کامران ندری*

گره اقتصاد کجاست؟

اقتصاد ایران هم‌اکنون با معضلات و گره‌های مختلفی روبه‌روست که تمام آنها اهمیتی بسیار زیاد دارد و اقتصاد ایران را به چالش کشیده است.

کد مطلب: ۱۲۲۰۶۲۲
لینک کوتاه کپی شد

دراین راستا، تورم بالا و مزمن که خود ریشه درمشکلات جدی بودجه‌ای و سیاست‌های مالی دولت دارد، یکی از این گره‌هاست. علاوه براین، مشکلات و کاستی‌هایی که درنظام بانکی و پولی کشور وجود دارد، بحران در صندوق‌های بازنشستگی، بحران آب و محیط‌زیست، سازماندهی تولید که به جای رفتن به‌سمت رقابتی شدن روز‌به‌روز به انحصارنزدیک می‌شود و همچنین حقوق مالکیت که به‌سمت رانت‌جویی تغییر یافته است، از چالش‌ها و گره‌های دیگر اقتصاد ایران است. ازسوی دیگر درحوزه روابط خارجی و تجارت خارجی نیز با مشکلات زیادی روبه رو هستیم به‌طوری که تراز بازرگانی به نفع صادرات نیست. در حساب سرمایه نیز انتقال سرمایه‌ای به داخل کشور صورت نمی‌گیرد و درمقابل شاهد افزایش خروج سرمایه هستیم. این فهرست بلندبالا ازگره‌های اقتصادی است که هریک دارای اهمیت زیادی است و اگر نتوانیم همه این مشکلات را با هم حل کنیم، شرایط به‌همین منوال باقی خواهد ماند.

هرچند همواره، درآمدهای نفتی درکوتاه مدت راه حلی برای به تعویق انداختن این مشکلات بوده است، اما حتی درصورت لغو کامل تحریم‌ها، جایگاه ایران دربازارجهانی انرژی همانند سابق نیست. متأسفانه درسطح تصمیمات کلان و استراتژیک هم ضعف نگرش داریم که مزید برعلت شده است. عموماً نگاه مسئولان به اقتصاد درست نیست و تمایل‌های چپ‌گرایانه هم درمیان آنها دیده می‌شود و فکر می‌کنند با مداخله برنامه‌ریزی شده به سبک بلوک شرق سابق می‌توان اقتصاد را هدایت کرد.

با بررسی معضلاتی که اقتصاد ایران با آن مواجه است، می‌توان نتیجه گرفت که نگرش اشتباه و عدم پیگیری اقتصاد براساس اصول علمی آن، یکی از ریشه‌های بروز مشکلات متعدد است. البته همواره منافع گروه‌های صاحب قدرت نیز در بروز شرایط دشواراقتصادی تأثیرداشته است. این گروه‌ها ازاین وضعیت نفع شخصی می‌برند و مانند یک دیوار بلند تصمیم گیران را احاطه کرده و مانع عبور سایر نگرش‌ها از این دیوار می‌شوند. بدین ترتیب اکثر تصمیم گیران ازیک رودخانه آب برمی دارند.

از سوی دیگر، به‌طور معمول فضای بحث و گفت‌و‌گوهای اقتصادی در کشور جریان ندارد و این درحالی است که بسیاری از تصمیمات مهم و تأثیرگذار شخص محوراست و زمانی که این تصمیمات اتخاذ می‌شود، مدیران بدون هیچ پرسشی اجرای آن را وظیفه خود می‌دانند. اما درصورتی که این تصمیمات اشتباه باشد، دیگر امکان تصحیح آن وجود ندارد و اگر تبعات منفی آن ظاهر شود، با نقش سایر قدرت‌های متعارض توجیه می‌شود.

در این شرایط در صورت وخامت اوضاع اقتصادی، احتمال تغییروضع اقتصاد وجود دارد تا به اجبار مجبور شویم نظام اقتصادی کشور را به طور کامل تغییر دهیم. در این میان، بی‌توجهی مدیران به هشدارهای کارشناسی درنهایت ممکن است به یک فروپاشی اقتصادی منجر شود. همانند آتش‌سوزی بزرگ لندن در دهه 1960 که کارشناسان نسبت به غیرایمن بودن واحدهای مسکونی چوبی هشدار می‌دادند، اما مردم و دولت به این هشدارها توجهی نکردند و درنهایت دراثریک آتش‌سوزی جزئی و سرایت آن، لندن سه روز درآتش سوخت و البته پایه‌های ساخت لندن جدید و ایمن را گذاشت، اما همراه با خسارت‌های سنگینی که اقتصاد و مردم این کشور متحول شدند. همانگونه که اشاره شد، نگرش و تفکر اقتصادی، اصلی‌ترین گره اقتصاد ایران است که منشأ بروز و ظهور بسیاری ازمعضلات اقتصادی شده است. این نگرش باید براساس اصول علمی اقتصاد و برمبنای تجارب جهانی اصلاح شود. بررسی نگرش اقتصادی در دولت‌های مختلف نیزنشان می‌دهد که تنها چهره‌ها تغییر می‌کنند، اما بینش و نگرش به اقتصاد تغییری نکرده‌ است.

*اقتصاددان

منبع: ایران

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار