإِكْثَارِ وَ مَا لَا يَعْنِیه ... لَا يَطْلُبُ عَثَرَاتِهِ وَ لَا عَوْرَتَهُ.»
*کارشناس دینی
ارسال دیدگاه