در نشست برخط انجمن سینمای جوانان ایران عنوان شد
احمد الستی: اصالت سینمای تجربی به عدم تکرار «تجربه» در آن است
تهران (پانا) - احمد الستی دبیر علمی سومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران در نشست برخط «سینمای تجربی» با محوریت مرور شیوه ها و تکنیک های نورمن مک لارن در آثار تجربی بیان کرد: اصالت سینمای تجربی به عدم تکرار «تجربه» در آن است و بسیاری از نظریه پردازان سینما معتقدند فیلم تجربی بیشتر از فیلم های داستانی مطابق تعریف سینما است.
به گزارش ستاد خبری سومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران، نشست برخط انجمن سینمای جوانان ایران با موضوع «سینمای تجربی» و با بررسی شیوه ها و تکنیک های سینمای نورمن مک لارن فیلمساز اسکاتلندی با حضور دکتر احمد الستی استاد سینما و دبیر علمی سومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران و با اجرا و کارشناسی تی یام یابنده فیلمساز و مدرس سینما در اینستاگرام معاونت فرهنگی و آموزش انجمن برگزار شد.
احمد الستی در ابتدای این نشست برخط بیان کرد: یادم است وقتی دانشجو بودم، نورمن مک لارن در دانشگاهی که تحصیل می کردم فیلم خود را نمایش داد و او به طرز حیرت انگیزی فروتن و متواضع بود. وقتی درباره فیلم صحبت می کرد گویی درباره فرزند خود صحبت می کرد. به فیلم هایش دلبستگی زیادی داشت. فیلمسازی معجزه گر که میراث تکنیکی قابل ملاحظه ای را برای ما به یادگار گذاشته است. او تاثیر شگرفی بر سینمای تجربی داشته است. جان گریرسن مستندسازی بود که استعداد مک لارن را در نوجوانی کشف کرد. وقتیکه مک لارن فیلم های کوتاه غیرمتعارفی در دهه ۱۹۳۰ می ساخت. گریرسن از مک لارن دعوت به همکاری کرد و اولین تجربه مک لارن در حوزه مستند رقم خورد. بعدها گریرسن دپارتمانی تاسیس کرد و مدیریت آن را به مک لارن سپرد. او اعتقاد زیادی به توانایی مک لارن در انیمیشن نیز داشت و همینطور هم شد و بودجه خوبی به انیمیشن در این دپارتمان اختصاص یافت.
وی افزود: انیمیشن در این دپارتمان به حدی رشد کرد که کتاب مهمی در حوزه انیمیشن تجربی نگاشته شده است و تعدادی از صفحات آن به آثار مک لارن اختصاص دارد و بعدها توسط فیلمسازان مهم دیگری گسترش یافت.
الستی با نمایش فیلم «دات» اثر مک لارن توضیح داد: او روی طلق سفید یکدست فیلم در این اثر نقاشی کرده است و در گونه فیلم های بدون دوربین تجربی محسوب می شود. او علاوه بر تصاویر فیلم صدا را نیز روی فیلم نقاشی می کند. مک لارن با قلم های بسیار ریزی بدون آن که بشنود ابتدا صداها را روی نوارها نقاشی و لکه های سیاهی را روی نوار فیلم ایجاد می کرد اما شکل گیری ریتم و اندازه این لکه ها اهمیت زیادی داشت. بنابراین نقاشی صدا و تصاویر همزمان انجام می شد تا این دو با یکدیگر سینک شوند.
وی با نمایش فیلم دیگر نورمن مک لارن با عنوان «سینک کرومی» بیان کرد: این فیلم ادای دین مک لارن به مکتبی نقاشی است که از مربع ها و مستطیل هایی تشکیل می شد که بر روی بوم نقاشی کشیده می شد. این فیلم نیز شامل مربع هایی است که ابتدا مک لارن از آن ها عکس می گیرد و به جای صدای اپتیک روی باند صوتی می نشاند. این فیلم همچنین نشان می دهد مک لارن در نقاشی مدرن نیز چقدر تخصص داشته است. او شناخت دقیقی از ریتم در موسیقی داشت و همواره اهمیت آن را در کارهایش نمایش می داد. بازی با رنگ ها نیز در آثارش حیرت انگیز است.
الستی با اشاره به فیلم دیگر مک لارن «بیگان دال کر» توضیح داد که این فیلمساز امولاسیون آن را با کاردک هایی تراشیده و بر آن رنگ و ماده ظهور فیلم را با اسپری روی نگاتیو پاشیده است.
او فیلم دیگری از مک لارن را با عنوان «فلکر فیلم» در این نشست برخط برای مخاطبان نمایش داد و گفت: فلکر به معنای سوسو زدن است و این شاید عجیب ترین فیلم در تاریخ سینما باشد. فیلمی سه دقیقه ای که شاید تحمل تماشای آن برای برخی مخاطبان سخت باشد. فیلم مشابه دیگری توسط یک روانکاو نیز در ۳۰ دقیقه ساخته شده است که گفته می شود باید مراقب تماشای آن بود. زیرا ممکن است مخاطب حین تماشا دچار حمله قلبی شود! مک لارن در این فیلم صفحات سیاه و سفید را با ریتم خاصی که اساس تدوین اوست، کنار هم قرار می دهد. تخصص اصلی او اساسا در ریتم موسیقایی است و برخی ادعا می کنند که فلکر فیلم علاوه بر برخورداری از ریتم، تدوین ریاضی گونه ای دارد. زیرا نظم خاصی در چیدمان فریم های سفید و سیاه را دربر می گیرد.
بخش بعدی گفت و گو به پرسش و پاسخ اختصاص یافت. وی در ابتدا عنوان کرد: ژان اپستاین منتقد فرانسوی معتقد است سینمای تجربی بیشتر مطابق با تعریف سینما است. زیرا حرکت را بهتر ثبت کرده است. از نگاه نظریه پردازان سینما، آثار تجربی چه بسا خلاقانه تر از سایر آثار هستند و بیشتر از فیلم های داستانی، فیلم هستند. یا مثلا گدار و بسیاری از نظریه پردازان نگران شیوه و آیین تماشای فیلم ها بوده و هستند. زیرا در حال حاضر بسیار جسورانه سینما دارد روی تلفن های همراه یا مانیتورها دیده می شود. در واقع آیین های سینما از گاه گدار از بین رفته و مرده است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا به کارگیری تجربه های مشابه سینمای تجربی در حال حاضر باز هم «تجربه» محسوب می شود یا نه، گفت: نه اینطور نیست. اصالت سینمای تجربی به تجربه کردن آن برای اولین بار و عدم تکرار است اما باید به یاد داشته باشیم که در کارهای فیلمسازانی نظیر استن براکیج تجربه هایی وجود دارد که دیگر کسی جرات و جسارت تجربه آن را نداشته است. او فیلمی به نام «نور حشره» دارد و موسیقیدانان بسیاری تلاش کرده اند برای آن موسیقی بسازند. یا او در فیلم دیگری کپک نان را روی امولاسیون فیلم رشد داده که این کپک شروع به خوردن فیلم کرد و بعد آن را از روی فیلم پاک و فیلم را ظاهر کرد. جسارت براکیج را حتی در آثار نورمن مک لارن و سایر فیلمسازان نمی بینیم.
الستی درباره فیلم «همسایه ها» مک لارن بیان کرد: این فیلم که برگزیده اسکار نیز بوده است در سال ۱۹۵۱ ساخته شده و درباره دو همسایه است که ابتدا با یکدیگر بسیار عادی برخورد می کنند و وقتی یک گل بین خانههایشان رشد میکند، بر سر مالکیت گل با هم میجنگند.. این فیلم در زمان جنگ سرد و اختلاف شدید آمریکا و شوروی ساخته شد و فیلم پرمفهومی در این رابطه است.
سومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران به دبیری سعید پوراسماعیلی و دبیری علمی احمد الستی ۲۴ آذر ماه ۱۴۰۰ در بخشهای مقالات پژوهشی، جستارهای آزاد و ترجمه با محوریت سینمای تجربی برگزار میشود.
ارسال دیدگاه