در گفتوگو با مهیار شیروانی کارگردان نمایش «ببو»
در آینده کمتر نگران خواهیم بود
تهران (پانا) - «ببو» نام نمایشی است به نویسندگی، طراحی و کارگردانی مهیار شیروانی با بازی پرستو الماس، نیکو پشوتن، عماد جاویدپور و مسعود رمضانی که تا اول شهریور ۱۴۰۰ در سالن گلایل پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه خواهد بود.
بهگزارش ایران، در خلاصه داستان نمایش «ببو» آمده است: «در روزهایی که خانه خالی است و مادر نیست، کامبیز، همکاران کلاهبردارش در سرقت اشیای باستانی را در زیرزمین خانهشان گروگان گرفته است. ناگهان مادر به خانه بازمیگردد...» خلاصه داستانی که در قالب بازیهایی رئالیستی با رگههایی از طنز تماشاگر را تا پایان و مشخصشدن تکلیف کاراکترها با خود همراه میکند. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است با مهیار شیروانی، نویسنده، طراح و کارگردان نمایش «ببو» که از چگونگی شکلگیری این اثر آغاز شد و با شیوه اجرایی آن؛ رئالیسمی طنازانه ادامه پیدا کرد و به تأثیر شیوع کرونا بر اجرای آن رسید.
اگر موافقید گفتوگو را با زمان آغاز نگارش متن و ایده اولیه آن شروع کنیم. با توجه به این که نویسندگی و طراحی «ببو» همچون کارگردانی آن بر عهده خودتان بوده است، ایده اولیه چگونه و از چه زمانی در ذهنتان شکل گرفت و نقطه شروع «ببو» چگونه گذاشته شد؟
برخلاف شیوه معمول شکلگیری ایدههای داستانی، هسته اولیه «ببو» با یک مباحثه اخلاقی گذاشته شد. زمستان ۱۳۹۶ بود و مباحثه اخلاقی مذکور، در همان روزها شکل گرفت و آن، این بود که «ترسهایمان، چگونه از ما یک احمق میسازد؟». بهار ۱۳۹۷ بود که ایده داستانی منطبق با این مباحثه اخلاقی را یافتم؛ در روزهایی که خانه خالی است و مادر نیست، کامبیز همکاران کلاهبردارش در سرقت اشیای باستانی را در زیرزمین خانهشان گروگان گرفته است. ناگهان مادر به خانه میآید و... اواخر تابستان ۱۳۹۷ تا اوایل تابستان ۱۳۹۸ نیز صرف طراحی، یافتن، ساختن و نگارش داستان «ببو» شد.
با توجه به شیوه اجرا که میتوان آن را، رئالیسمی با رگههایی از طنز دانست، از ابتدا به همین شیوه اجرایی فکر میکردید؟ درواقع متن بود که به سمت این شیوه اجرا هدایتتان کرد یا اساساً نگارش متن برای شیوه اجرای رئالیستی انجام شد؟
من در هیچ کجای متن اشارهای به واقع گرا اجراشدن اثر نداشتم و به نظرم انسانهایی با سطوح خلاقیت متفاوت میتوانند اجراهای متفاوتی از این متن را رقم بزنند. درخصوص رگههایی از طنز نیز «ببو» نمایشنامهای کمدی و طبیعی است که هنگام اجرای آن می توانید بهسمت شیوههای کمدی حرکت کنید.
با توجه به دشواریهای رسیدن به شیوه اجرای رئالیستی، چه مدت زمانی صرف تمرین و رسیدن بازیگرانتان به نقطه مطلوب که هماکنون روی صحنه میبینیم شد؟ و چه دشواریهایی را از سر گذراندید؟
کار ما را سه مسأله سخت میکرد. نخست، حرکت معنادار براساس میزانسنهای طراحیشده. دوم، تغییرات مداوم انگیزهها و درنتیجه کنشهای شخصیتهای نمایش در هر لحظه از بازی و سوم، حفظ دیالوگها و تسلط مضاعف برای حفظ ریتم تند نمایش. ما برای غلبهکردن بر این سه چالش، در مجموع ششماه تمرین کردیم اما در فواصل منقطع در طول یک سال.
نقش بداههپردازی بازیگران در این میان چه میزان بود؟
بداهه زیادی نداشتیم و تنها بهترینهایشان را در اجرا گنجاندیم. همگی ما مسئولانه به متن و مضمون موجود در آن وفادار ماندیم و سعی کردیم خودمان را با متن انطباق دهیم نه متن را با خودمان. برعکس متن، بازیگرانم تغییرات زیادی روی میزانسنهای طراحیشده اولیه ایجاد کردند. درواقع، بهمرور که با اصل طراحیصحنه و میزانسنمان آشنا شدند، در جاهایی ایدهها و طراحیهای بهتری از طراحیاولیه ارائه دادند. درنتیجه، سراسر اجرا مملو از این ایدهها و طراحیهاست.
از ابتدا، نمایش را برای اجرا در سالنی مانند سالن گلایل پردیس تئاتر شهرزاد در نظر گرفته بودید یا پس از به توافق رسیدن با سالن، طراحیصحنه و میزانسنها را براساس آن چیدید؟ در این میان با چه چالشهایی مواجه شدید؟
از همان ابتدا سعی کردم صحنهای طراحی کنم که در اکثریت تماشاخانهها کاربرد داشته باشد. میدانید که اجرای یک نمایش سیبی است که بارها در هوا میچرخد تا به زمین برسد و برای یک گروه جوان، در بازار تئاتر تهران امکان این که روی اجرا در سالنی خاص تأکید کند، وجود ندارد چراکه تعهد در این بازار کالایی کمیاب است.
استفاده از لهجه در ادای دیالوگ، پیشنهاد خودتان بود یا براساس قابلیتهای بازیگرتان شکل گرفت؟
پیشنهاد دوستی بود که پیش از تمرینات با متن مواجه شده بود و در بازنویسیهای بعدی به متن اصلی اضافه شد که بهنظرم نمادی مخفی و جذاب برای نشاندادن تحول شخصیت در خود داشت.
اجرای تئاتر در موقعیت فعلی را چگونه میبینید؟ درواقع، دشواریهای اجرا در شرایط تحت تأثیر شیوع کرونا، ناچاربودن به استفاده از تنها ۵۰ درصد ظرفیت سالن و مواجهشدن با بازگشاییها و تعطیلیهای مکرر سالن و... را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهنظر من اتفاق بدی نیست و بهعنوان یک کارگردان از آن استقبال میکنم. گمان میکنم وقتی توانستهایم در این دوران پُرآشوبِ تئاتر ایران، نمایشی روی صحنه ببریم، در آینده کمتروضعیتی بتواند نگرانمان کند.
به متن و اجرای بعدیتان فکر کردهاید و نمایش دیگری برای اجرا در نظر دارید؟
مدتی است مشغول نگارش کمدی جدیدی هستم که چند ماه دیگر کار دارد.
ارسال دیدگاه