تراز مدیریت فرهنگی
علیرضا تابش*
ماه رمضانی که گذشت، به همراه چند تن از مدیران فرهنگی در محوطه باز موزه موسیقی، افطار مهمان زندهیاد «علی مرادخانی» بودیم و در آن آخرین دیدار، در محضرش به ذکر خاطرات و فراز و نشیبهای حوزه فرهنگ و هنر در همه این سالها پرداختیم.
توصیه مهندس کاظمی و علی مرادخانی بر این بود که این جمع گرد هم آمده، بیشتر به هم وصل شوند و برای ثبت تجارب خود، تشکل و انجمنی را تأسیس کنند تا در قالب آن، دستاوردهای حاصل شده در این عرصه سخت و پرچالش، تدوین شود و به یادگار بماند.
واقعیت این است که علی مرادخانی، از ابتدای فعالیتش تا روز آخر، یک مدیر در میدان، مورد اعتماد اهالی هنر و بشدت عملگرا، پر از ایدههای سازنده و هدایتکننده جریانهای مهم هنری در کشور بود؛ چنانچه او را با کارنامه پربارش، میتوان تراز مدیریت فرهنگی و هنری کشور و از نسلی دانست که جای خالیشان به این سادگیها پر نخواهد شد...
علی مرادخانی با همه وجود به فرهنگ و هنر و هنرمندان و مردم خدمت کرد چون از جنس فرهنگ و هنر بود. او موسیقی را میشناخت و به آن علاقه داشت. خودش گاه آواز میخواند، مناجاتهای دلنشین او در ماه رمضان و ایام سوگواری امام حسین (ع) از یادمان نمیرود.
برای او تکریم هنرمندان پیشکسوت در حوزه موسیقی و بزرگداشت آنها، معنای دیگری داشت که از قلب و وجودش میآمد. تواضع نسبت به هنرمندان و در دسترس بودن شاخصه او بود که همین پیوندش را با اهالی موسیقی صمیمانهتر میکرد. او به هنرمندان ایران زمین در همه خاک این سرزمین بها میداد و برای موفقیت همه آنها بخصوص جوانترها، در جایجای کشور دغدغه داشت و به همین دلیل همه میتوانستند او را محرم دل بدانند و با او صمیمانه ارتباط بگیرند. دوستی و شناخت من از این مدیر خدوم، به سالهای پیش از دهه ۷۰ برمیگردد؛ مقطعی که در دوره وزارت «سیدمحمد خاتمی» در دهه ۶۰، از مدیران وزارت ارشاد اسلامی وقت بود و ابتدا در سمت مدیر تولید فیلم و عکس و همکاریهای سمعی بصری و مدیر مرکز آموزش فیلمسازی در معاونت سینمایی وزارتخانه مشغول شد و بعد، همکاری نزدیکمان در دوران وزارت آقایان مهاجرانی و مسجدجامعی بود که سالها به فعالیت پیشرو و خلاق مدیریتی در مرکز موسیقی معاونت هنری پرداخت.
واقعیت این است که او در حوزه موسیقی مسئولیتی سخت را در دورهای که نگرش مثبتی نسبت به موسیقی وجود نداشت، عهدهدار شد و تلاشهای فراوانی در این راه به خرج داد؛ یکی از رازهای موفقیت دوره مدیریتی او، این بود که با ثبات مدیریتی در مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، توانست با اعتمادآفرینی در تعامل با حوزههای نظارتی، به توسعه موسیقی ایران در سالهای پس از انقلاب کمک کند. در سیر تحول مرکز سرود و آهنگهای انقلابی وزارت ارشاد تا مرکز موسیقی وزارت ارشاد، اتفاقات خوبی که در دهه ۷۰ و ۸۰ در دوره مدیریتی او رخ داد، حضور در کنار ابوالقاسم خوشرو و مهندس مرتضی کاظمی و فعالیتهای ماندگار برای فرهنگ و هنر ایران، راهاندازی جشنوارههای منطقهای و موضوعی در حوزه موسیقی، تلاش برای ارتباط موسیقی ایران با موسیقی جهان و معرفی هنرمندان شاخص موسیقی کشور در رویدادهای مهم بینالمللی، احیای ارکستر ملی ایران و اجراهای مهم ارکستر ملی در کشورهای دیگر که توجه به ابعاد بینالمللی موسیقی کشور در رویدادهای مهم جهانی را به همراه داشت، ایجاد تشکلهای موسیقی در تهران و استانها، تلاش برای راهاندازی و تقویت انجمن موسیقی ایران، تقویت بخش خصوصی حوزه موسیقی در کشور با صدور مجوز برای شرکتهای تولیدکننده و عرضهکننده آثار موسیقی و نگاه جدی به توسعه بخش خصوصی، از جمله خدمات و دستاوردهای دوره مدیریتی این چهره ماندگار بود و همچنین توجه به اقتصاد هنر و بازارهای هنری در کنار توسعه فرهنگی از جمله دغدغههای مرادخانی بزرگ بود که به آن باور و اعتقاد داشت و برایش زحمت کشید.
در دولت یازدهم، زندهیاد مرادخانی در سمت معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تلاش کرد تا نقائص یا کمکاریها یا کمتوجهیهایی که بعضاً در دولتهای نهم و دهم نسبت به اهالی فرهنگ و هنر وجود داشت، به امید و اعتمادآفرینی مجدد بدل کند و بتواند جامعه هنری را مجدداً گرد هم آورد تا هر کس با هر گرایش و سلیقهای بتواند از این حمایتها بهرهمند شود.
یادگار مهم دوران مدیریتی زندهیاد مرادخانی، ایجاد «موزه موسیقی ایران» بود که با وسواس و پیگیری او و اعتماد اهل موسیقی کشور نسبت به شخص او، راهاندازی شد و او توانست با حمایت شهرداری تهران و نهادهای مدنی، این مجموعه ارزشمند را به عنوان یکی از کمنظیرترینهای دنیا، ثبت و در کنارش، استودیویی را بنا کند تا آثار فاخر ضبط و تولید شده را پاسداری کند و این کار کارستان زندهیاد مرادخانی سبب شد تا موزه موسیقی، به خانه دوم همه اهالی بیشمار و عاشق موسیقی در این سرزمین بدل شود...
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همپای جامعه هنری کشور امروز، در سوگ فقدان یکی از مدیران برجسته و خوشنام خود عزادار است. علی مرادخانی در سینه و خاطرش تجارب ارزشمندی از مدیریت فرهنگی را در چهار دهه گذشته داشت و امروز در فقدانش بسیار غمگین هستم و تأسف میخورم که بر اثر کرونا، این فرد خدوم و مدیر ارزشمند را از دست دادیم. این مصیبت را بار دیگر به همسر گرامی و مادر عزیزش، محمد عزیز و زینب خانم فرزندان ایشان تسلیت میگویم.
*مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی
ارسال دیدگاه