نگاهی به مستند «زرافشون» ساخته مهدی رجبیان؛بودن یا نبودن
مستند «زرافشون» درباره زنی است که به دلیل زندگی و حرفهاش از دنیای زنانه فاصله گرفته است.
فیلم گوشهای از رنجها و تلاشهای یک خانواده شمالی را در چند فصل سال به نمایش می گذارد. زرافشون روایت پیر دختری است که همپای مردان خانواده به انجام کارهای سخت مشغول است و دراین مسیر رفته رفته خلق و خوی مردانه پیدا کرده است.
از آشپزی بیزار است اما در عوض برای انجام کارهای طاقت فرسای مردانه شور و شوق دارد. فیلم از همان پلان اول موقعیت جغرافیایی آدمهایش را به مخاطب معرفی می کند. ماجراهای فیلم در دل یک جنگل دورافتاده می گذرد شغل اصلی خانواده نیز گاوداری است.
فیلم تلاش می کند زندگی سخت مردمی که دور از شهر وامکانات رفاهی آن روزگار می گذرانند را تصویر کند . یکی از فصلهای دیدنی فیلم فصل آوردن تلویزیون به آن خانه جنگلی و روشن کردن آن با موتور برق است.
گرمای این صحنه و دیالوگهای رد و بدل شده بین افراد خانواده ، برای مخاطبی که با این نوع زندگی بیگانه است جذاب است. درددلهای دختر به خاطر اینکه نتوانسته ازدواج کند، بچه دار شود و برای خودش زندگی مستقلی تشکیل بدهد هم از فصل های جذاب این مستند است. لحن فیلم ساده و بیتکلف است چرا که اساسا چیزی برای پیچیدگی وجود ندارد با این وجود مخاطب تا انتها با آدمهای این مستند همراهی می کند ...
«زرافشون» در بخش ملی (کوتاه» چهاردهمین جشنواره «سینماحقیقت» نمایش داده شد.
ارسال دیدگاه