محمدرضا تابش*
محیط زیست و رسالت خطیر رئیس جمهوری آینده
در روزهای سرنوشتساز و پرتلاطم خردادماه سال 1400 کمتر کسی است که رویدادهای کشور را با بیم و امید پیگیری نکند. این روزها زمان بازخوانی دوباره روشها و منشها برای یافتن راهی تازه است.
زمان انتخاب است: انتخاب مسیر دستیافتن به آیندهای بهتر برای همه. جناب رئیس جمهوری منتخب، پیش از اعلام برنامههای کلان شما و انتخابتان برای سکانداری اداره کشور که بیشتر توجهات معطوف به برنامههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خواهد شد علاقهمندم، به عنوان یکی از دوستداران و فعالان محیط زیست توجه شما و همکارانتان را بار دیگر به اهمیت عرصه حیاتبخش و زندگی ساز محیط زیست جلب کنم و یادآور شوم که «محیط زیست» مسألهای فراتر از چالشهای روزمره و جناح و دستهبندیهای معمول و مرسوم است
و امری فرابخشی است که باید نظام جمهوری اسلامی به فوریت و بدون فوت وقت نسبت به تعیین راهبردهای کلانِ حفظ، ترمیم و توسعه محیط زیست اقدام کند و این مهم یکی از مسئولیتهای سترگ رئیس جمهوری منتخب است.
امروز برای تحقق این امر خوشبختانه سیاستهای کلی محیط زیست ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، گزارش مجمع تشخیص مصلحت نظام از عملکرد سازمان حفاظتمحیط زیست، گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درباره وضعیت محیط زیست و همچنین قوانین مرتبط و بررسی و تجربهنگاری فعالیتهای چند سال اخیر سازمان را که حاوی پیشنهادات سازنده و کاربردی است در دسترس داریم. بررسیهای انجام شده حاکی از آن است که علیرغم اقدامات مختلف، وضعیت محیط زیست کشور نامناسب است و فرایندهای اکولوژیک تحت تأثیر تصمیمها و رفتارهای ناپایدار بخشهای دولتی و غیر دولتی قرار دارد و راهی جز اصلاح آن نیست.
انسان جزئی از طبیعت است. تعادل در محیط زیست موجب میشود زندگی از جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، روانی و فرهنگی متعادل باشد. تجربه جهانی در ۶۰ سال اخیر حاکی از آن است که هر صدمهای که به طبیعت زده شود به نوعی به انسان برمیگردد. در سوره روم خداوند پیوستگی انسان و طبیعت و بازتاب رفتارش با طبیعت را بهخوبی بیان کرده است.
«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ لِیذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ (روم۴۱)
به خاطر کارهایى که مردم انجام دادهاند، فساد در خشکى و دریا آشکار شده است، تا (خداوند) کیفر بعضى اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (به سوى حق) بازگردند.»
این آیه پند و اندرز نیست، بلکه رویکرد هستیشناسی از انسان و طبیعت را ارائه میدهد مبنی بر اینکه این دو در آفرینش پیوستگی بسیار زیادی دارند. تجلی چنین رویکردی در زندگی فردی و جمعی، سازگاری فرهنگ (ارزشها، ...)، اقتصاد، فناوری... و بهطور کلی نحوه زندگی با طبیعت است که آرامش، آسایش و رفاه را به ارمغان میآورد، دقیقاً برخلاف زندگی مبتنی بر بهرهبرداری حداکثری از طبیعت. شیوههای زندگی متعارف کنونی در کره زمین زندگی از نوع دوم را تحمیل کرده است. اما تجربیات نشان داده که میتوان سازگاری با طبیعت را داشت و در عین حال از مواهب توسعه بهره جست. این در صورتی امکانپذیر است که رشد اقتصادی و سود هدف اصلی نباشد.
برای اینکه شما و همکارانتان بتوانید در این مسیر موفق باشید، با توجه به مطالب یاد شده توصیههای مبتنی بر تجربیات کشور خودمان و دیگر کشورها بهطور خلاصه ارائه میشود:
تأکید بر مدیریت نتیجه محور: البته این موضوع برای همه بخشها لازم است. تجربه دهههای گذشته نشان میدهد مدیریتها بهطور عمده بر فعالیتها و نتایج کوتاه مدت تمرکز دارد. به همین دلیل شاخصهایی که ارائه میشود مملو از «فعالیتها» و نتایج کوتاه مدت است. به همین دلیل است که در محیط زیست فعالیتهای زیادی انجام میشود اما به دلیل اینکه نتیجه محور نیستند قادر به کاهش یا رفع فرایندهای فرسایشی محیط زیستی نمیباشند. لذا این نوع مدیریت را در دولت خود و در محیط زیست اشاعه دهید. البته نقش سازمان برنامه و بودجه در این زمینه بسیار مهم است. این رویکرد در زمینه نظارت (پایش و ارزشیابی) به عنوان ابزار قوی مدیریتی ضروری است.
اگر چه سازمان حفاظت محیط زیست پیشینه ۵۰ ساله دارد (بدون احتساب دوره شکاربانی)، اما به دلایل مختلف همچون در حاشیه بودن در دو سه دهه اول پس از انقلاب، انقطاع مدیریتی در اوایل انقلاب، ضعف مدیریتی و... بسیاری از توانمندیهای کمی و کیفی خود را از دست داده است و نیازمند توسعه توانمندی در چهار سطح فردی (کارشناسان، مدیران و کارکنان)، ساختار اداری و تشکیلاتی، جایگاه متقن در حاکمیت و پیوندهای محکم ارتباطی با دستاندرکاران دولتی و نهادهای مردمی است. تقویت بنیه مالی کارکنان خدوم این سازمان، خصوصاً امنیت شغلی و تأمین تجهیزات مدرن برای ایفای وظیفه خطیر محیطبانان امری مهم و اجتناب ناپذیر است. ضرورت دارد این موضوعات مهم به جد در دستور کار قرار گیرد.
رودخانهها و تالابها شریانهای طبیعت کشور هستند. کم آبی و خشک شدن و آلوده شدن آنها در عمل طبیعت کشور را ضعیف کرده است به نحوی که ظرفیت تحمل آن در مقابله با اثرات تغییر اقلیم بتدریج کاهش مییابد و بر ضربه پذیری آنها افزوده میشود. خوشبختانه در این مورد قانون، آییننامه و تجربه قابل استفادهای در سازمان وجود دارد که نیاز به مدیریت نتیجه مدار و مداومت در نظارت است.
مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست گنجینههای تنوع زیستی گیاهی و جانوری کشور هستند. گنجینههایی که به دلیل ضعفهای کمی و کیفی مدیریتی در حال تحلیل رفتن هستند. از سال ۱۳۸۰ به منظور بهبود شرایط اکولوژیک مناطق مذکور اقداماتی صورت گرفته اما با کمبودهای زیادی همراه بوده و ثمر بخشی لازم را نداشته است. آتشسوزیهایی که در مناطق حفاظت شده رخ میدهد و بسیار لطمهزننده است را میتوان با اقدامات پیشگیرانه کاهش داد. حتی این مناطق قابلیت درآمدزایی برای بهبود وضعیت خود را دارند که نیازمند پیگیریهای لازم است. مشارکت جوامع محلی و سمنها در حفاظت از این مناطق برای سازمان بسیار ذیقیمت خواهد بود. تجربه کشورهای مختلف این موضوع را تصدیق میکند.
در برنامههای متعددی بر آموزش محیط زیست و ارتقای آگاهی برای تغییر رفتار با طبیعت تأکید شده، اما همواره در حد فعالیتهای پراکنده صورت گرفته است. در این زمینه لازم است اقدام اساسی و نتیجه محور صورت گیرد. در برنامههای گذشته توسعه، بر مشارکت تشکلهای مردمی در این موضوع تأکید گذارده شده است.
تقویت ارتباط با دستگاههای بخشی: دستگاههای بهرهبردار همچون جهاد کشاورزی، صنعت، معدن و تجارت، نیرو و نفت، بخشهایی هستند که فعالیتهای آنها اثرات فرسایشی بر محیط زیست گذارده است. هر یک از آنها اقداماتی برای کاهش اثرات منفی بر محیط زیست اتخاذ کردهاند اما در سطح رضایتبخش نمیباشد. برخلاف پندار موجود که حفظ محیط زیست با رشد اقتصادی سازگاری ندارد، روشن شده است که بهرهوری در هر یک از بخشهای یاد شده با حفاظت از محیط زیست نه تنها تعارضی ندارد بلکه موجب افزایش بهره وری آنها شده است. استفاده از رویکرد و فنون کشاورزی پایدار، کاهش تولید آلایندهها در خط تولید (پیشگیرانه) نگاه اکوهیدرولوژیک به آب، بهینهسازی مصرف انرژی که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز به اجرا گذارده شده است. اگر چه این اقدامات وظایف دستگاههای ذیربط است اما توانمند شدن و ایجاد ارتباط با آنها میتواند فشاری برای تسریع در پیشبرد اقدامات یاد شده باشد.
گسترش روابط بینالملل به منظور استفاده از آموزههای علمی و پژوهشی، همچنین امکانات فنی و تکنولوژیکی و تجربههای عملی سایر کشورها در مهار و کنترل بحرانهای زیست محیطی میتواند به ارتقای مدیریتها، حفاظت و احیای عرصههای سه گانه آب، خاک و هوا، مهار آلودگیها، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و احیای تنوع زیستی و... بینجامد.
خیل نیروهای متخصص، متعهد، دوستدار محیط زیست و عاشق حفظ و پایداری ایران عزیز و علاقهمند به ملک و ملت بزرگترین سرمایهای است که میتواند کمک کار مسئولان در اجرای برنامههای محیط زیستیشان باشد. «آقای رئیس جمهوری نفس محیط زیست به شماره افتاده است. آن را دریابید.»
*عضو شورای عالی محیط زیست
منبع: ایران
ارسال دیدگاه