بررسی وضعیت اکران فیلمها در دوران کرونا
خاموشی در دل تاریکی
تهران (پانا) - از ابتدای همهگیری ویروس کرونا در ایران و پیشآمد رخدادهای غیرقابلتصور و آغاز موج ویروسهراسی، ابراز نگرانی درخصوص وضعیت و رویکرد مردم نسبت به سینما، تئاتر و کنسرتهای موسیقی، در صدر مهمترین دغدغههای فرهنگی کشور قرار گرفت.
بهگزارش ایران، مردم با ترسی که از رفتن به فضاهای بسته داشتند با گذشت زمان، فاصله خود را با هنرهای نمایشی بیشتر از پیش کردند و اقتصاد بیمار سینمای ایران، با یکی از بزرگترین بحرانهای خود مواجه شد. اما ریشهیابی مشکلات پیشآمده، روندی تحلیلی و با منطق فرهنگی- اقتصادی- اجتماعی مطابقتی نداشت و با گذشت حدود یک سال و نیم از آغاز پاندمی، به نتیجه رضایتبخشی ختم نشد؛ بهطوری که در طول این زمان، حدود ده سینما، درخواست تغییر کاربری خود را ثبت کردند و تخریب سینما ایران در لالهزار، تعطیلی موقت سینما گلریز یوسفآباد و سینما عصرجدید و تغییر کاربری سینما بولوار در بلوار کشاورز و خسارت حدوداً ۳۰۰ میلیاردی سینما در سال ۹۹، بخشی از خسارتهای سنگین کرونا به سینما بود.
برای تحلیل رخداد پیشآمده و پیشگیری از وقوع پیامدی هولناکتر نباید مواجهه با این مشکلات را محدود به زاویه دید مشخصی کرد. حضور جوانان (بهعنوان اصلیترین مخاطبان سینمای ایران) در رستورانها و کافهها حاکی از عدم توجه دقیق آنها بهرعایت پروتکلهای بهداشتی است؛ پروتکلهایی که در سینما، با توجه به استفاده از ماسک و فاصلهگذاری اجتماعی و ضدعفونی در فاصله بین سانسها، درست و دقیقتر رعایت میشد. خالی بودن سبد سینماها، در شرایطی که باید هر پردیس سینمایی حداقل چهار فیلم در اکران روزانه خود داشته باشد، نشان از بیتوجهی تهیهکنندگان و دفاتر پخش به تأمین نیاز مخاطبان و سینماها دارد.
در پیگیری عدم تمایل تهیهکنندگان و پخشکنندگان فیلم برای اکران فیلمها در سینماها، به اصلیترین دلیل و انگیزه آنها برای ساخت و اکران فیلم برمیخوریم؛ بازگشت سرمایه. برای تضمین بازگشت سرمایه و حفظ چرخه اقتصادی سینما، مجموعه راهحلهایی پیش روست که متأسفانه باز هم چندان کار ریشهای و بنیادینی در این خصوص صورت نپذیرفته است. استفاده از ابزارهای مهم تبلیغاتی با اتکا به ظریفتهای موجود همچون: صداوسیما بهمنظور تبلیغ آثار سینمایی، شفافسازی وضعیت سینماها از حیث امکان انتقال ویروس بهصورت واضح و با اتکا به مستندات علمی توسط وزارت بهداشت، تخصیص هزینه مجزا برای سینماهای خسارتدیده در راستای بهبود شرایط موجود از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تغییر ساعت تردد شهری با توجه به ساعت پایان سانس سینماها توسط راهنمایی و رانندگی، استفاده از تبلیغات گسترده شهری با هدف تشویق مردم برای حضور در سینماها از سوی شهرداریها، اکران فیلمهایی با قابلیت فروش بالا بهمنظور تشویق مردم برای حضور در سینما از سوی تهیهکنندگان و کمک مالی دولت و سازمان سینمایی به فیلمها در جهت تشویق به اکران. نباید فراموش کرد که با حمایت صدمیلیون تومانی سازمان سینمایی به فیلمهای موردتأیید شورای صنفی نمایش که حداقل چهار هفته روی پرده باشند و تمدید کمک صدمیلیون تومانی در ازای فروش سیصدمیلیون تومانی، تمایل برای اکران فیلمها افزایش یافت و فیلمی همچون دینامیت توانست با همین حمایت و با حضور مخاطبان در سینما، تا به امروز به فروش حدود نهمیلیارد تومانی برسد.
هرچند که اکران آنلاین تا اندازهای توانست از حجم فیلمهای مانده در صف اکران بکاهد و بار نمایش فیلمها در سالهای آینده را کمتر کند اما از آنجا که بیشتر به فرصتی برای اکران فیلمهایی که شانس زیادی در اکرانهای پرفروش نداشتند بدل شد و فیلمهای مهمتر و احتمالاً پرفروشتر (بویژه کمدیها) با بهانههای مختلف، تمایلی برای اکران آنلاین از خود نشان نداند و از سویی دیگر بهعنوان بازویی بر تقویت فروش بیشتر فیلمهای اکرانشده در سینماها مطرح شد و در مواردی نتوانست به موقعیت جهانی و باثبات خود برسد (که البته با توجه به ضعف قوانین کپیرایت در ایران چندان هم دور از ذهن نبود). از سویی دیگر، تعطیل نشدن پروژههای سینمایی در ایام کرونا، منجر به این شد که انبوهی از آثار اکراننشده در صف اکران باقی بمانند که این موضوع علاوهبر اینکه آثار زیانباری بر چرخه اقتصادی سینما وارد خواهد کرد از دیدگاه هنری هم میتواند پیامدهای قابلتوجهی در سطح کیفی آثار سینمایی در سالهای آینده از خود باقی بگذارد.
خائنکشی (مسعود کیمیایی)، تفریق (مانی حقیقی)، نگهبان شب (رضا میرکریمی)، شب، داخلی، دیوار (وحید جلیلوند)، شبگرد (فرزاد مؤتمن)، احمد به تنهایی (حسین مهکام)، روز بلوا و بدون قرار قبلی (بهروز شعیبی)، روز صفر (سعید ملکان)، درخت گردو و شیشلیک (محمدحسین مهدویان)، زالاوا (ارسلان امیری)، ابلق (نرگس آبیار)، بیهمهچیز (محسن قرایی)، تیتی (آیدا پناهنده)، آتابای (نیکی کریمی)، پوست (برادران ارک) و... در لیست فیلمهایی هستند که یا مراحل فنی را پشت سر گذاشتهاند یا مدتها از اکران جشنوارهای آنها گذشته است و هنوز نتوانستهاند فرصتی برای اکران در سینماها پیدا کنند.
با توجه به استمرار شرایط کرونایی در کشور و تمدید اوضاع قرنطینهای، برای خروج از شرایط بحرانی فعلی که برای فرهنگ و هنر کشور رخ داده، توجه ویژه به موارد اشاره شده میتواند تا اندازه قابلتوجهی کمک شایانی به خروج از این بحران باشد. هرچند که اکران فیلم برنده اسکار اصغر فرهادی -قهرمان- در پاییز میتواند به قهرمانی برای ایجاد هیجانی اساسی و تأثیرگذار در اکران بیجان و کمرمق سینمای ایران بدل شود اما بدون تمهید سیاستهای بنیادی و کلیدی، دیری نمیپاید که آتش داغ این رویداد به سردی میگراید.
ارسال دیدگاه