ماجرای پسرکی که با گوسفند قربانی به زیارت کربلا میرود
تهران (پانا) - «علی و گوسفند جادویی» در حالی هفته گذشته در نسخه تلفیقی جشنواره شفیلد داکفست برنده جایزه بهترین فیلم شد که «میثم رضا» در روایت این مستند ۲۶ دقیقهای داستان و واقعیت را با هم تلفیق کرده است.
به گزارش هنرآنلاین، مستند «علی و گوسفند جادویی» روایتی تکاندهنده از سفر یک پسر ۹ ساله به کربلا برای قربانی کردن یک گوسفند است. او همراه حیوان محبوب خود گام در سفری ۴۰۰ کیلومتری میگذارد و در مسیر زیباییها و بیماریهای کشورش را به چشم میبیند. این تازهترین قسمت از مجموعه «داستانهای عراقی» است که فیلمساز عراقی از اوایل دهه ۲۰۰۰ هنگام درس خواندن در مدرسه ملی فیلم و تلویزیون دانشگاه آکسفورد کار تولید آنها را کلید زد.
رضا در عراق به دنیا آمد اما با آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران در ۱۹۷۹ و پس از آنکه خویشان نزدیک او زیر شکنجه و آزار رژیم بعثی صدام حسین جان باختند، با خانواده به بریتانیا مهاجرت کرد. پس از سقوط صدام، رضا بارها به زادگاه خود بازگشت و فیلم و عکس گرفت. هر چند وقتی میرفت، عراق سرزمینی دارا با مردمانی فهیم بود اما سالها بعد به چنان مصیبتی گرفتار آمده بود که رضا و دیگر عراقیها را نگران برداشت مردم دنیا از عراق و شهروندان آن میکرد.
میثم رضا که میدید همه رسانهها و مردم پس از ۲۰۰۳ روی موضوع جنگ متمرکز شدهاند، با خودش عهده کرد هر سال به عراق بازگردد و در هر بازگشت یک روایت انسانی و شخصی از زادگاه و سرزمین مادری خود بگوید. او اولین خود را همان سال ساخت و سپس در ۲۰۰۷ با «البغدادی» داستان پسر ۹ ساله عراقی را به تصویر کشید که بدون دانستن انگلیسی پا به این کشور اروپایی میگذارد. او در ساختن این فیلم برنده جایزه و تحسینشده از تجربههای خودش بهره فراوان برد.
«علی و گوسفند جادویی» با تصویر نقاشیهای کودکان و روایت قیام ۱۴ قرن پیش امام حسین(ع) آغاز میشود؛ واقعهای که هر سال در دهه اول محرم میلیونها مسلمان شیعه و غیر شیعه در سفر صدها کیلومتری با پای پیاده به کربلا آن را گرامی میدارند. قهرمان داستان فیلمساز عراقی یک پسر ۹ ساله است که به دلیل شهید شدن پدرش در جنگ با داعش توان حرف زدن خود را از دست داده و حالا میخواهد به قولی که به پدرش داده عمل کند و یک گوسفند را برای قربانی کردن به کربلا ببرد.
رضا درباره تاثیر تجربههای دوران کودکی در ساختن «علی و گوسفند جادویی» میگوید: «مادربزرگ من ما را با خودش به تمام حرمهای امامان در عراق میبرد. دوران کودکی ما با رفتن به این حرمها سپری و فکر و ذهنمان پر شد از قهرمانانی که خودشان را برای مردم و دیگران فدا کردند. بچههای امروز بتمن و سوپرمن دارند اما امام حسین(ع) و دیگر بزرگان دین اسلام و مذهب تشیع ابرقهرمانان ما هستند که از شخصیتهای آنها در روایت داستانهایمان استفاده میکنیم.»
فیلم رضا با نمای سوگواری یک مادر برای پسرش آغاز میشود و بعد ما درمییابیم او مادربزرگ علی است که سال ۲۰۱۶ فرزند خود را راهی جنگ با داعش میکند و دیگر هرگز او را نمیبیند. علی که به پدرش قول داده در بازگشت او یک گوسفند قربانی کند، با وجود شهادت پدر تصمیم میگیرد به قول خودش عمل کند. هر چند خودش هم به دلیل وارد آمدن آسیب روحی شدید توان حرف زدن را از دست داده اما میخواهد به یاد پدر پا در این سفر معنوی بگذارد.
سه سال پیش، رضا در سفر به عراق در ایام محرم و دیدن بچههایی که گاو و گوسفند را برای قربانی کردن به حرم میبرند به ایده «علی و گوسفند جادویی» رسید. ضمن اینکه خودش هم ۱۵ سال پیش متنی نوشته بود درباره پسری که ناگهان توان حرف زدن را از دست داده است. ترکیب کردن این دو ایده کارگردان را به جایی رساند که تصمیم بگیرد فیلمی مستند داستانی بسازد اما به تدریج سویه مستند بر بخش داستانی چیره شده و سرانجام «علی و گوسفند جادویی» شکل گرفت.
گام بعدی یافتن نوجوانی بود که بتواند نقش علی را بازی کند. میثم رضا در جستجوهایش به پسرکی رسید که ۱.۵ سال پیش پدرش را از دست داده و آسیب روحی شدید دیده بود. او مدتها این پسر را با گوسفند تنها گذاشت و اجازه داد بین آنها یک رابطه عاطفی شکل بگیرد. ادامه داستان و دیگر شخصیتها هم در جریان سفر به کربلا برای قربانی کردن گوسفند پیدا شدند و سرانجام تصاویری که رضا گرفته بود، در قالب مستند ۲۶ دقیقهای «علی و گوسفند جادویی» به نمایش درآمد.
پس از بردن جایزه اول جشنواره مستند شفیلد در انگلیس، حالا میثم رضا دهها پیشنهاد ریز و درشت برای فیلم ساختن دارد اما میخواهد با پول جایزه این جشنواره و حمایتهایی که به عنوان یک فیلمساز تحسینشده میگیرد، از عراق بیرون بزند و سراغ روایتهای انسانی در گوشه و کنار دنیا برود.
ارسال دیدگاه