آزاده فضلی*
شکستن مرز خیال و واقعیت در «بوتاکس»
«بوتاکس» اولین فیلم بلند داستانی کاوه مظاهری پس از تجربیات او در سینمای کوتاه است اما نکته قابل توجه این است که «بوتاکس» ادامه یا تکمیلکننده دو فیلم کوتاه او یعنی «روتوش» و «شهربازی» هم به حساب میآید و به نوعی میتوان آن را نشأت گرفته از جهان فیلمسازی مظاهری دانست.
سوژهای که از «روتوش» آغاز شد حالا در «بوتاکس» به اوج خود میرسد و حالا در مدیوم سینمای بلند، اجازه پر و بال گرفتن بیشتری به فیلمساز میدهد و به همین دلیل، مظاهری توانسته روی شخصیت اصلی خود بیشتر تمرکز کند و او را به مخاطب نشان دهد. شخصیت «اکرم» با بازی سوسن پرور بیش از شخصیت «آذر» با بازی مهدخت مولایی پرورده میشود؛ به همین دلیل است که کار «اکرم» در بوتاکس منطق دارد اما عملِ «آذر» منطقی به نظر نمیرسد همچنان که در «روتوش» نیز بسیاری بودند که عمل «مریم» در مواجهه با یک اتفاق را منطقی نمیدانستند و به دنبال توجیه بودند؛ در صورتی که فیلمساز حق دارد جهان خود را ترسیم کند و در این ترسیم، میتواند دست به خلاقیت و خلق شخصیت مرموز کند. این یکی از اصول فیلمنامهنویسی و فیلمسازی خلاقه است که در سینمای کاوه مظاهری نیز مشهود است و امضای شخصی او محسوب میشود.
موضوع روانشناختی «بوتاکس» دیگر نکته مهم فیلم است که مخاطب را درگیر میکند. بازی دقیق و چشمگیر سوسن پرور نیز در این مسیر بسیار کمک کرده است؛ بحرانهای رفتاری و ذهنی شخصیت «اکرم» که در بخشهایی از فیلم به صورت خروج از واقعیت و ورود به خیال نمایش داده میشود، مخاطب را با سوال مواجه میکند که کدام تصویر خیالی است و کدام واقعیت. استفاده بجا و درست کارگردان در به تصویر کشیدن این فضای خیال و واقعیت و شکستن مرز خیال و واقعیت، از دیگر نکات مهم این فیلم به حساب میآید.
جدا از مبحث محتوایی، بحث فرم «بوتاکس» نیز مطرح است که در رنگ، نور، صدا، موسیقی و قابها نمایان میشود و مخاطب با فیلمی مبتنی بر زیباییشناسی بصری مواجه میشود. کاوه مظاهری در استفاده از جلوههای ویژه بصری یا VFX به گونهای عمل میکند که تغییراتی همچون تغییر نور، پس زمینه، تغییر حرکات و فضاسازی غیرواقعی را برای مخاطب چشمنواز میشود. در واقع ترکیبی از تصاویر واقعی و غیر واقعی کنار یکدیگر جوری قرار میگیرند که به صورت هماهنگ با هم عمل میکنند و به فیلم هم میآیند و همه در جهت فضاسازی مورد دلخواه فیلمساز کنار هم مینشینند.
قابهای «بوتاکس» در اکثر مواقع قابهایی نامتعارف هستند و همین نامتعارف بودن به فضای خیالی فیلم کمک کرده است. صداگذاری یا ترکیب صدا در این فیلم در جهت فضاسازی جهان «بوتاکس» انجام شده است؛ صدای خارج از قاب در برخی از نماهایی وجود دارد که تاکید فیلمساز بر شخصیت اصلی بوده است.
موسیقی «بوتاکس» ساخته میلاد موحدی نیز در فضاسازی بهتر کمک میکند و از جایی در فیلم آغاز میشود (دقیقه ۳۷) که جریان اصلی فیلم در حال شکلگیری است. موسیقی متن «بوتاکس» تلفیقی محسوب میشود و معمایی است و پس از دقیقهای که شروع میشود، بیشتر هم به گوش میآید. در پایان فیلم، موسیقی به سمت موسیقی کمدی میرود و این کمدی سیاه مدنظر کارگردان «بوتاکس» را نزد مخاطب تقویت میکند.
ارسال دیدگاه