در برنامه «آهنگ» خانه هنرمندان ایران مطرح شد؛
حمید خوانساری: حمایت از مکتوب شدن موسیقی باید توسط دولت پایهگذاری شود
تهران (پانا) - حمید خوانسازی نوازنده و آهنگساز در پانزدهمین برنامه «آهنگ» خانه هنرمندان ایران با آسیبشناسی خلا منابع مکتوب و آموزشی در حوزه موسیقی بیان کرد: نوشتن کتاب در حوزه موسیقی برای هنرمند آورده مالی ندارد، بنابراین این روند و مسئولیت باید با حمایت دولت انجام شود. اگر دولت نگارش کتابی را به موسیقیدانها سفارش دهد و منابع مالی را برای هنرمند و آماده شدن کتاب آماده کند، به تدریج منابع خوبی گردآوری و نوشته میشوند.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران؛ پانزدهمین برنامه لایو «آهنگ» با نگاهی به آثار مکتوب و آموزشی در موسیقی ایران با حضور حمید خوانسازی آهنگساز و نوازنده عود و مهیار طریحی نوازنده سنتور و آهنگساز و با اجرا و کارشناسی سما بابایی در اینستاگرام خانه هنرمندان ایران به شناسه کاربری @iranartistforum برگزار شد.
در ابتدای این نشست برخط حمید خوانساری درباره انتشار کتاب «مبانی عود نوازی» بیان کرد: سه سال گذشته چاپ اول کتاب «مبانی عودنوازی» را منتشر کردیم و خوشبختانه استقبال خوبی هم از آن صورت گرفت با وجود این که عود ساز کمتر مخاطبی به نسبت ویالون، تار و... در ایران است اما این ساز و بعد از آن قانون در کشورهای دیگر از پرطرفدارترین سازهای ایرانی هستند اما در ایران به دلیل این که این دو ساز دیر معرفی شدهاند، کمتر متقاضی داشتند که در سالهای اخیر به ویژه به کمک اینترنت و تصاویری که از این ساز عمدتا در موزیکهای ترکی یا عربی استفاده میشود، طرفداران بیشتری پیدا کرده است.
بیانصافی در حق عود
وی افزود: البته هنوز هم آنطور که باید عود را در ایران نمیشناسند و به نظرم نوعی بیانصافی در حق این ساز صورت گرفته است. من همیشه در ذهنم بود که چرا روند کندی در پیشرفت عودنوازی در ایران داشتهایم. در گذشته شاید شش نوازنده در سراسر ایران عود مینواختند. از جمله استاد منصور نریمان که شاید اگر کسی مثل ایشان عود نمینواخت، اکنون من هم نوازنده عود نبودم. بنابراین تصمیم گرفتم شروع به نوشتن کنم. دست نوشتههایی طی سالها از تجربه تدریس در هنرستان و دانشگاه جمع کرده بودم که تصمیم گرفتم با ساماندهی آنها کتابی را منتشر کنم. در خلال تمرین کنسرت «سی» با سهراب پورناظری و همایون شجریان بر این کتاب زمان میگذاشتم. همزمان در کنسرت مینواختم و مشغول تدریس نیز بودم اما پیشبرد این کتاب برایم لذت بخش بود و آن را در سابقه کاری برای خودم قابل ارجاع میدانم.
سما بابایی در ادامه پرسید با وجود این که سازی نظیر عود دست کم ۸۰ سال در ارکسترها نواخته شده است، اما کتب محدودی درباره این ساز وجود دارد و چرا اهالی موسیقی در نشر کتب موسیقی کم کار هستند؟
خوانساری در این باره پاسخ داد: به نظرم تعداد کتب عودنوازی نسبت به تعداد نوازندگان آن چندان هم کم نیست اما میتوان گفت کار اساسی صورت نگرفته است. زیرا متدها چاپ نشدهاند و این کار صبوری و حوصله زیادی میخواهد. برای مثال چند درس اول عودنوازی در کتاب استاد نریمان به خوبی پیش رفته است اما در ادامه شاید قطعاتی سادهتر را میبینیم که شاید از نبود انتشارات حامی یا یک همراه برای این که جامعیت این کتاب را تامین کند، حکایت میکند.
در موسیقی نمیتوان صرفا به یک فعالیت بسنده کرد
این آهنگساز خاطر نشان کرد: این مساله فقط در ایران نیست و در ترکیه یا کشورهای عربی نیز با وجود در اختیار بودن مکتوبات بسیار حساسیت کمتری نسبت به نگارش متدها وجود داشته است. در واقع موسیقی در خاورمیانه از کمبود متد سیستماتیک رنج میبرد اما در ایران به دلیل کمبود تعداد نوازندگان عود این مساله بیشتر به چشم میآید.
بابایی نیز ادامه داد: موسیقی ما از مکتوب نشدن ضربه زیادی خورده است و شاید اگر استادانی نظیر علینقی وزیری آن را به رشته تحریر در نمیآوردند همین بضاعت نیز وجود نداشت. وی در ادامه پرسید اساسا چقدر آهنگسازان و نوازندگان وظیفه دارند به مکتوب کردن موسیقی با وجود مشغلههای خود بپردازند؟
خوانساری در پاسخ گفت: فعالیتها در زمینه موسیقی را نمیتوان در ایران تفکیک و وضعیت موسیقی خودمان را با موسیقی کلاسیک غرب مقایسه کرد. زیرا در غرب استادان و کلاسهای زیادی برای موسیقی وجود دارد البته در ایران نیز وضعیت تدریس و ارکسترال خوب است. اما ما به عنوان اهالی موسیقی باید برای خودمان جوری برنامهریزی کنیم که هم بنوازیم هم تدریس کنیم و هم به مکتوب کردن موسیقی توجه داشته باشیم که البته باز هم از بخشی از کار بازمی مانیم. استاد جلیل شهناز به دلیل تمرکز اصلی بر نواختن تار این امنیت را داشته است که تنها ساز بزند و از تجربه این استادان، هنرمندانی چون حسین تهرانی معرفی شدند. نمیتوان در ایران صرفا به یک کار در موسیقی توجه کرد.
وی با اشاره به این که عودنوازی استاد نریمان متد رسمی هنرستان پسران است توضیح داد: در هنرستان پسران تهران، متد استاد نریمان تدریس میشود اما شنیدهام در برخی از مدارسی که حتی نامش را دقیق نمیدانم متد ترکیهای هم درس داده میشود! زیرا برای انتخاب مدرسان دقت کافی صرف نمیشود. البته بسیاری از متدها نیز دیگر قدیمی شدهاند برای مثال متدهای استاد روح الله خالقی به دلیل داشتن مارش و نظامیگری برای سالها قبل است و به نظرم اکنون بهتر است تدریس نشود. چرا هنرجو باید امروز مارش بزند؟ متاسفانه یک جور تنبلی در میان مولفان موسیقی وجود دارد.
خوانساری درباره کتاب «مبانی عودنوازی» نیز توضیح داد: ما هنوز بر متدهایمان اسمگذاری نکردهایم. در حالیکه تکنیکهای زیادی داریم که میتوانند نام جدیدی بگیرند. این نامگذاری فرآیند آموزش را دارای شخصیت و کوتاهتر و نتیجه بخشتر میکند. علایم اختصاری نیز به اندازه کافی در موسیقی نداریم. خوشبختانه «مبانی عودنوازی» را در حال حاضر ۳۵ مدرس موسیقی درس میدهند و تعامل خوبی هم در میان نوزاندگان عود نسبت به سایر سازها از نظر وحدت در متدهای تدریس وجود دارد.
بابایی عنوان کرد: ما بخشی از تاریخ موسیقی را به دلیل نوشته نشدن دانش آن از دست دادهایم و به جز خاطرات شخصی برخی از نوازندگان و آهنگسازان هیچ منبع دیگری در اختیار نداریم. این مشکل از کجا ناشی میشود؟
خوانساری در پاسخ به این سوال گفت: این مسئولیت یا باید توسط دولت انجام یا توسط آن پایهگذاری شود. زیرا کتاب نوشتن آورده مالی در موسیقی ندارد. اما اگر دولت کتابی را به موسیقیدانها سفارش دهد و منابع مالی را برای هنرمند و آماده شدن کتاب آماده کند منابع خوبی به تدریج نوشته میشوند. نگارش کتاب درباره موسیقیدانان برجسته نیاز به صرف زمان دارد. برای مثال درباره استاد شهیدی و استاد بنان کتابهای خوبی آماده شده است اما باز هم جای کار دارند.
«رقص مضراب» سه دیدگاه متفاوت نسبت به یک شیوه
در ادامه مهیار طریحی مهمان لایو «آهنگ» شد. وی در ابتدا درباره کتاب «رقص مضراب» که به قلم خود، مصطفی مومنیان و سیاوش کامکار چاپ شده است، توضیح داد: کتابهای مرتبط با سنتور عمدتا توسط اشخاص نوشته شده است. مثلا درباره نگاه استاد پایور با کتب زیادی رو بهرو هستیم اما کسی ادامه دهنده نبوده است که باز هم مجموعه آثاری چاپ شود اما استاد اردوان کامکار با کتاب خود بار زیادی به یک نوازنده از نظر کسب توانمندی اجرا تحمیل میکنند. زیرا نواختن قطعهای از آثار ایشان پختگی و مهارت زیادی میخواهد، چه برسد به اینکه بخواهیم دست به قلم ببریم و درباره شیوه ایشان بنویسیم اما «رقص مضراب» یک کتاب انفرادی نیست. من و سیاوش کامکار و مصطفی مومنیان دور هم جمع شدیم و با توجه به تجربه اجرای «تری او» و حضورمان در مسترکلاسها در شهرهای مختلف با استاد اردوان کامکار مجموعه قطعات خود را گلچین و بر اجراهای یکدیگر تمرکز کردیم. آن را به اشتراک گذاشتیم و در فضایی دوستانه البته با سختگیری و راهنمایی استاد اردوان، آن را در کتاب آوردیم. این کتاب سه نویسنده با سه دیدگاه متفاوت به یک شیوه دارد و این تفاوت آن با دیگر کتب سنتورنوازی است. در واقع این کتاب ادامهدهنده راه استاد اردوان کامکار است.
طریحی افزود: از استقبالی که از کتاب شده خوشحالم و دوست دارم مسیر نگارش را ادامه دهم. زیرا این شیوه ریزه کاریهای خاص خود را دارد که قبلا کمتر مورد توجه قرار گرفته است. دوست دارم مجموعه اتودی برای شیوه سنتورنوازی معاصر بنویسم.
بابایی درباره علت وضعیت بهتر آموزشی از نظر کتب و منابع در دسترس درباره ساز سنتور از طریحی پرسید و این آهنگساز در جواب گفت: شباهت بسیاری به لحاظ روانشناسی بین نوازندگان سنتور میتوان پیدا کرد. البته این یک مساله شهودی برای من است اما اکثر سنتورنوازان برجسته نظیر استاد پایور در نظم و دقت زبانزد بودهاند و در بین سایر استادان سنتور نیز معمولا این نظم به همراه تلاش بسیار دیده میشود. همچنین سنتور علاقهمندان زیادی دارد و این خود بازار بزرگتری را برای این ساز ایجاد کرده که به اشتیاق برای تولید کتب آموزشی نیز منجر میشود.
طریحی در پاسخ به این سوال که چرا اهالی موسیقی کمتر به مباحث علمی روی آوردهاند، عنوان کرد: من با این حرف موافق نیستم. البته نسبت به نسل جدید شناخت دقیقی ندارم که بخواهم بگویم اهل مطالعه هستند یا نیستند اما بهطور کلی شیوه زندگی تغییر کرده است و همه چیز در تلفنهای همراه خلاصه شده است و این وضعیت، ما را از کتاب متاسفانه دور میکند. خود من به شخصه با فضای مجازی و تلفن همراه قهر هستم. فعالیت کمی در فضای مجازی دارم و وقتم را صرف کارهای دیگر میکنم.
در زمینه انتشار کتاب هم فقط در سنتورنوازی فعال نبودهام و با سهراب پورناظری درباره چاپ کتاب دیگری همکاری داشتهام که در آینده اعلام خواهد شد؛ محصولی که جایش در موسیقی خالی است.
این نوازنده ادامه داد: بخشی دیگری از مسئولیت من در زمینه نوشتن اجراهایمان است، عمده آنها را در اختیار دارم و خوشحالم که فراموش نمیشوند و امکان انتشارشان نیز وجود دارد.
وی درباره وضعیت منابع مکتوب در مورد سازهای ایرانی بیان کرد: با این که در سنتور کتابها و منابع زیادی داریم اما همچنان راضیکننده نیست. البته این تعداد منابع همچنان قابل مقایسه با سازی مثل پیانو و کتب نوشته شده درباره آن نیست. میان دورههای ابتدایی و متوسطه و در ادامه آن پرشهای زیادی از نظر منابع آموزشی سنتور وجود دارد و باید متدها و قطعاتی تولید شود تا این فواصل را پوشش دهند. همچنین هر ساز به فراخور تکنیکهایش نیاز به تمرینات جداگانه ریتم، پرش و... دارد که در اینجا نیز با کمبود منابع رو بهرو هستیم.
طریحی در پاسخ به این سوال که آیا همکاری سه نفره در رقص مضراب ادامه خواهد یافت یا نه، بیان کرد: این کتاب مجموعه قطعات است اما من دلم میخواهد در قالب متدها آن را ادامه دهم. فکر میکنم در ادامه تقسیم کار کنیم و به این موضوع بپردازیم البته نمیدانم نتیجهاش باز هم کتابی مشترک باشد یا نه اما هرچه باشد، خدشهای به دوستیمان وارد نخواهد کرد.
ارسال دیدگاه