جزئیات مرگ دختر ۸ ساله روی پشت بام

تهران (پانا) - با گذشت دو هفته از مرگ مرموز دختر 8 ساله بندرعباسی و کشف جسد وی روی پشت‌بام خانه‌شان همبازی 12 ساله وی به حلق آویز کردن این کودک اعتراف کرد.

کد مطلب: ۱۱۴۳۱۱۸
لینک کوتاه کپی شد
جزئیات مرگ دختر ۸ ساله روی پشت بام

به‌گزارش ایران، بیست‌وهشتم آبان امسال خبر مرگ عجیب دختری ۸ ساله به‌نام آیلار به پلیس اعلام شد. پدر این دختر در تشریح ماجرا گفت: صبح که از خواب بیدار شدم تا به محل کارم بروم متوجه شدم دخترم در رختخوابش نیست. همه‌جای خانه را گشتم، ولی دخترم نبود. راه پله‌ها و حیاط را گشتم تا اینکه به پشت‌بام رفتم ناگهان آیلار را دیدم دخترم را با طناب به یک میله روی پشت‌بام بسته بودند. بدنش یخ کرده بود و نفس نمی‌کشید بلافاصله او را به بیمارستان بردیم. اما گفتند دخترم جان باخته است.

مادر این دختربچه در حالی که شوکه بود، در نخستین اظهارات خود گفت: «شب قبل آیلار با اصرار از من خواست که روی پشت‌بام برود. می‌خواست با دختر همسایه بازی کند. آن قدر اصرار کرد که من هم قبول‌ کردم. آنها بازی می‌کردند. من، چون خسته بودم نفهمیدم چه زمانی خوابم برد. دیگر متوجه بازگشت آیلار به خانه نشدم.»
بدین‌ترتیب با مرگ مرموز دختر ۸ ساله تحقیقات پلیسی آغاز شد. مأموران کلانتری ۱۷ شهرستان بندرعباس برای بررسی ماجرا به تحقیقات میدانی پرداختند. با هماهنگی به‌عمل آمده اکیپی از کارآگاهان مجرب پلیس آگاهی متشکل از کارشناسان بررسی صحنه و رئیس اداره مبارزه با جرایم جنایی به محل حادثه اعزام شدند و تحقیقات از خانواده و دوستان او آغاز شد.

سردار غلامرضا جعفری، فرمانده نیروی انتظامی استان هرمزگان در تشریح این خبر گفت: از آنجا که دختر ۱۲ ساله همسایه آخرین کسی بود که با این کودک ملاقات داشته مأموران در تحقیق از وی متوجه تناقض گویی‌ها و رفتار عجیب وی شدند. وی ابتدا منکر حضور در صحنه حادثه شد اما با مشاهده ادله پلیسی ماجرای مرگ هولناک آیلار را اینگونه تعریف کرد: شب حادثه برای بازی به بالای پشت‌بام رفتیم. من به‌خاطر اختلافات شدید خانوادگی و از آنجا که یکی از دوستانم به‌تازگی خودکشی کرده بود وضعیت روحی خوبی نداشتم آیلار هم از این اتفاق خیلی ناراحت بود بنابراین تصمیم گرفتیم خودکشی کنیم. نخست من خودم را حلق آویز کردم اما وقتی احساس خفگی کردم ترسیدم و نتوانستم طاقت بیارم و خیلی زود طناب را از دور گردنم باز کردم و خودم را نجات دادم، سپس دوستم خودش طناب را دور گردنش پیچید و من نیز طناب را به سمت بالا کشیدم که بیحال شد اما ناگهان بادیدن وضعیت او ترسیدم و خواستم طناب را باز کنم که نتوانستم طناب را از گردنش باز کنم و از روی ترس بدون اینکه به کسی بگویم فرار کردم.

سردار جعفری در ادامه گفت: با دعوت از مقام قضایی و نماینده پزشکی قانونی و کارآگاهان پلیس آگاهی بازسازی صحنه انجام پرونده پس از تکمیل به دادگاه کیفری ارجاع شد با توجه به وضعیت روحی و جسمانی این دختر ۱۲ ساله و اینکه سن قانونی ندارد به دستور مقام قضایی متهم برای نگهداری تحویل اداره بهزیستی شهرستان بندرعباس شد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار