حبیب خزایی فر آهنگساز موسیقی فیلم در گفت‌و‌گویی از اثر جدید خود «زخم کاری» می‌گوید:

موسیقی شناسنامه فیلم است

تهران (پانا) - حبیب خزایی فر از جمله آهنگسازانی است که توجه ویژه‌ای به کار جدی و حرفه‌ای دارد.

کد مطلب: ۱۲۱۰۲۳۲
لینک کوتاه کپی شد
موسیقی شناسنامه فیلم است

به‌گزارش ایران،‌ برخی از آثار او عبارتند از: تیتراژ پایانی برنامه «این شب‌ها»، آهنگسازی فیلم‌های سینمایی «لاتاری»، «جایی برای فرشته‌ها نیست،»، «درخت گردو»، «ایستاده در غبار»، «مدیترانه» و سریال‌های «ممنوعه 1»، «ممنوعه 2» و.... با این آهنگساز از تجربه‌اش در «زخم کاری» و نگاه به موسیقی در سینما به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم که درادامه می‌خوانید:

گفت‌و‌گو را با اثر جدید شما در شبکه نمایش خانگی شروع می‌کنیم، سریالی با عنوان «زخم کاری» که تجربه‌ای دیگر با محمدحسین مهدویان کارگردان این کار است؛ برای ساخت این سریال از چه المان و ایده‌هایی بهره برده اید؟
ساخت موسیقی «زخم کاری» با خواندن یک رمان آغاز شد؛ درواقع زمانی که آقای مهدویان این همکاری را پیشنهاد کردند از من خواستند پیش از ساخت موسیقی این کار، رمانی را بخوانم با عنوان «بیست زخم کاری» به نویسندگی محمود حسینی زاد و من با توجه به محتوا و داستان آن رمان و همچنین برداشتی که ازآن داشتم و درکنار آن هدفی که مد نظر کارگردان بود، با آقای مهدویان به گفت‌و‌گو نشستیم و براین اساس اتودهای اولیه کارساخته شد. نکته دیگراینکه «زخم کاری» اثری متفاوت با دیگر کارهای آقای مهدویان است و من نیز طی تجربه همکاری با این کارگردان تلاش کردم موسیقی متفاوت نسبت به‌ کارهای قبلی‌ام بسازم تا موسیقی و فیلم در یک مسیر حرکت کنند.

با توجه به‌ همکاری‌های متفاوت با آقای مهدویان از دیدگاه شما یک آهنگساز و یک کارگردان چگونه به یک زبان مشترک می‌رسند؟
خوشبختانه شانس این را داشته‌ام که ساخت موسیقی اغلب کارهای آقای مهدویان را برعهده بگیرم از فیلم‌های کوتاه تا آثاری که بتازگی تولید کرده‌اند. البته ناگفته نماند جدا از این همکاری‌ها بین ما دوستی و رفاقت هم وجود دارد و قطعاً این ارتباط نزدیک موجب شده با سلیقه و ساختار کاری یکدیگر بیشتر آشنا شویم و براین اساس به حس مشترک یا زبان مشترک خواهیم رسید. درواقع همکاری طولانی و رفاقت‌ها ما را به هدف کاری مان نزدیک‌تر کرده است و کمتر پیش می‌آید درمورد موضوعی به‌مشکل بخوریم یا نظرات مان مغایر همدیگر باشد واگر احیاناً هم با چنین مسأله‌ای برخورد کنم به شخصه به‌دلیل اعتمادی که به آقای مهدویان دارم سعی می‌کنم بر اثر این اعتماد کاری این اختلاف نظرها را برطرف کنم.

آیا سلیقه یک کارگردان می‌تواند بر ساخت هدفی که مدنظر یک آهنگساز است اثرگذار باشد یا بالعکس ایده‌های یک آهنگساز بر سلیقه کارگردان غالب است؟ در واقع تعاملی بین آهنگساز و کارگردان وجود دارد؟
بله قطعاً. درواقع آنچه موجب می‌شود عوامل هنری یک فیلم کار خود را به نحو احسن انجام بدهند پیشبرد هدف و ایده یک کارگردان است. از دیدگاه من، اگر در ساخت موسیقی یک فیلم موفقیتی حاصل می‌شود یا در دیگر بخش‌های یک فیلم، این نگاه برخاسته از ایده فکری و ویژگی کاری یک کارگردان است که توانسته آن را به نتیجه برساند. به‌عنوان مثال درهمین سریال «زخم کاری» که خوشبختانه مورد استقبال قرار گرفته اگر در همکاری با کارگردان دیگری شکل می‌گرفت این احتمال وجود داشت علاوه بر اینکه سطح کیفی کار پایین بیاید، چندان مورد اقبال عمومی هم قرار نگیرد به این علت که درتولید یک کاربزرگ هنری مانند یک اثرسینمایی یا یک سریال نیاز به همفکری و هم اندیشی است و در کنار آن انتقال درست مفهوم کار برای تولید آن اثر است. به این علت که گاهی اوقات عدم برنامه‌ریزی درست و هدفگذاری موجب سردرگمی خواهد بود و این بی‌حاصلی درتمام بخش‌ها اثرگذار است و به نقطه مشترکی نخواهند رسید یا شاید دچار گمراهی شوند.

با توجه به همکاری‌های مختلف با کارگردان‌های متفاوت، از دیدگاه شما آیا کارگردانان شناخت درستی از موسیقی دارند، یا آنکه تأکیدشان براین است که براساس فیلمنامه کار، تم موسیقی هم نزدیک به آن ساخته شود؟
البته دیدگاه و شناخت کارگردانان نسبت به موسیقی فیلم یا سریال متفاوت است اما طی تجربه‌ای که با کارگردانان مختلف به‌دست آورده‌ام معمولاً شناخت خوبی از موسیقی داشته‌اند و توانسته‌اند احساساتشان به موسیقی را بدرستی بیان کنند.

نگاه برخی از کارگردانان به موسیقی فیلم، انتخاب یک آهنگساز شناخته شده است آیا این انتخاب ارزیابی درستی است یا آنکه بهتر است با افرادی کار کنند که نتیجه خوبی از آن همکاری به‌دست آمده است؟
به عقیده من اگرهمکاری براساس تجربه و شناخت بیشتر باشد قطعاً نتایج آن هم برای آهنگساز و هم برای کارگردان مطلوب‌تر خواهد بود؛ چرا که شاید انتخاب آهنگسازان معروف و مشهور آورده درستی نداشته باشد و خروجی آن تنها یک کار تبلیغاتی را دربربگیرد اما در مقابل زبان مشترک بین این دو مؤثر‌تر خواهد بود.

تا به امروز کاری ساخته‌اید که موسیقی جلوتر از فیلم حرکت کند و بازخورد آن را دربین مردم دریافت کنید؟
خیر. شاید هم تا به امروز به این موضوع توجه نکرده باشم اما موسیقی «زخم کاری» از اقبال خوبی برخوردار بود و این توجه و استقبال مردم درفضای مجازی و ارسال پیام‌های پر مهرشان برایم بسیار حائز اهمیت و قابل احترام است. البته براین عقیده‌ام ابتدا فیلم است که موجب بهتر شنیده شدن موسیقی می‌شود.

با این اوصاف موسیقی فیلم در معرفی یک اثر سینمایی چقدر تأثیر‌گذار است و بالعکس فیلم در معرفی موسیقی چه نقشی دارد؟
اگر موسیقی در جای و جایگاه خود بدرستی قرار نگیرد هر چقدر هم خوب و قدرتمند باشد در ذهن مخاطب عمر کوتاهی خواهد داشت به این علت که یک احساس دوگانگی ایجاد و موجب می‌شود دریافت خوبی از کار نداشته باشد ولی اگر موسیقی در جایگاه خود قرار بگیرد مانا و ماندگار خواهد بود و به نوعی شناسنامه فیلم محسوب می‌شود.

پیش‌تر به زبان مشترک بین آهنگساز و کارگردان اشاره داشتید؛ از دیدگاه شما این وجه اشتراک موجب خلاقیت در تولید آن اثر هنری خواهد بود یا آنکه ایده‌های نو در همکاری با کارگردان‌های مختلف حاصل می‌شود؟
بله قطعاً. به‌طور مثال طی همکاری‌هایی که با آقای مهدویان داشتم موجب شد به ایده‌های نو دست یابم مانند فیلم «درخت گردو» که در ساخت و انتخاب آن از موسیقی اقوام هم بهره بردم و با شنیدن یک تعداد لالایی‌های محلی و پژوهش و تحقیق جامع در موسیقی کردستان یک موسیقی فولک بومی ساختم. اما در زخم کاری این ایده در ذهنم شکل گرفت که از موسیقی‌های الکترونیک نزدیک به راک استفاده کنم تا فضای کار به‌طوری تغییر کند و این کار تجربه تازه‌ای برای من بود.

علاوه بر ساخت موسیقی‌های الکترونیک یا اقوام، تجربه‌ای هم در ساخت موسیقی‌هایی با تم اجتماعی داشته اید مانند «ماجرای نیمروز» که خیلی خوب شنیده شد.
به‌طور کلی من ایده هایم را از تصویر دریافت می‌کنم. اما در «ماجرای نیمروز» یا «ایستاده در غبار» چون به‌طورکلی خودم علاقه بسیاری به فضای موسیقایی دهه 60 و 50 دارم سعی کردم از فضای کاری آن دوران و سازبندی و لحنی که در موسیقی آن روزگار شنیده می‌شد استفاده کنم که فکر می‌کنم برای مردم هم نوستالژیک باشد و معمولاً مورد اقبال هم واقع شده است.

در فیلم‌هایی که تم سیاسی دارد از چه المان‌هایی استفاده می‌کنید مانند «دیدن این فیلم جرم است؟»
با توجه به اینکه فیلمنامه کار تم سیاسی دارد اما توجهی به این موضوعات ندارم و نگاهم بیشتر به فضا و حس و حال فیلم است.

کمی هم درباره شبکه نمایش خانگی صحبت کنید، رسانه‌ای نوین که توانسته در دوران کرونا موفق عمل کند و مخاطبان حوزه فیلم و سریال را به خود جذب کرده است باتوجه به اینکه موسیقی هم همراه کار شنیده می‌شود از دیدگاه شما شبکه نمایش خانگی در بیشتر و بهتر شنیده شدن موسیقی آن هم در روزهایی که فضای موسیقی تعطیل است چقدر اثر‌گذار بوده است؟
پیش از این بیماری هم اغلب مردم جذب این رسانه بودند و فیلم‌ها را دنبال می‌کردند اما کرونا مزید برعلت شد و دسترسی آسان به فضای مجازی و نیمه تعطیل بودن فضاهای هنری و فرهنگی موجب شد مخاطبان بیشتری به شبکه نمایش خانگی جذب شدند و در مقابل توجه بیشتر به ساخت موسیقی سریال‌های شبکه نمایش خانگی موجب شد موسیقی هم درکنار فیلم بخوبی دیده و شنیده شود.

ساخت موسیقی برای شبکه نمایش خانگی با کارهایی که برای سینما یا تلویزیون تولید می‌شود چه تفاوتی دارد؟
از نگاه من تفاوت محسوسی ندارند و به شخصه تا جایی که در توانم است تلاش می‌کنم موسیقی که می‌سازم به بهترین شکل باشد فرقی هم‌ نمی‌کند تلویزیون باشد یا سینما یا شبکه نمایش خانگی. البته ناگفته نماند فضای ساخت موسیقی در رسانه ملی محدودیت‌هایی دارد که اجتناب‌ناپذیراست یا بحث بودجه و محدودیت زمانی که موجب شده کاری که برای تلویزیون می‌سازم چندان برایم لذتبخش نباشد.

به‌طور کلی نگاه سینمای ایران به موسیقی فیلم چطور است؟
به‌نظر من سینمای ایران در چند سال اخیر پیشرفت خوبی داشته، در نتیجه موسیقی فیلم‌ها هم ازسطح کیفی بالاتری برخوردار شده‌اند. متأسفانه دربرخی موارد، بعضی تهیه‌کنندگان به موسیقی به‌عنوان یکی از عناصر اصلی در فیلم نگاه نمی‌کنند و این امر باعث پایین آمدن کیفیت موسیقی فیلم و در نهایت فیلم می‌شود.

جهان بینی امروز آهنگسازان جوان چیست؟ درواقع تفاوت نگاه نسل جوان موسیقی ایران با نسل گذشته چه اتفاق مثبت یا منفی را رقم زده است؟
دراین چند سال اخیر برخی از جوان‌هایی که به فضای موسیقی فیلم وارد شده‌اند نگاهشان ساخت موسیقی الکترونیک و فضاسازی با موسیقی است تا آنکه خود موسیقی به معنای واقعی کار شود که البته این نگاه مورد پسند من هم نیست و به شخصه بر این باورم اگر قرار است کاری در این زمینه ساخته شود باید در خدمت موسیقی باشد نه آنکه موسیقی به‌طورمحض در فیلم‌ها کمرنگ شود و بیشتر به‌صورت افکتیو و الکترونیک خود را نمایان کند. علاقه شخصی من ساخت موسیقی در معنای تعریف شده آن است و اگر بخواهد با شرایط روز تغییر کند باید ایده‌های نو در جهت سازندگی کار باشد نه از بین بردن موسیقی.

تعریف شما از یک موسیقی استاندارد برای فیلم چیست؟
موسیقی که از نگاه یک آهنگساز برخاسته باشد و دارای تم بوده و نکته دیگر اینکه با ارکستر جمع‌آوری شود نه با امکانات تعریف شده درفضای کامپیوتر.

موضوعی که مورد علاقه جوانان امروز است و شاید علت آن تسهیل و راحتی در کار باشد و شاید هم به‌دلیل کم هزینه بودن آن باشد که موجب شده برخی از کارگردانان این رویه کاری را انتخاب کنند.
بله دقیقاً. و این موضوع اشاره دارد به سؤالی که درباره اهمیت سینمای ایران به موسیقی داشتید.البته در سینمای مستند این نگاه تغییر کرده است. حدوداً 10 سال پیش تمرکزم ساخت موسیقی برای فیلم‌های مستند بود و البته توجه کمتری به موسیقی در این ژانر کاری داشتند بخصوص در جشنواره‌ها، ارزیابی برای موسیقی در نظرگرفته نمی‌شد و قرار دادن موسیقی بیشترانتخابی بود. اما سال‌ها بعد که از فضای کاری در سینمای مستند فاصله گرفتم این امیدواری به‌ وجود آمد که موسیقی هم در سینمای مستند بخوبی دیده شود و تهیه کنندگان نگاه ویژه‌ای داشتند مانند کارهایی در جشنواره سینما حقیقت یا جشنواره سینمای مستند و به این موضوع بها داده شده و حتی جوایزی هم برای آن در نظر گرفته شده است و این نگاه موجب ارتقای موسیقی در سینمای مستند شده است اما در خصوص حوزه سینما به‌دلیل هزینه بر بودن، برخی از کارگردانان یا تهیه کنندگان هدف شان کمرنگ نشان دادن موسیقی است و این آسیب بزرگی برای موسیقی خواهد بود و نباید به موسیقی تنها به‌عنوان یک تیتراژ آغازی یا پایانی کار توجه کرد بلکه باید به موسیقی به‌عنوان یک مقوله جدی درسینما نگریست و برای آن ارزش قائل شد تا موسیقی هم درسینما مسیر حرفه‌ای را دنبال کند.

آیا ساخت موسیقی برای سینمای مستند هم متفاوت با حوزه سینما است؟
باید بگویم همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم انتخاب من براساس درک و احساسی است که از فیلم دریافت می‌کنم مگر اینکه کارگردان دیدگاه دیگری داشته باشد براین اساس تفاوتی برای هیچ کدام قائل نیستم.

آیا آهنگسازان ما استانداردهای لازم برای ساخت موسیقی فیلم را رعایت می‌کنند؟
شاید 90 درصد افرادی که در زمینه موسیقی فیلم فعال هستند یا عضو کانون آهنگسازان خانه سینما هستند کاملاً اصول کاری را رعایت می‌کنند و کارها به‌صورت آکادمیک پیش می‌رود.

چقدر جنس فیلم با موسیقی که ساخته می‌شود قرابت و همخوانی دارد؟
ازدیدگاه من برخی از موسیقی فیلم‌ها یک سطح بالاتر از فیلم قرار گرفته و در مواردی هم عکس این قضیه رخ داده و فیلم در سطح بسیار بالاتری قرار گرفته و موسیقی نتوانسته خود را به جایگاه فیلم برساند.

برگردیم به فعالیت‌های خود شما؛ در ساخت تیتراژ یک اثر سینمایی یا سریالی ازحضور خواننده کمتر بهره می‌برید‌.
البته من با خواننده‌های بسیاری کارکرده‌ام مانند فیلم «درخت گردو»با صدای علیرضا قربانی یا «شاهرگ» با صدای سالار عقیلی.اما انتخاب خواننده برای فیلم براساس نیاز شکل می‌گیرد در غیر این صورت لزومی نمی‌بینیم صدای خواننده هم شنیده شود. در واقع با توجه به فیلمنامه این ضرورت احساس می‌شود که دراین بخش کلام و شعر قرار بگیرد یا خیر؟آیا این کلام در تخلیه احساس مخاطب تأثیر‌گذار خواهد بود؟

انتخاب خواننده برچه اساس است؟حضور یک خواننده مطرح یا قرارگرفتن صدایی که با فضای فیلم نزدیک باشد؟
انتخاب خواننده اغلب سلیقه تهیه کننده یا کارگردان است ومعمولاً ترجیح می‌دهند خواننده‌ای را انتخاب کنند که به شنیدن و دیده شدن کار کمک کند و این انتخاب اغلب حول خواننده‌های مطرح صورت می‌گیرد.البته ناگفته نماند بخشی از این انتخاب به توانایی بالای خواننده‌های مطرح هم بر می‌گردد که این پتانسیل در آنها وجود دارد و این انتخاب در تبلیغاتی که برای فیلم صورت گرفته موجب می‌شود کار حس و حال بهتری داشته باشد اما انتخاب خواننده‌هایی که کمتر شناخته شده هستند با ریسک بزرگی همراه خواهد بود به همین سبب اغلب تهیه کنندگان تن به چنین کاری نمی‌دهند.البته این نگاه برای خود من هم وجود دارد. به‌عنوان مثال در تیتراژ «شاهرگ» با صدای آقای سالار عقیلی موجب شد علاوه بر استقبال مخاطبان این خواننده، کار من نیز بهتر شنیده شود اما ازخواننده‌ای که صدایش دراین سطح نیست نمی‌توان انتظار چنین بازخوردی داشت.

تمرکز کاری شما فقط ساخت موسیقی فیلم است یا در زمینه آلبوم برای خواننده هم کار می‌کنید؟
ترجیحم ساخت موسیقی فیلم است البته به ساخت آلبوم موسیقی هم علاقه‌مند هستم اما معمولاً پیشنهاد کمتری برای آلبوم داشته‌ام به همین دلیل نگاه جدی روی این موضوع ندارم. قرار است یک آلبوم موسیقی در همکاری با یکی از خواننده‌های خوب کشورمان تولید کنم که در آینده بیشتر توضیح خواهم داد.

انتشار آلبوم موسیقی متن آثار سینمایی در دیده شدن کار چقدر اثر‌گذار است؟
معمولاً چندان تأثیری در دیده شدن کار ندارد به این دلیل که بعد از اکران فیلم، موسیقی منتشر می‌شود و این کار برای مخاطبانی است که از موسیقی درکنار فیلم حس و حال خوبی دریافت کرده‌اند یا بیشتر بیان خاطراتی است که از فیلم به جای مانده است.

آیا جمع‌آوری موسیقی فیلم ضرورت دارد؟
بله، اما به شرط آنکه همزمان با اکران فیلم یا بعد آن صورت بگیرد و اتفاق خوبی خواهد بود به این علت که موسیقی به نوعی شناسنامه فیلم است و اگر بدرستی کار شود می‌تواند مستقل خود را معرفی کند و عرضه شود. البته تلاش من هم این است کارها را همزمان با اکران منتشر کنم اما به‌دلیل مشغله کاری وقفه‌های بسیاری به‌وجود آمده است.

کرونا چه صدماتی به صنعت موسیقی یا سینما وارد کرد؟
باید بگویم تعطیلی پی در پی سالن‌های کنسرت یا سالن‌های سینما همچنین نیمه تعطیل بودن حوزه فرهنگ و هنر موجب شده به هنرمندان لطمه بسیاری وارد شود بخصوص در زمینه مالی که اغلب در تنگنا قرار گرفته‌اند و مشکلات بسیاری برایشان به‌وجود آمده است.در همین مدت زمان تولید آلبوم موسیقی تقریباً متوقف شده هم به‌دلیل بازار نابسامان موسیقی و هم نگرانی‌هایی که از جمع شدن نوازنده‌ها و آهنگسازان در یک فضای بسته وجود دارد و این امر آسیب بسیاری وارد کرده است. البته در سینما هم این مشکلات وجود دارد.

معرفی موسیقی فیلم های خزایی فر
به روایت نت‌ها

«ماجرای نیمروز» فیلمی به‌کارگردانی محمدحسین مهدویان است که فیلمنامه‌اش توسط محمدحسین مهدویان و ابراهیم امینی نوشته شده و تهیه‌کنندگی آن بر عهده سید محمود رضوی است. این فیلم محصول سال ۱۳۹۵ است. موضوع این فیلم به ترورهای سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۶۰ و اتفاقات بعد از عزل ابوالحسن بنی صدر می‌پردازد.

«لاتاری» فیلمی به‌کارگردانی محمدحسین مهدویان، نویسندگی ابراهیم امینی و محمدحسین مهدویان و به تهیه‌کنندگی سید محمود رضوی محصول سال ۱۳۹۶ است. این فیلم به سبک اجتماعی-عاشقانه (درام-رمانتیک) و در فضای حماسی و تلخ؛ به زبان فارسی می‌باشد. لاتاری پرمخاطب‌ترین فیلم سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر و تاریخ جشنواره فیلم فجر است.

«شاهرگ» مجموعه تلویزیونی، تهیه‌شده در گروه فیلم و مجموعه تلویزیونی شبکه دو سیما، محصول سال ۱۳۹۹ است. این مجموعه به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی، کارگردانی سیدجلال دهقانی اشکذری و به نویسندگی کریم لک‌زاده و مقداد محمدی‌نژاد تهیه شده‌است. این مجموعه تلویزیونی به روایت داستانی پرچالش از دهه ۱۳۶۰ می‌پردازد وسالار عقیلی خوانندگی تیتراژ این مجموعه تلویزیونی را بر عهده داشته‌است.

«زخم کاری» یک مجموعه نمایشی ایرانی به‌کارگردانی محمدحسین مهدویان و به تهیه‌کنندگی محمدرضا تخت کشیان، محصول سال ۱۴۰۰ است که به‌صورت اختصاصی در فیلیمو و شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود.این مجموعه اقتباسی از رمان بیست زخم‌کاری نوشته محمود حسینی‌زاد است که با نگاهی به تراژدی مکبث نوشته ویلیام شکسپیر نگاشته شده‌است.

«ایستاده در غبار» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی محمدحسین مهدویان و تهیه‌کنندگی حبیب‌الله والی‌نژاد محصول سال ۱۳۹۴ سازمان هنری رسانه‌ای اوج است. این فیلم در ژانر مستند درام و جنگی تولید و در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۹۵ در سینماهای ایران اکران شده‌است.
«جایی برای فرشته‌ها نیست» به کارگردانی سام کلانتری در سال 1398 ساخته شده است. این فیلم محصول کشور ایران و در ژانر مستند و ورزشی می‌باشد. این فیلم مستندی درباره «تیم ملی دختران اسکیت هاکی» ایران و مشکلات آنان برای رفتن به مسابقات آسیایی کره‌جنوبی است.

«درخت گردو» فیلمی ایرانی در ژانر درام، تراژدی به‌کارگردانی محمدحسین مهدویان و تهیه کنندگی سید مصطفی احمدی محصول سال ۱۳۹۸ سینمای ایران است. فیلمنامه این اثر توسط ابراهیم امینی و حسین حسنی نوشته شده‌است. ترانه این فیلم با شعری از روزبه بمانی و صدای علیرضا قربانی خوانده شده‌است و حبیب خزایی‌فر به‌عنوان آهنگساز و اردشیر کامکار به‌عنوان کمانچه‌نواز با این فیلم همکاری کرده‌اند. داستان این فیلم در سه مقطع زمانی سال‌های ۶۶، ۸۳ و ۹۵ روایت می‌شود و بر مبنای داستان واقعی تلخ و انسانی زندگی مرد رنج کشیده کرد به‌نام قادر مولان‌پور و خانواده‌اش در فاجعه بمباران شیمیایی سردشت می‌باشد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار