نعمتالله فاضلی*
همه در مقابله با کرونا مسئولیم
پیک چهارم بحران کرونا جامعه ایران را سیاه کرده است. اکنون مهــمترین پرســـش در برابـــر همـــه این است که چه رویارویی باید با این موقعیت داشــــت؟ مهمترین کار اکنون این است که تجربههای مؤثر از ابتدای این بحران تاکنون را برای این رویارویی استفاده کنیم.
از اواخر بهمن سال ۹۸ تا این لحظه مجموعه وسیعی از گفتوگوها در رسانهها، شبکههای اجتماعی و فضاهای مختلف در زمینه کرونا شکل گرفته و کتابها و مقالات پرشماری در علوم و دانشهای گوناگون در این زمینه منتشر شد. این تجربهها را میشود در چند گزاره به منزله درسهای واقعی کرونا برای نظام حکمرانی و شهروندان در نظر گرفت.
این درسها اموری ساده و بدیهی هستند. متأسفانه تداوم بحران و خسارتهای گسترده آن ما را مجبور میکند این امور بدیهی، عقلی و کاملاً روشن را به خودمان یادآوری کنیم. اگر بحران برای مدت طولانی ادامه یابد ما همچنان نیازمند یادآوریهای مکرر این بدیهیات خواهیم بود.
۱- در فرایند مدیریت بحران ناشی از شیوع کرونا، نظام حکمرانی این بحران را سیاسی نبیند و تصمیمگیری و اجرای آنها را صرفاً و صرفاً به نظامهای تخصصی دانش هم در حوزه پزشکی و هم در حوزه علوم انسانی و اجتماعی بسپارد. کشورهایی در مدیریت این بحران موفقتر بودهاند که اصل صلاحیت تخصصی دانش در این زمینه را رعایت کردهاند.
۲- شرط بنیادی اجرای هرگونه برنامههای مدیریتی در موقعیت بحران وجود اعتماد اجتماعی و جمعی بالا میان نظام حکمرانی و مردم و شهروندان است. کمبود یا فقدان شفافیت و پاسخگویی در جنبههای گوناگون این بحران موجب کاهش اعتماد شهروندان به اطلاعات و گفتوگوهای نظام حکمرانی با مردم میشود. نتیجه این امر کاهش مشارکت و درگیری جدی مردم در مدیریت بحران را در پی دارد.
۳- مدیریت این بحران نیازمند نظام تولید و توزیع اطلاعات، دانش فنی، فرهنگی و اقتصادی مناسب، ضروری و اثرگذار در سطوح گوناگون از رسانهها و شبکههای اجتماعی تا مراکز علمی و فرهنگی است. در تجربهای که تاکنون از این بحران داشتیم چنین نظام دانش کارآمدی را ایجاد نکردیم. اما اکنون باید برای ارتباطات بحران چارهای فوری اندیشید. به یاد داشته باشیم که بحران کرونا به همان اندازه که بحران پزشکی است، بحران ارتباطی نیز هست.
۴- تجربه نشان داد بدون مشارکت مؤثر و گسترده همه شهروندان نمیتوان از این بحران بیرون آمد. از اینرو شهروندان و مردم اکنون در موقعیت بحرانی هستند و همه ما باید نسبت به آن مسئولیتپذیر باشیم و خود را پاسخگو و فعال بدانیم. وقتی شعلههای آتش زبانه میکشد، ضروریترین اقدام خاموش کردن آتش است. اکنون آتش کرونا به جان مردم افتاده و همه گروهها و افراد باید بیش از هر لحظه دیگری با هوشیاری و حساسیت جدیتر به مسئولیت خود توجه کنند.
با سرزنش کردن نظام بهداشت و درمان و همچنین نظام حکمرانی کشور اگرچه میتوانیم نقش ناقد را ایفا کنیم و این از حقوق ماست، اما به خاطر داشته باشیم ایفای نقش ناقد به معنای ایفای مسئولیت شهروندی در موقعیت دشوار کنونی نیست. هرچند همه سازمانها و نهادهای مسئول باید پاسخگوی بروز وضع کنونی باشند، اما ما شهروندان هم باید پاسخگوی وضعیت و موقعیت محلی، خانوادگی و محیطی خود باشیم. وقتی میهمانیها، دورهمیها، جشنها و رفتوآمدهای اطراف ما محدود نشده است یا ما برای کنترل و مدیریت آنها احساس مسئولیت نمیکنیم هریک از ما در بروز بحران و فاجعهای که جامعه را درگیر کرده، مسئول و پاسخگو هستیم.
تجربه نشان داد دانشجویان، دانشآموختگان، دانشگاهیان و گروههای فرهنگی و هنری میتوانند نقش کاملاً مؤثری در مدیریت این بحران ایفا کنند، زیرا این گروه از شرایط موجود آگاهی بیشتری دارند و همچنین بسیاری از آنها از امکانات رسانهای و تواناییهای ارتباطی چشمگیری برخوردارند. از این رو ضروری است که یکبار دیگر مانند موج اول بحران این گروهها مسئولیت خود را به یاد آورند و برای خاموش کردن آتشی که برجان هموطنان افتاده به پا خیزند.
۵- تجربه بحران تا این لحظه نشان داد که هر رسانه مجازی و هر موقعیت ارتباط جمعی میتواند در این موقعیت برای جامعه فرصتی باشد تا هشدارها و هوشیاریهای ضروری را اطلاعرسانی کند. در ماههای گذشته ذخیره دانش و منابع نشانهشناختی و ارتباطی ما برای رویارویی با بحران کرونا به حد کافی غنی و سرشار شده است. از اینرو کافی است تصمیم بگیریم در محیط مجازی و واقعی خود فعالانه مشارکت کرده و به اندازه تواناییمان اقدامی برای توسعه قرنطینه و مراعات پروتکلهای بهداشتی انجام دهیم. امروز ما نه تنها در سطح کلی جامعه ایران بلکه برای تمام اقوام، ادیان و مکانهای کشور از منابع دانش و اطلاعات و ابزارهای ارتباطی کارآمد و اثرگذار برخوردار هستیم. بنابراین هر فردی که خود را در برابر این بحران مسئول میداند میتواند با کمی جستوجو در شبکههای اجتماعی، فضاهای مجازی، رادیوها، تلویزیونها و منابع موجود، از مواد و مصالح لازم برای ترویج و آموزش پروتکلهای بهداشتی متناسب با محل زندگیاش استفاده کند.
۶- تحقیقات موجود نشان میدهد صرف فعالیت آموزشی و ترویجی کردن کفایت نمیکند، بلکه پیامهای بهداشتی و اطلاعرسانیها باید متناسب با مخاطبان در محل استقرار آنها باشد. گروههای گوناگون مردم در موقعیتها و محلهای متفاوت حساسیتهای خاصی دارند. ارتباط برقرار کردن و پیامرسانی براساس بومیگرایی در این لحظه و در شرایط فعلی تا حدی اثرگذارتر از گذشته خواهد بود. باید همه باور داشته باشیم در این موقعیت بدون احساس صمیمیت و غمخواری و مشارکت جمعی نمیتوانیم از این بحران عبور کرده و سلامت و سربلند باشیم.
*استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
منبع: ایران
ارسال دیدگاه