گفت وگوی پانا با مدال آور طلای المپیاد اقتصاد و مدیریت؛
از نبوغ تا جنون
تهران (پانا) - شاید در مطالعات خود با نوابغی آشنا شده باشید که از هوش سرشار، به نوعی از جنون رسیده باشند. درست در همان زمان این پرسش به میان میآید که جنون چه رابطهای میتواند با نبوغ داشته باشد؟
در همین زمینه مهدی جان نثاری؛ مدال آور طلای المپیاد اقتصاد و مدیریت در گفتوگو با پانا گفت: «کمال آدمی مسئلهای است که تمام مکاتب فکری به دنبال آن هستند و هر مکتبی در پرتو جهان بینی خود انسان کامل را تعریف می کند، نقطه مشترک تمامی مکاتب قضیه چند بعدی بودن ذات و استعداد انسان است، خود این مطلب گواهی برای زندگی چندبعدی انسان است. نیازهایی که همه ما از ابتدای تولد تا زمان مرگ با آن مواجهیم و باید به آن پاسخ درخور داده شود، گاهی در شرایطی عدم توجه به هرکدام از این نیازها در بلندمدت موجب کمبود و انحطاط سایر ابعاد رفتاری انسان میشود. چیزی که امروزه دامنگیر بسیاری از جوانان و نوجوانان است.»
این مدال آور المپیاد اقتصاد و مدیریت در ادامه به هدایت اهداف در جامعه اشاره و اظهار کرد: «افراد باهوشی که از ابتدای تحصیل تنها هدف زندگی آن ها کنکور و پیشرفت تحصیلی می شود، ویژگی سبک زندگیشان انتزاعی بودن است. فردی که دائما در حال بحث و بررسی صورت ها و مفاهیم در ذهن باشد، توانایی برقراری ارتباط با عالم خارج را ندارد و به زبان ساده تر، فردی که کلیه تجارب خود را در ذهن پیدا می کند، با جهانی که توسط جنس بشر هدایت می شود سازگاری نخواهد داشت.»
وی همچنین با اشاره به پیوند تاریخی نبوغ و جنون اذعان کرد: «مطابق آمار رسمی انجمن روانپزشکان، افراد باهوش چهار برابر بیشتر در معرض انواع بیماری های روانی قرار دارند.»
جان نثاری با تاکید بر دیدگاه رهبری نسبت به هدایت نوابغ بیان کرد: «در کشور ما سیستم تعریف شده، موفقیت یک دانش آموز را در معدل بالا، تحصیل در مدارس سمپاد و در نهایت مهم ترین چالش زندگی یعنی کنکور می بیند. این نگاهی تک بعدی با محتوای غیر کاربردی است و سیستم آموزشی هنوز به طور کامل مطابق دیدگاه های رهبر انقلاب نشده است و با آن اختلاف دارد. با این که این موضوع به یک کلیشه تبدیل شده اما این کلیشه تکراری تلخ هر ساله دامنگیر جوانان و نوابغ این سرزمین میشود.»
مدال آور طلای المپیاد اقتصاد و مدیریت در رابطه با شباهت جنون و خلاقیت گفت: «جدیدترین پژوهش ها نشان می دهد، ژن خلاقیت و جنون شباهت های بسیاری دارد، و اگر دانش آموزان صرفا بر بعد علمی متمرکز شوند، این تمرکز باعث انزوا و در برخی موارد تجربه افسردگی می شود و در رابطه با راهکار حل این مشکل و چگونگی این رخداد می توان گفت ساختار آموزشی مبتنی بر مهارت آموزی و امکان انتخاب و احترام به یکی از مهم ترین نعمت های خداوند به آدمی یعنی آزادی، زمینه ای برای رشد و بالندگی فراهم می کند. یادگیری این نکته که زندگی یگانه فرصتی است که ما خواهیم داشت، بهترین استفاده از زندگی وظیفهای است که برای آن خلق شده ایم. لذت بردن و هدفمند بودن تک تک لحظات زندگی یکی از مسائلی است که یادگیری آن برای کودکان از سنین پائین بسیار مهم است. اینکه یک کودک تنها زمانی احساس مهم بودن می کند که معدل بالایی دارد یا موفقیت تحصیلی کسب کند، یکی از بدترین اتفاقات زندگی این فرد می تواند باشد. القای روانی که در ناخودآگاه این فرد ثبت می شود این است که: ارزشمندی یعنی درس و موفقیت و سایر مسائل زندگی بی اهمیت خواهد بود. درس خواندن برای به دست آوردن تائید دیگران یکی دیگر از پیامدهای این مسئله خواهد بود که از یک نقطه به بعد، فرد توانایی ادامه درس خواندن بدون علاقه شخصی را ندارد و متوجه بی اهمیت بودن تائید دیگران در زندگی خود می شود و این نقطه یکی از درگاه های جنون است.»
وی همچنین در ادامه گفت: «برقراری مفهوم تعادل در زندگی آدمی مهم ترین هدف در پیمایش مسیر کمال است، هر تغییری حول تعادل موجب افراط یا تفریط خواهد شد. اتکای افراطی به نبوغ موجب دورافتادگی از جهان می شود. دورافتادگی تفریطی نسبت به هوش آدمی نیز موجب طرد شدگی از جهان می شود.»
مهدی جان نثاری؛ مدال آور طلای المپیاد اقتصاد و مدیریت در نهایت صحبت های خود را با اشاره به مرز بین جنون و نبوغ پایان بخشید و گفت: « یادمان باشد، مرز بین نبوغ و جنون، دیوار نازکی از تعادل در حیات است.»
*خبرنگار دانش آموز پانا؛ آرمیتا رزاقیان
ارسال دیدگاه