گپ و گفتی با داوود غفارزادگان به بهانه برگزاری دوره آموزش مجازی داستان کوتاه
فضای مجازی، ادبیات را از تک صدایی نجات میدهد
تهران (پانا) - دوره «آموزش مجازی داستان کوتاه» بزودی با همراهی خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار میشود.
بهگزارش ایران، داوود غفارزادگان که تدریس این دوره آنلاین را برعهده دارد معتقد است که برای نویسنده شدن هیچگاه دیر نیست و علاقهمندان در هر سن و سالی میتوانند میزان قریحه ذاتی و حتی جدیت خود را در این عرصه محک بزنند.
امکان توزیع عادلانهتر امکانات آموزشی میان علاقهمندان
این دوره که با همکاری خانه کتاب و ادبیات ایران، مؤسسه زیرمجموعه معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میشود به شکل آنلاین میزبان علاقهمندانی از سراسر کشور است. البته برای ثبتنام در آن ملزوماتی درنظر گرفته شده که در سایت http://www.naghdedastan.ir آمده است. داوود غفارزادگان، مدرس این دوره میگوید: «درباره کم و کیف برگزاری این دوره طی روزهای آینده صحبت خواهم کرد. با این حال نکته مهم، برگزاری آنلاین این کارگاه آموزشی است؛ اتفاقی که شرایطی برابر برای دسترسی علاقهمندانی از سراسر کشور را به امکانات فرهنگی- آموزشی فراهم میکند.»
برگزاری کلاسها و کارگاههای آنلاین اتفاق تازهای نیست، اما طی یک سال و نیم اخیر بیش از هر زمان دیگری شاهد توجه بخشهای مختلف فرهنگ به این شیوه برگزاری بودهایم و هستیم. این نویسنده ادامه میدهد: «کرونا در کنار همه آسیبهای شدید و حتی غیرقابل جبرانی که به ما زده، از جهاتی هم بهاجبار سبب خیر شده است. نمونه مهم آن، انتقال بخش قابلتوجهی از برنامههای فرهنگی به فضای مجازی است.»
به گفته غفارزادگان در شرایطی که در برخی مناطق کشورمان دسترسی به کتابخانههای عمومی و حتی کتابفروشیها بهراحتی شهرهای بزرگ نیست، برگزاری اینچنینی کارگاههای مذکور اتفاق مهمی است. او یکی دیگر از مزایای استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی در دنیای ادبیات را فراهم شدن امکانی برای تعامل با نویسندگان معاصر میداند. غفارزادگان میگوید: «اگر بخواهم روزگار جوانی خودم را با امروز مقایسه کنم، آن سالها کسب دانش و تجربه برای من و همنسلانم کار دشواری بود. ازآنجاییکه ساکن تهران نبودم، حتی قادر به شرکت در محفلهای ادبی نبودم. البته چند مرتبهای با سفر به تهران امکان دیدار و حتی استفاده مختصری از محضر بزرگانی نظیر محمود دولتآبادی، هوشنگ گلشیری، جمال میرصادقی و حتی احمد محمود را به دست آوردم.»
ایدههایی ناب در میان علاقهمندان دور از کلانشهرها
اتفاقی که این مدرس داستاننویسی بر آن تأکید دارد این است که این روزها بهرهمندی از داشتههای بزرگان ادبیات امروز راحتتر شده است. او شرایط امروز را نهتنها نشأت گرفته از محدودیتهای کرونایی میداند بلکه معتقد است که حتی اگر بحث کرونا در میان نبود هم باید به هر حال بهره بیشتری از این تکنولوژیها میگرفتیم. غفارزادگان توجه بیشتر به ضرورت شکلگیری گفتوگو میان اهالی ادبیات را از ملزومات امروز میداند و میگوید: «این تکنولوژیها به ما امکان تعامل میدهند، بخشی از پوستاندازی ادبیات داستانیمان نیازمند همین تعاملات است چراکه مدتهاست دچار تکصدایی شده. ما اهالی کتاب نیز همچون سیاستمداران، مدتهاست که تحمل شنیدن گفتههای یکدیگر را نداریم و از همین بابت است که میبینیم اپلیکیشنی همچون «کلابهاوس» بهیکباره چقدر مورد توجه قرار میگیرد و حتی بستری برای بحثهای جدی ادبی میشود.»
او ادامه میدهد: «شاید باورتان نشود اما من در همین کلاسهای آنلاین به استعدادهای عجیبی در شهرهایی برخوردهام که از امکانات چندانی هم برخوردار نیستند. تجربهای که از مراوده با علاقهمندانی از سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان داشتهام مرا به این فکر انداخته که شاید صداهای تازه داستاننویسیمان از همین مناطق قدم به ادبیات امروزمان بگذارند. متأسفانه نویسندگان شهرهای بزرگی همچون تهران، تحت تأثیر نگاه تجاری برخی ناشران و برخی به اصطلاح باندبازیها گرفتار تکرار شدهاند.»
این مـــــــــدرس داســـــــتاننویسی میافزاید: «جوانان و علاقهمندانی که از کلانشهرها دور هستند ایدههای نابتری دارند؛ هنوز گرفتار کلیشهها و حتی آموزههای اشتباه نشدهاند. متأسفانه برخی از این کلاسها اصولی برگزار نمیشوند؛ ذهن فرد علاقهمندی که در چنین دورههایی با آموزهای اشتباه روبهرو میشود براحتی اصلاح نمیشود.»
به گفته غفارزادگان تنها راه اطمینان علاقهمندان از میزان اصولی بودن کارگاههای نویسندگی تحقیق و پرسوجو درباره آنهاست؛ او ادامه میدهد: «کلاسهایی که به شیوه اصولی برگزار میشوند بهطور حتم یک خروجی قابلقبول دارند؛ علاقهمندان میتوانند به سراغ مجموعه داستانهایی که از خلال این کارگاهها منتشر میشوند بروند و میزان موفقیت آنها را بسنجند.»
او بهترین شیوه دورههای آموزش داستاننویسی را داستان خوانی و بعد آنالیز آنها در جمع شرکتکنندگان میداند و میگوید: «حداقل فایده این کلاسها تربیت کتابخوانهای حرفهای است. از سوی دیگر باید واقعبین باشیم، از این دورهها نمیتوان انتظار معجزه داشت؛ شاید از هر یک میلیون نفر چند نویسنده شاخص قدم به دنیای نویسندگی بگذارند که البته این کم اتفاقی هم نیست.»
برش
سن بالا محدودیت نیست
نکته دیگری که این معلم بازنشسته، نویسنده و مدرس داستاننویسی به آن تأکید دارد، این است که گمان نکنید سن بالا محدودیتی برای نویسندگی محسوب میشود؛ او میگوید: «برخی بزرگان ادبیات جهان همچون «امبرتو اکو»، بعد از سنین ۵۰ سالگی قدم به دنیای داستاننویسی گذاشتند. طی این ۱۵ سالی که داستاننویسی تدریس میکنم حتی شاگرد بااستعداد ۸۰ ساله هم داشتهام. خانم ۶۰ سالهای در یکی از کلاسهای داستاننویسیام شرکت دارد که پیشبینی میکنم در صورت تداوم این راه میتواند به یکی از صداهای تازه ادبیاتمان تبدیل شود.» داوود غفارزادگان سخنان خود را با توصیهای برای نویسندگان جوان به پایان میبرد، اینکه هیچگاه، در هیچ مرحلهای از نویسندگی خود را استاد فرض نکنند و بدانند که نویسنده برای همیشه شاگرد روزگار خود است و باید نکاتی تازه از زندگی بیاموزد.
ارسال دیدگاه