محمود نیلی احمدآبادی*
مغفول ماندن ظرفیت دانشگاه در مقابله با کرونا
پیک چهارم کرونا برای جامعه دانشگاهی هم بسیار نگرانکننده است چرا که در این پیک میزان نارضایتی مردم و خستگی آنها برای اجــــرای پروتکلهــای بهداشتی بیشتر از پیکهای گذشته شده است و به نظر میرسد در حال حاضر باید مسئولان از جامعه دانشگاهی و صاحبنظران اجتماعی برای عبور از این بحران کمک بگیرند چرا که آثار بحران کرونا فقط به مسأله سلامت و درمان ختم نمیشود.
هرچند معتقدم مسئولان وزارت بهداشت بویژه کادر درمان در این یک سال گذشته تلاش بسیاری کردند و همه باید قدردان آنها باشند اما مسائل اجتماعی دیگری هم بر اثر این بحران ایجاد شده که باید مورد توجه قرار گیرد. یکی از آن مسائل این است که مسئولان در بحران کرونا از همه ظرفیتهای کشور استفاده نکردند. موضوع مهم در بحران کرونا ارتباط با مردم بوده است که ما بهعنوان مسئول در این زمینه ضعیف عمل کردهایم. در جلساتی که با استادان علوم پزشکی داشتم بارها مطرح کردم که ارتباط با مردم امری تخصصی است و باید در این بحران برای بهبود حال مردم از افراد متخصص در حوزه روانشناسی و کارشناسان اجتماعی هم بهرهمند شویم تا آنها با مردم ارتباط برقرار کنند.
این متخصصان میتوانند مردم را نسبت به تصمیماتی که گرفته میشود مطمئن کنند. کارشناسان اجتماعی میتوانند پشتیبانی مردم را از تصمیمات گرفته شده افزایش دهند. ما وقتی فعالیت صاحبنظران اجتماعی را در بحران سیلاب و همچنین زلزله بررسی کردیم متوجه شدیم این افراد در مواجهه با مردم بسیار موفق عمل کردند. در همین بحران سیل دستگاههای دولتی نمیتوانستند مردم را برای یک تصمیم قانع کنند اما ما بهعنوان مسئولان دانشگاه ورود کردیم و با مردم صحبت کردیم. مردم حرفهای ما را راحتتر قبول میکردند. از آن طرف هم اگر حس میکردیم تصمیمی به نفع مردم نیست به دولت میگفتیم این موضوع را مطرح نکند. در بحران کرونا هم فکر میکنم دانشگاه باید از طرف مردم یک گفتمانی را با ستاد ملی مقابله با کرونا برقرار کند. این را از آن جهت میگویم که گفتمان ثابت و تکراری در بحران برای مردم عادی میشود. ما باید شیوه گفتوگو و فرایند متناسب با شرایط را متفاوت انجام دهیم. اینجاست که کارشناسان اجتماعی باید ورود کنند.
بحران کرونا فقط فعالیت پزشکی نمیخواهد. البته که ستون اصلی مبارزه با این بیماری را پزشکان و کادر درمان تشکیل میدهند اما این بیماری تبعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هم دارد. ما باید مردم را قانع کنیم لذا اگر این اتفاق نیفتد مردم توجهی به پروتکلها و سیاستهای ستاد ملی مقابله با کرونا نمیکنند. در اینجا لازم است به گزارش بحران سیلاب اشاره کنم که فقط برای این بحران تدوین نشد بلکه الگویی برای بحرانهایی است که کشور با آن روبهرو میشود. مسئولان هم میتوانند از آن برای مسأله کرونا استفاده کنند. در این گزارش بحران را به قبل از بحران، حین بحران و بعد از بحران تقسیم کردیم و گفتیم برای هر بخش چه روشهایی باید به کار بگیریم. برخی از بحرانها مثل سیلاب اتفاقش دو یا سه روز رخ میدهد و بعد ما وارد بحران میشویم که همان تخریبها است.بعد از آن هم بازسازی را داریم. درباره بیماری کرونا موضوع فرق میکند. ورود به بحران کند است اما دوران بحران طولانی است و بعد از آن هم مسئولان درگیر مسائل اجتماعی، روحی و آسیبهای اقتصادی مردم میشوند. در گزارش نوشتیم که وقتی مسألهای در کشور ایجاد میشود به لحاظ سازماندهی، مدیریت بحران، بسیج امکانات، وظایف دستگاهها و تأمین منابع چگونه باید عمل کرد تا یکصدایی در جامعه باشد و دستگاهها موازی کاری نکنند.آن گزارش میتوانست مورد استفاده قرار گیرد و هنوز هم میشود از آن استفاده کرد. موضوع دیگر شفافیت در واکسیناسیون مردم است. مردم منتظر واکسن هستند و نسبت به تأمین واکسن و شیوه تأمین آن به هیچ عنوان توجیه نشدند. این سؤال مردم است تا کی فقط باید مردم رعایت کنند و وظیفه مسئولان چیست؟ با این حال ما دانشگاهیان میتوانستیم در بحثهای اجتماعی به مسئولان بهداشتی کمک کنیم و رضایت مردم را بهدست آوریم اما از ظرفیت دانشگاه بخوبی استفاده نشد.
*رئیس دانشگاه تهران
منبع: ایران
ارسال دیدگاه