رسول منتجبنیا*
مردم تکیهگاه مستحکم انقلاب
انقلاب اسلامی مردم ایران آغاز ۴۳ سالگی خود را در حالی به جشن مینشیند که از همان روزهای ابتدایی، دشمنان این انقلاب و ملت شمارش معکوس برای شکست آن را کلید زده و پایانش را نوید میدادند.
این دوگانه اکنون در صحنه جهانی معنایی نمیدهد جز تنومندتر شدن پیکره و عمیقتر شدن ریشههای این تحول بزرگ. تحولی که نه تنها علیرغم تلاشهای بسیار متوقف نشد بلکه آثار و تبعات آن اکنون فراتر از مرزهای ایران هم قابل مشاهده است.
در تمام عمر ۴۳ ساله انقلاب اسلامی ایران میتوان با قاطعیت تمام به استمرار یک اصل بنیادین اشاره کرد؛ اینکه در طول این سالها ما هیچ توفیقی به دست نیاوردیم مگر با اعتماد و تکیه به آحاد ملت و هیچ ضربهای نخوردیم مگر آنکه در پس آن اهمال و غفلت از نقش اثربخش ملت دیده شود. مثال پیروزیها و توفیقات این انقلاب، خصوصاً در یک دهه اول استقرار آن بر پایه اعتماد و اتکا به مردم تاکنون بارها و بارها روایت شده اما این مسأله آنقدر حیاتی و اساسی است که به نظر نمیرسد تکرار این روایتها، کار زایدی باشد. خصوصاً اینکه متأسفانه در سالهای اخیر شاهد ضعفهایی عمده از این نظر در کشور هستیم.
هیچ عقل سلیمی در این موضوع شک ندارد که پشت سر گذاشتن بحرانهایی نظیر ترورهای پر تعداد، دسیسههای دشمنان خارجی برای سرنگونی نظام، ۸ سال جنگ تحمیلی، مشکلات عدیده اقتصادی در داخل و نظایر متعدد این مسائل در دهه اول انقلاب و نمونههای دیگری در دهههای بعدی جز با رجوع مستقیم به مردم و مشارکت عمومی ملت امکانپذیر نبود. در طرف مقابل هم باید به مسائلی مانند مفاسد و سوء مدیریتهای بعدی، نارضایتی بابت برخی تصمیمات و آثار آنها و مسائلی از این دست اشاره کرد که ریشه همه آنها در کاستن از نقش مردم و افکار عمومی در فرآیند تصمیمگیریهاست. واضح است که اگر مسأله «شفافیت» و اولویت دادن به «منافع عمومی» در رأس مشغلههای نظام حکمرانی ما بود، امروز بخش زیادی از مفاسد موجود را شاهد نبودیم. یا به همین ترتیب اگر داوری مردم در قبال عملکرد مسئولان در چارچوب یک نظام انتخاباتی حداکثری انجام میگرفت و شایستهسالاری واقعی در کشور حاکم میشد، بسیاری از سوء مدیریتها اساساً امکان ظهور و بروز پیدا نمیکردند.
امروز پس از ۴۲ سال انباشت تجربه به طور قطع نظام جمهوری اسلامی ایران بسیار قویتر از دهه اول انقلاب است. توانمندیهای فنی و تکنولوژیک ما در زمینههای مختلف و خصوصاً نظامی به هیچ عنوان با آن دوران قابل قیاس نیست. به همین نسبت نفوذ و قدرت ما در منطقه نیز دچار تحولی بسیار بزرگ شده است. با این توصیف، وقتی این کشور در شرایط نسبتاً متزلزل پس از انقلاب توانست با تمام کاستیها و مشکلات آن روز، یک دهه بحران کامل را با موفقیت پشت سر بگذارد و از طولانیترین و البته ناعادلانهترین و نامتوازنترین جنگ کلاسیک قرن به سلامت بگذرد، اکنون نباید در قبال تهدیدات مشابه نگرانی چندانی داشته باشد. ما از این لحاظ در شرایط حاضر در یک وضعیت استوار و مسلط قرار داریم و روز به روز مستحکمتر میشویم.
نکته اما این است که بپذیریم نقاط آسیبپذیر ما هم اکنون در حوزه سرمایه اجتماعی و روابط حاکمیت-ملت فعال هستند. نقاطی که حملات رسانهای و تبلیغاتی دشمنان نیز به دنبال تقویت و تحریک دوچندان آنها میباشند. ما امروز در آستانه ۴۳ سالگی انقلاب اسلامی نیاز داریم تا دست به بازخوانی و بازسازی جدی در حوزه اعتماد عمومی بزنیم. چرا که باید به یک توازن منطقی بین قدرت سخت و نرم خود برسیم. جایی که به نظر میرسد در بخش قدرت سخت دارای مزیتهای بسیاری هستیم و متأسفانه دلخوشی به این مزیتها قدری ما را از پرداختن به بخش قدرت نرم خودمان در داخل از منظر سرمایه اجتماعی غافل کرده است.
شکی نیست که این انقلاب نه تنها پا برجا خواهد ماند که همواره بر ابعاد قدرت خویش خواهد افزود اما افزایش کیفیت این پابرجایی و حیات مستمر در گرو بازسازی رابطه دولت-ملت است. رابطهای که در تمام این چهل و اندی سال گذشته، نجاتبخش ما در برابر هر طوفانی بوده است.
*دبیرکل حزب جمهوریت
منبع: ایران
ارسال دیدگاه