اعتیاد به کار چه بلایی بر سرتان میآورد
تهران (پانا) - همه ما این عبارت را شنیدهایم: کار زیاد و نبود بازی و تفریح باعث میشود که زندگی کسلکننده باشد. تا وقتی زندگی حرفهای فرد با زندگی شخصیاش به یک اندازه مهم باشد، معمولاً این موضوع مشکلی ایجاد نمیکند؛ اما وقتی حجم کار یک شخص به حدی زیاد میشود که جای فعالیت دیگری باقی نمیماند، احتمالاً مشکل اعتیاد به کار دارد.
بهگزارش تبیان، اعتیاد به کار میتواند به همان اندازهی اعتیاد به مواد مخدر و یا قمار مضر باشد، اما چون نشانهی مشخصی ندارد، تشخیصاش مشکلتر است. اعتیاد به کار میتواند روابط شخصی و کاری فرد را تحت تأثیر قرار دهد و حتی روی سلامتی فرد نیز تأثیر منفی بگذارد. حمایت خانواده، دوستان و همکاران، برای مقابله با این نوع اعتیاد ضروری است.
اعتیاد به کار چیست؟
کسانی که اعتیاد به کار دارند عموماً زندگی اجتماعی و سرگرمی ندارند و بهطورکلی نه وقت و نه تمایل به کار دیگری دارند. این نوع اعتیاد ممکن است به دلیل عزتنفس پایین شخص و محیط خانوادگی ناآرام باشد؛ بنابراین افراد معتاد به کار معمولاً از کار بهعنوان یک مکانیزم دفاعی برای مقابله با اضطراب استفاده میکنند.
افراد معتاد به کار به دلیل نیازهای درونی که معمولاً به خاطر فرار از اضطرابهایی که در زندگی شخصی خوددارند، مجبور به کار در ساعتهای طولانی میشوند که این اعتیاد، بهسلامتی آنها لطمه میزند.
درست مانند بقیه انواع اعتیاد مانند اعتیاد به الکل و مواد مخدر، اعتیاد به کار یک بیماری است که ازنظر فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی بر فرد تأثیر منفی میگذارد. یکی از بزرگترین مشکلات در این موضوع، تشخیص آن است. به این دلیل که بسیاری از جوامع تمایل دارند مردم را به پرکاری و کار سخت تشویق و ترغیب کنند که این موضوع تشخیص اعتیاد به کار و همچنین تأمین زیرساختها و پشتیبانی لازم برای درمان این بیماری را دشوارتر میکند. اعتیاد به کار میتواند زنان و مردان در صنایع مختلف را تحت تأثیر قرار دهد لذا تشخیص صحیح اعتیاد به کار از اهمیت بالایی برخوردار است.
علائم اعتیاد به کار
-مدام در مورد کار فکر کردن و صحبت کردن
-علائم جسمی مانند سردرد، خستگی و سوءهاضمه، احتمالاً به دلیل استرس ناشی از کار زیاد
-علائم رفتاری مانند تغییرات خلقی دوقطبی، فراموشی، بیحوصلگی و مشکل در تمرکز
-چرخش زندگی حول محور کار و حذف جنبههای دیگر مانند سرگرمیها
-نبود تعادل بین زندگی شخصی و کار
البته، تنها وجود بعضی از این علائم در شما، به معنای اعتیاد به کار نیست. خودتشخیصی اعتیاد به کار هرگز ایده خوبی نیست و نیاز است که از یک مشاور کمک بگیرید. قبل از انجام هر کاری چند سؤال وجود دارد که باید ابتدا آنها را بررسی کنید:
-آیا فکر کردن در مورد کار بیشتر برای شما هیجانانگیز است یا صرف وقت با عزیزانتان یا استراحت؟
- آیا عمداً ساعات طولانیتری را صرف کار خود میکنید؟
-آیا زمانی که مشغول به کار نیستید، علاقه و سرگرمی دیگری دارید که وقت شما را پر کند؟
-آیا مخالف افرادی هستید که غیر از کار اولویتهای دیگری نیز در زندگی خوددارند؟
- آیا زمانی که مشغول به کار نیستید، مضطرب میشوید؟
اگر پاسخ شما به بیشتر این سؤالها مثبت است، ممکن است یک فرد معتاد به کار باشید. تشخیص و تأیید اینکه شما دچار بیماری اعتیاد به کار هستید، برای رهایی از آن کاملاً ضروری است. ممکن است شما بهتنهایی قادر به مقابله با آن نباشید؛ بنابراین بعدازاینکه فهمیدید مشکل اعتیاد به کاردارید، چالش بعدی شما پذیرش و قبول کمک از متخصصان و مشاوران است.
مشکلات اعتیاد به کار
برخلاف تصورات عمومی، افراد معتاد به کار در واقع بیشتر از اینکه برای سازمان مفید باشند، به آن ضرر میرسانند؛ زیرا این افراد علاقهای به همراهی و همدلی با سایر افراد اطراف خود ندارند. آنها نهتنها مشتاقاند که تمامی کارها را خود انجام دهند، بلکه علاقهی زیادی به کنترل تمامی فعالیتهای کاری (هرچند فعالیتهای بسیار کوچک) از خود نشان میدهند؛ بنابراین، افراد معتاد به کار معمولاً روابط متشنج و متلاطمی با همکاران خود دارند. وجود چنین افرادی در یک سازمان باعث میشود که مدیران و سایر پرسنل هم نتوانند وظایف خود را بهدرستی انجام دهند و بر رضایت شغلی سایر افراد سازمان نیز تأثیر منفی میگذارند. افراد معتاد به کار به خلاقیت در سازمان نیز آسیب رسانده و ممکن است سبب ترک کار توسط بسیاری از افراد زیردست خود شوند.
به دلیل مشغله کاری، اعتیاد به کار، به زندگی شخصی فرد نیز آسیب میرساند. وسواس مضر و خطرناک در کار باعث میشود که چنین افرادی وقت بسیار کمی برای سرگرمیها، خانواده و دوستان خود داشته باشند و با نزدیکانشان فاصله زیادی پیدا میکنند. چراکه فرزندان و همسران افراد معتاد به کار مورد بیمهری و کمتوجهی قرار میگیرند. این میتواند بر رشد روانی فرزندان آنها تأثیر منفی بگذارد و ممکن است در مورد همسران منجر به جدایی یا طلاق شود.
معتادان به کار معمولاً اعتمادبهنفس پایینی دارند و این عدم اعتمادبهنفس اغلب انگیزهای برای یک اختلال وسواسی-اجباری برای تعیین اهداف و تحقق آنها» است. به همین ترتیب استراحت برای افراد معتاد به کار بسیار دشوار است زیرا اغلب سبب ایجاد احساس گناه در آنها میشود و احساس بیکفایتی را در آنها تقویت میکند.
به دلایل زیر، اعتیاد به کار میتواند سلامتی افراد را نیز به خطر بیندازد:
-استرس زیاد
-بیخوابی
-خستگی-اضطراب و افسردگی که میتواند منجر به اعتیاد به مواد مخدر یا الکل شود.
این عوامل ممکن است در کوتاهمدت مشکلات جدی ایجاد نکنند، اما باگذشت زمان اثرات منفی آنها خطر ابتلا به بیماریهایی مانند فشارخون و احتمالاً عدم تعادل هورمونها را افزایش میدهد.
درمان و مدیریت اعتیاد به کار
پس از شناسایی صحیح اعتیاد به کار، گام بعدی تعیین چگونگی مدیریت بهتر شرایط است. اکثر برنامههای درمانی به دنبال علل اصلی اعتیاد به کارند. چه عواملی باعث این آسیب شدهاند؟ اعتیاد به کار، به چه میزان در آسیبهای روحی یا روانی ریشه دارد؟ آیا والدین افراد معتاد به کار، خود نیز معتاد به کار بودهاند؟ شناخت ریشههای این مشکل میتواند شناختی در مورد چگونگی انتخاب بهترین روش برای درمان آن ارائه دهد.
یکی از روشهای درمان اعتیاد به کار، تغییر در ارتباط بین افراد معتاد به کار با همکاران و زیردستان است. کاهش زمان کار به میزان معقولتر و قطع ارتباط کامل از محیط کار هنگام تعطیلات یا مرخصیها از روشهای پیشنهادی است. یکی از راههای انجام این کار، یافتن یک سرگرمی و اختصاص وقت برای آن است.
ارتباط با خانواده و دوستان نیز بخش مهمی از روند بهبودی است؛ زیرا خانواده و دوستان میتوانند به فرد معتاد به کار کمک کنند تا علایق و سرگرمیهای خارج از کار خود را بیشتر کند. ممکن است شروع کل روند درمان نیاز به مداخله خانواده و دوستان داشته باشد. این امر بهویژه زمانی که شخص معتاد به کار از مسئله آگاهی نداشته باشد، یا نتواند برای درمان اعتیاد خود کاری انجام دهد بسیار مهم است.
ارسال دیدگاه