چهار جنایت و یک مرگ اسرارآمیز در ایام نوروز
تهران (پانا) - پلیس جنایی پایتخت در شروع سال جدید با پروندههای جنجالی و پیچیدهای روبهرو شد. پروندههایی که در آن معماهای مهم جنایی روی میز سبزپوشان نیروی انتظامی و قاضی جنایی قرار گرفت. آنهایی که با ماجرای جنجالی قتل و مرگ اسرارآمیز به تیتر اخبار و رسانهها تبدیل شدند. چهار جنایت و یک مرگ معمایی و جنجالی از مهمترینهای سال جدید در تهران بود؛ چهار جنایتی که بیشترشان در خانواده رخ داد. سه پرونده منجر به دستگیری و اعتراف قاتل شده اما تحقیقات جنایی برای دستگیری مجرمان یکی از پروندهها هنوز ادامه دارد.
بهگزارش شهروند، نخستین جنایت سال ۱۴۰۰ از سوی مرد جوان رخ داد. مردی که درست روز دوم عید با همسرش درگیر شد. این درگیری به جنایت و رها کردن جسد در اتوبان آزادگان ختم شد؛ اما عذاب وجدان به زندگی پنهانی این قاتل فراری پایان داد. صبح روز دوم فروردین بود. کارگران شهرداری در اتوبان آزادگان با جسد زنی مواجه شدند که درون دو پتو و یک کیسه جاسازی شده بود. آنها بلافاصله موضوع را به پلیس اطلاع دادند.
عذاب وجدان
مأموران با حضور در صحنه به تحقیقات در این زمینه پرداختند. تحقیقات اولیه نشان داد که زن جوان بر اثر خفگی به قتل رسیده است و حدود ۴۸ ساعت از مرگش میگذرد. به دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی منتقل شد. همچنین تحقیقات برای کشف هویت او و شناسایی عامل یا عاملان این جنایت آغاز شد. بررسیها برای کشف معمای این جنایت ادامه داشت تا اینکه مردی به اداره آگاهی یکی از شهرستانهای استان خوزستان رفت. او به قتل همسرش در تهران اعتراف کرد و گفت که به علت عذاب وجدان خودش را به پلیس معرفی کرده است.
اعتراف به درگیری مرگبار
متهم سیوسه ساله در تحقیقات بیشتر به پلیس گفت: «من و همسرم به همراه کودک سه سالهمان حوالی پاکدشت زندگی میکردیم. ما اختلافات زیادی با هم داشتیم تا جایی که بحث طلاق مطرح شده بود. روز دوم فرودین بود که باز هم با همسرم درگیر شدم. درگیری ما بر سر موضوع مهریه و حق طلاق بود. اول جر و بحث لفظی داشتیم، درگیری شدیدتر شد تا جایی که به کتککاری ختم شد. من همسرم را کتک زدم. خیلی عصبانی بودم و اصلا کنترلی بر رفتارم نداشتم.
او هم مرتب فریاد میزد تا اینکه از عصبانیت دستم را روی دهانش گذاشتم و او را خفه کردم؛ اما بعد خیلی پشیمان شدم ولی دیگر فایدهای نداشت، همسرم مرده بود و باید جسدش را از خانه بیرون میبردم. برای همین آن را داخل دو پتو و کیسه درون صندوق عقب ماشینم گذاشتم، به خیابان رفتم و به اتوبان آزادگان رسیدم. دیدم آنجا خلوت است. همان حوالی جسد را رها کردم. از آن زمان تا الان عذاب وجدان داشتم. خیلی حالم بد بود. نتوانستم طاقت بیاورم. برای همین تصمیم گرفتم خودم را به پلیس معرفی کنم. بلافاصله پیش پدر و مادرم در استان خوزستان رفتم، کودکم را به آنها سپردم و بعد هم پیش پلیس رفتم تا خودم را معرفی کنم.»
با اعتراف این مرد تحقیقات بیشتر در خصوص این پرونده ادامه یافت.
قتل خواهرزاده به دستور شوهرخواهر
دومین جنایت روز ششم فروردین رخ داد. مأموران پلیس برای بررسی یک صحنه جنایت راهی خانهای قدیمی و دو طبقه در خیابان رودکی شدند؛ همان جایی که پسری سیوپنج ساله با ضربات یک جسم سخت به صورت و گردن و قلبش جان باخته بود. تحقیقات پلیسی نشان داد که مقتول به همراه پدر و مادر و برادر کر و لالش زندگی میکرده است. خودش نیز اعتیاد به مواد مخدر داشت.
پدر مقتول در تحقیقات ابتدایی به مأموران پلیس گفت: «من به همراه همسر و دو پسر و عروسم زندگی میکردم. روز حادثه من و همسرم در خانه بودیم. پسرم هم در اتاق خودش بود. من برای خرید نان از خانه بیرون رفتم؛ ساعت ۸ صبح بود که رفتم. وقتی برگشتم دیدم یک جفت کفش جلوی در خانه است. پسرم هم در اتاقش را بسته بود. تصور کردم که میهمان دارد. برای همین بدون اینکه در اتاقش را باز کنم به اتاقم رفتم و خوابیدم. وقتی از خواب بیدار شدم به اتاق پسرم رفتم که دیدم او خونین روی زمین افتاده و جان باخته است. بلافاصله با عروسم که او نیز کمشنواست اما میتواند صحبت کند، تماس گرفتم. از او خواستم به خانه بیاید. او هم وقتی آمد با پلیس تماس گرفت و موضوع را اطلاع داد.»
اعتراف به قتل
با اظهارات پدر مقتول تحقیقات بیشتر ادامه یافت تا اینکه مشخص شد که هیچ فردی روز حادثه به خانه مقتول رفتوآمد نداشته است. بنابراین مأموران دریافتند که پدر مقتول اظهارات دروغین را مطرح کرده است. از طرف دیگر بررسی دوربینهای مداربسته نشان داد که روز حادثه مردی با لباس زنانه یعنی مانتو و روسری از محل حادثه خارج شده بود.
بدین ترتیب مأموران پلیس به پدر مقتول مظنون شدند و او را بازداشت کردند. او درنهایت اعتراف کرد که برادرزنش پسر معتادش را به قتل رسانده است. او گفت که خودش دستور این قتل را داده بود. این مرد درباره جزئیات این ماجرا به پلیس گفت: «من و همسرم و یکی از پسرانم کر و لال هستیم. مقتول که پسر دیگرم بود، سالم بود. اما سالها بود که به مواد مخدر اعتیاد داشت. کلی سعی کردم که او را ترک دهم. هر راهی را رفتم بیفایده بود. او ترک نمیکرد و روز به روز بدتر میشد. تا جایی که به خاطر پول من و کل خانواده را کتک میزد. ما را عذاب میداد. همه اعضای خانواده را اذیت میکرد. برای همین تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم.»
او در ادامه اعترافاتش گفت: «ده ماهی میشد که برادرزنم در خانه ما زندگی میکرد. برای همین از او کمک خواستم. به او گفتم پسرم را بکشد. او هم قبول کرد. او پسرم را به قتل رساند و با لباس زنانه از خانه فرار کرد. من هم با صحنهسازی قصد فریب مأموران پلیس را داشتم.»
با اعتراف این مرد میانسال، دایی مقتول نیز تحت تعقیب قرار گرفت. در ادامه مشخص شد که او به یکی از شهرهای اطراف تهران متواری شده است. با این حال مأموران پلیس چند روز بعد متهم را در مخفیگاهش به دام انداختند.
مرگ پر ابهام یک مجری
سومین ماجرای جنجالی در پایتخت به روز هفتم فروردین ماه برمیگردد. همان روزی که خبر کشف جسد آزاده نامداری در خانهاش در سعادتآباد همه مردم را شوکه کرد. درست در همان دقایق اولیه شایعات و حاشیهسازیها شروع شد؛ از قتل آزاده گرفته تا مرگ او به خاطر کرونا ولی همه این فرضیهها بعد از تحقیقات بیشتر رنگ باخت.
بررسی آثار کشفشده در خانه این زن فرضیه خودکشی را قوت بخشید. ساعت ۱۹ و ۳۰ دقیقه هفتم فروردین بود که گزارش مرگ آزاده نامداری اعلام شد. محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران درباره آخرین وضعیت پرونده مرگ آزاده نامداری گفت: «با بررسیهای همهجانبه انجام شده از صحنه فوت آزاده نامداری و معاینه جسد به وسیله پزشکیقانونی در محل فوت، با توجه به اینکه هیچگونه آثار ضرب و جرح که دلالت بر وقوع قتل یا دگرکشی داشته باشد، به دست نیامد. بنابراین وقوع قتل یا دگرکشی کاملا منتفی است.»
سرپرست دادسرای امور جنایی تهران با اشاره به بررسی دوربینهای مداربسته ساختمان گفت: «در بررسیهای تکمیلی انجامشده و بهویژه بررسی تلفن همراه متوفی و داروهای موجود در صحنه که مرحوم استفاده میکرده، موضوع خودکشی از طریق مصرف داروهای اعصاب و روان مطرح شد. البته قطعیت این موضوع منوط به نظر تکمیلی پزشکی قانونی در خصوص نتایج آزمایش آسیبشناسی است.»
درد دل در یک دفتر مشق
او ادامه داد: «من خودم از همان لحظه اول به همراه قاضی حبیبالله صادقی، بازپرس ویژه قتل سر صحنه حاضر شدیم. جسد با لباس راحتی و خانگی و اتفاقا کاملا مرتب بود. این در حالی بود که هیچگونه آثار ضرب و جرح بر روی بدن او دیده نمیشد. پدر خانم نامداری تصور میکرد که دخترش به همراه داماد و نوهشان به سفر رفته است. در حالی که همسر خانم نامداری نیز تصور میکرد او در خانه پدر و مادرش است؛
به همین دلیل هم هیچ تماسی با هم نداشتند به جز چند پیامک. با انجام تحقیقات بیشتر دستنوشتهای از خانم نامداری کشف شد. این دستنوشته داخل یک دفتر مشق چهل برگی نوشته شده بود. خانم نامداری برای دخترش نامه نوشته بود که چیزی شبیه خداحافظی بود. در چند خط با او درد دل کرده بود. او به دخترش گفته بود که از وضعیت زندگیاش راضی نیست و پس از آن در خصوص اموالش تعیین تکلیف کرده بود. همین هم شبیه به وصیتنامه بود. برای همین پیداشدن این دستنوشته فرضیه خودکشی را قوت بخشید. همچنین از پزشکی قانونی ماجرای بارداری را پیگیری کردیم که مشخص شد موضوع بارداری منتفی بوده است.»
با این حال جسد برای انجام آزمایشات سمشناسی و علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی انتقال داده شد.
اهانت به بزرگ طایفه و جنایتی هولناک
اما چهارمین ماجرا به جنایت در تهرانسر برمیگردد. جنایتی که ساعت ۱۵ و ۳۰ دقیقه سهشنبه، دهم فروردین، رخ داد. آن روز به مأموران کلانتری تهرانسر خبر این جنایت رسید. بلافاصله موضوع به قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران نیز اطلاع داده شد. جسد مرد جوان پشت فروشگاه رفاه کشف شد. او با ضربات متعدد جسم سختی به سر و ضربات چاقو به بدنش به قتل رسیده بود.
تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی نشان داد که جسد متعلق به پسر بیستو هفت ساله افغانستانی به نام بشیر است. مقتول در یکی از ساختمانهای در حال ساخت اطراف کارگری میکرد. در ادامه بررسیها مأموران پلیس به سرنخهای تازهای دست یافتند. آنها در تحقیق از شاهدان و بررسی دوربینهای مداربسته دریافتند که مقتول با سه مرد افغانستانی دیگر درگیر شده بود. در آن درگیری دو نفر از ضاربان با چاقو به مقتول ضربه زده بودند، دیگری هم با شلینگ به او حمله کرده بود و در نهایت او را به قتل رسانده و از محل فرار شده بودند. مأموران پلیس در نخستین گام هویت ضاربان فراری را شناسایی کردند. در تجسسهای بیشتر مشخص شد که مقتول مدتی قبل در افغانستان به یکی از بزرگان طایفهاش اهانت کرده بود. عاملان قتل هم به همین علت او را در تهران پیدا کرده و به قتل رسانده بودند. بنابراین تحقیقات مأموران پلیس برای شناسایی و دستگیری عاملان قتل آغاز شد.
مرگ تلخ دختربچه ۱۸ ماهه
آخرین اتفاق مربوط به یک جنایت هولناک است. جنایتی که در آن دختربچه هجده ماهه به طرز دلخراشی جان باخت. مرد افغانستانی با تعرض به دختر یکونیمسالهاش مرگ او را رقم زد. ماجرای این پرونده با شکایت یک زن افغانستانی پیش روی پلیس قرار گرفت. این زن با اورژانس تهران تماس گرفت و برای نجات دختر یکونیمسالهاش از آنها درخواست کمک کرد. امدادگران بلافاصله در محل حاضر شدند. آنها با جسد دختربچه روبهرو شدند که به طرز مرموزی جان باخته بود بنابراین موضوع را به پلیس اطلاع دادند. مأموران نیز با حضور در محل به تحقیق در این زمینه پرداختند.
زن افغانستانی در این باره به پلیس گفت: «من و شوهرم از چند سال پیش از افغانستان به تهران آمدیم و اینجا زندگی میکنیم. امروز برای خرید از خانه خارج شدم. دخترم پیش شوهرم بود اما وقتی برگشتم با جسد دخترم مواجه شدم.»
با این اظهارات تحقیقات بیشتر در این زمینه انجام شد. بررسیهای بیشتر نشان داد که نوزاد دختر مورد آزار و اذیت نیز قرار گرفته بود. بنابراین پدر این کودک بازجویی شد. درنهایت نیز راز این جنایت هولناک با اعترافات پدر فاش شد. این مرد در بازجوییها به قتل کودکش اعتراف کرد. در ادامه تحقیقات بیشتر در خصوص این پرونده ادامه یافت.
ارسال دیدگاه