داستان پردازی ماجراجویانه در «نون خ»
اینکه بتوان سه فصل از یک سریال را ساخت و در همه فصول سطحی استاندارد از داستان پردازی مصور را لحاظ کرد کار ساده ای نیست.
سعید آقاخانی سه فصل از «نون خ» را در سطحی استاندارد کارگردانی کرده است و با اینکه حین تولید فصول دوم و سوم کم یا زیاد درگیر شیوع کرونا هم بود ولی همچنان کوشید با داستان پردازی ماجراجویانه جلوی کم فروشی را بگیرد.
در فصل سوم «نون خ» آقاخانی با حفظ شخصیتهای اصلی اقدام به وارد کردن شخصیتهایی همچون بهادر و توریستهای چینی به سریال کرده است.
آقاخانی به جای آن که الویتش را بر بداهه های شخصیتهای تازه بگذارد برای هر کدام از تازه واردان داستانی پرحادثه و فی الواقع ماجرایی خلق کرده و در سایه همین ماجراهای گوناگون است که بار طنز را شکل میدهد.
گم شدگی داماد تازه نورالدین ماجرایی است که قسمتهای ابتدایی سریال را شکل میدهد و به دنبال آن ماجرای کشف معدن طلا توسط بهادر روایت میشود و بعدش هم ماجرای ورود میلیاردی پول به حساب نورالدین.
این ماجراها بر بستری از بلاهت روی میدهد و این ماجراجویی پربلاهت است که باعث میشود مخاطب گذری سریال هم به مانند مخاطب ثابت از تماشای سریال لذت ببرد.
با وجود آن که مدعیان نویسندگی و کارگردانی در تلویزیون کم نداریم ولی نویسندگان و کارگردانانی که بتوانند همین اصل ساده ماجراجویی منطقی و طنازانه را در سریالها وارد کنند به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد.
خیلی ها گمان می کنند همین که تعدادی بازیگر تیپیکال طنز را وارد آپارتمانی کنند و خرده مصائب زناشویی را نیز نمک کار کنند میشود سریال طنز ساخت ولی سریال سازی کمدی بیشتر از بازیگر تیپیکال طنز به داستان پردازی ماجراجویانه نیاز دارد و هرچقدر هم این ماجراجویی ها بیشتر تعلیق داشته باشد بیننده لذت بیشتری می برد.
فصل سوم «نون خ» میتواند بخنداند چون توزیع صحیح ماجراها در قسمتهای مختلف آن با گشاده دستی صورت پذیرفته است و از همان قسمت اول ماجرایی تازه شکل میگیرد و سنت ماجراجویی در قسمتهای بعد ادامه یابد.
«نون خ» با سه فصل استاندارد به برندی بدل شده که بعید است مدیران تلویزیون هم به این زودیها قیدش را بزنند ولی خوبتر آن است که فضای ریکاوری را برای سازندگان فراهم کرد تا فصل چهارم بسیار جذابتر از فصول قبل باشد.
* خبرنگار
ارسال دیدگاه