همگام با هفته معلم
یک معلم نویسنده: معلم نمیتواند عشق ایجاد کند مگر اینکه خودش عاشق باشد
تهران (پانا) - یعقوب ذاکری آموزگار چندپایه دبستان سحر روستای «خشک آباد» میناب عقیده دارد برای موفقیت در هر کار باید عشق به کار و لذت بردن از آن در اولویت اهداف باشد.

یعقوب ذاکری درباغی ساکن روستای کولغ کاشی شهرستان میناب از استان هرمزگان، معلم چندپایه کلاسهای اول، دوم، سوم، چهارم دبستان سحر روستای «خشک آباد» با ۱۳ دانشآموز است. این معلم ۱۵ سال سابقه تدریس در مناطق دور افتاده و روستایی را در کارنامه دارد که بعضا محروم ترین روستاهای کشور با کمترین امکانات هستند. او هر روز راه دراز ۱۰ کیلومتری را برای رسیدن به مدرسه محل تدریس خود میپیماید.
وی با تالیف کتابهایی مانند «راهنمای عمل ارزشیابی کیفی توصیفی» (ویژه معلمان و مدیران) و «هنر تا کردن کاغذ» (اوریگامی کودکان) به جمع معلمان پژوهشگر پیوسته است اما این تنها گوشه ای از فعالیتهای ذاکری طی سالهای تدریس است. او معلمی است که هم خود کتاب مینویسد و هم دانشآموزانش را به داستان نویسی تشویق کرده، سپس داستانهای دانشآموزانش را به نشر رسانده است.
این آموزگار جهادگر در گفتوگو با پانا درباره انگیزههایی که او را به تالیف و انتشار آثار جدید سوق داده میگوید: «از سال ۹۴ سعی کردم صرفا برای کسب تجربه و لذت، نویسندگی و پژوهش را که از قبل جست و گریخته انجام میدادم، بطور جدی پیگیری کنم که حاصلش شد ۴ جلد کتاب آموزشی و کتاب دیگری که به دلیل تغییر نگرشها از قافله چاپ جا ماند.
راهنمای عمل ارزشیابی کیفی توصیفی (ویژه معلمان و مدیران) را در سال ۹۴-۹۵ و کتاب هنر تا کردن کاغذ (اوریگامی کودکان) را در سال ۹۶ منتشر کردم. بعدها چون میخواستم بچه های مناطق محروم استعدادیابی شوند و مهارتهای زندگی، خصوصا اعتماد به نفس، در آنها افزایش یابد تصمیم گرفتم در زمینه نویسندگی و مهارتهای آن روی دانشآموزان پایه سوم خود کار کنم که حاصلش چاپ کتاب «۹ داستان از ۹ نویسنده کوچک» در سال ۹۷ شد و سال ۹۸ نیز کتاب «۱۵ داستان از ۱۵ نویسنده کوچک» را با تلاش و همکاری و عشق دانشآموزانی که در نبود کتابهای غیر درسی، امیدها و آرزوهایشان را بر پایه خیال به داستان کشیدند منتشر کردم. این کار با همکاری موسسه خیریه مهربانه انجام شد که کمک بزرگی به رشد بچهها کرد.»
ذاکری درباره اقداماتی که در مناطق محروم کشور در جهت تقویت محرومیتزدایی در مدارس انجام شده است گفت: «تلاشهای زیادی در زمینه محرومیت زدایی خصوصا برای مدارس دور افتاده و چندپایه صورت گرفته است که از جمله میتوان به تامین امکانات اساسی مثل دستگاه کپی، ساخت دیوار مدرسه، تامین وسایل مدرسه دانشآموزان محروم، چاپ کتاب دانشآموزان، ایجاد و راهاندازی بیش از ۵۰ کتابخانه و تشویق به مطالعه با همکاران فرهنگی با ایجاد کمپین بال دانایی، کمک به بیماران و تامین بستههای غذایی بیش از ۲۰۰ میلیون تومان اشاره کرد.»
این معلم جهادگر در پاسخ به این سوال که «اگر میتوانستید یه آرزوی بزرگ خود را در حرفه معلمی برآورده کنید آن آرزو چیست؟» گفت: «کلا اگر زندگی ام را در ۳ بخش تقسیم کنم یک بخش در زمینه فرهنگ مطالعه و پژوهش و نویسندگی، بخش دوم فعالیتهای خیریه است که درهای جدیدی در زندگی به رویم بازکرد و بخش سوم کار کردن روی خودم برای کسب مهارتهای مختلف فردی و اجتماعی است که این روزها بخش سوم را طی میکنم و خدا را شکر که از زندگی همواره لذت برده ام و به بیشتر آرزوهایم رسیدهام. سالهای اول خیلی مایل بودم رتبه کسب کنم و دیده شوم، شاید به دلیل اعتماد به نفس پایینی بود که از کودکی با خود داشتم؛ ولی دیگر دیده شدن مسئله من نیست بلکه حس نابی که از کسب هر تجربه نصیبم میشود باعث رضایت و آرامشم میشود.»
وی میافزاید: «دلم میخواست محل زندگی ام به مدرسه محل تدریسم نزدیکتر بود. حس میکنم کمی بی انصافی است که بعد از ۱۵ سال خدمت و کسب تجارب مختلف و رتبهها و دیده شدنها، نتوانم در روستای محل خدمتم زندگی کنم؛ اما در نهایت، همه این مشکلات نمیتواند کوچکترین تاثیری در عشق و علاقه من به این کار ایجاد کند.»
ذاکری درباره نقش معلم در ایجاد روحیه پرسشگری و اشتیاق به مطالعه و پژوهشگری در دانشآموزان گفت: «معلم نمیتواند عشق ایجاد کند مگر اینکه خودش عاشق باشد و این فقط در بحث مطالعه و کتابخوانی نیست؛ باتوجه به تجارب گوناگونی که در مهارتهای مختلف خصوصا کسب و کار و امور خیریه و محرومیتزدایی داشته ام باید بگویم که که اولویت اول باید لذت بردن و عشق به آن کار باشد و اهداف دیگر در درجات بعد قرار میگیرند.»
وی ادامه داد: «مدرسه ای را فرض کنید که مدیر و معلم هم و غمش را صرف این میکند که در مسابقات فرهنگی کسب مقام کنند. آموزش میدهند، امکانات فراهم و تشویق میکنند و از قضا اکثر دانشآموزان در آن رشته مثلا کتابخوانی اول میشوند. اما ۲۰ سال آینده آیا این دانشآموزان افراد مطالعه گر و پزوهشگری میشوند؟ اگر حتی تا چندین سال هم همین اقدامات برای رتبه آوردن انجام شود، از آنجا که اولویت عشق به یادگیری و لذت بردن از آن نبوده، بلکه مقامآوری بوده، تاثیر ریشهای نخواهد گذاشت. در کسب و کار هم به همین صورت است. «اگر با عشق جلو رفتی پیشرفت میکنی و یاد میگیری ولی اگر بخاطر پول جلو رفتی، احتمالا همان اول کار به زمین میخوری؛ چون وقتی برای یادگیری نگذاشتی.» پس ایجاد عشق به مطالعه و کتابخوانی میتواند عامل محرک افراد برای حفظ این ارتباط در سراسر عمر باشد.»
وی درباره نقش دستگاه تعلیم و تربیت کشور در ایجاد فرهنگ مطالعه در افراد گفت: «آموزش و پرورش به دلیل هدف وسعت دایره عمل به همراه با نهادهای دیگر مانند فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت علوم نقش انکارناپذیری در این زمینه دارد. ولی به دلیل محدودیتها و سیاست زدگیها و مشکلاتی که گریبانگیرش است کند حرکت میکند. البته نقش خانوادهها میتواند تاثیر بیشتری داشته باشد چون خانواده در تمام طول شکل گیری شخصیت فرد با اوست.»
ذاکری در پایان به دوره کرونا به عنوان فرصتی برای یادگیریهای تازه اشاره کرد و گفت: «در دوران کرونا در کنار محدودیتهای موجود، افراد ازجمله دانشآموزان و معلمان توانستند سواد رسانه ای خود را گسترش دهند و نیز فضای مجازی به رونق برخی از کسب و کارها کمک کرد. مثلا دانشآموزان روستایی به مدد فصای مجازی صنایع دستی و محصولات خود را به فروش رساندند. البته هنوز محدودیتهای بسیاری وجود دارد ولی آنچه بر عهده ماست این است که در همین محدودیتها در پی فرصت بگردیم.»
ارسال دیدگاه