چالش 99/9/9 فرزند تفکر سرمایهداری
تهران (پانا) - 99/9/9 آخرین تاریخ رند قرن ۱۴ شمسی است، تاریخی که از ماههای قبل، افرادی برای ثبت آن به نام خود برنامهریزیهای خاص کردند تا لاکچری بازی را به اوج برسانند.
به گزارش ایسنا، اینروزها صحبت از تولد نوزادان در رندترین تاریخ قرن ۱۴ فراوان است، برخی تلاش کردند تا این خواسته روی تحقق به خود ببیند و بسیاری این خواسته را مذمت کردند و کار به جایی کشید که سازمان ثبت احوال برای جلوگیری از تولد نوزادانی نارس یا دچار هزار و یک مشکل ناشی از دیر بدنیا آمدن، با تاکید بر لزوم توجه والدین به سلامت فرزندان خود به جای توجه به تاریخ تولد رُند، اعلام کند که امکان صدور شناسنامه متولدین ۱۵ روز اول آذر به تاریخ رُند وجود دارد.
اما سوال اینجاست که چه اتفاقی در ساختار اجتماعی یک جامعه میافتد که چنین مطالباتی شکل می گیرد؟ چرا رُند بودنها همیشه مایه افتخار بودهاند؟ در پس یکسان بودن اعداد چه چیزی مخفی است که افراد برای داشتن آن دست و پا میزنند و حتی از سلامت فرزندانشان می گذرند؟
یک جامعهشناس به این سوالات پاسخ داد و گفت: مسئله رُند بودن یک عدد مانند تاریخ یا شماره تلفن که نسبت به باقی شماره تلفنها گرانتر است، دلایل مختلفی دارد و شاید عمده دلیل آن به ساختار تفکر سرمایهداری و فرهنگی که این ساختار تولید میکند، بازمیگردد.
مجتبی دانشفر تصریح کرد: در دنیا منابع محدودی وجود دارد که ممکن است در اختیار افراد معدود و خاصی قرار گیرد و باور عمومی در ساختار نظام سرمایه داری این است که دسترسی به این منابع محدود ارزش افراد را بالاتر میبرد و این نگاه باعث میشود که این منابع برای فرهنگی که ساخته تفکر سرمایهداری است، ارزش بیشتری داشته باشد.
وی با بیان اینکه این منابع حتی میتواند یک تاریخ رُند، یک شماره تلفن خاص، مکانی خاص و ... باشد که دسترسی به آنها در تفکر سرمایهداری و خرده فرهنگ تولیدشده در این نظام، برتری به همراه داشته باشد، گفت: افراد برای این برتری هزینههای بسیاری را متقبل میشوند، خرجهای بسیاری میکنند و برخی نیز از این شرایط درآمدزایی میکنند.
دانشفر با اشاره به اینکه در باور عمومی، داشتن این منابع ارتقای جایگاه اجتماعی را رقم میزند، گفت: منحصر به فرد بودن چنین منابعی احساس متفاوت بودن را در باور عمومی ایجاد می کند و افراد حاضرند برای تجربه همین لحظات کوتاه و مفهوم برتری نسبت به دیگری و احساس برخورداری از یک جایگاه خاص، هزینه کنند.
وی تصریح کرد: افرادی که می خواهند خود را در جایگاه بالایی از نظام سرمایهداری جای دهند عموما به دنبال چنین منابعی هستند، برخی به لحاظ مالی توان هزینه کردن برای رسیدن به این منابع را دارند، اما برخی تلاش میکنند تا خود را با هر زحمتی به این منابع بچسبانند در حالی که در واقعیت همه روزها خاص و متفاوت هستند، هر روز و هر لحظه میتواند خاص ترین روز و لحظه یک فرد باشد چراکه دیگر تکراری برای آن وجود ندارد.
این جامعهشناس تاکید کرد: ۹۹/۹/۹ شاید تاریخی رُند و خاص باشد و دیگر تکرار نشود، اما قطعا ۹۹/۹/۱۰ هم دیگر تکرار نمیشود و به خودی خود تاریخی خاص است، ذهنی که درگیر چنین مسائلی میشود در واقع ذهنی است که لذت واقعی زندگی و اندیشههای ناب انسانی را تجربه نکرده و فقط به دنبال برتر بودن است و این باور غلط برتر بودن حاصل تاثیرگذاری فرهنگ سرمایهداری است.
وی با بیان اینکه مهم بودن چنین منابع و تاریخهایی برای افراد در واقع محصول بازیهای سیاسی، اقتصادی و ذهنی است که برای افراد جامعه ساخته می شود، افزود: ۹۹/۹/۹ میتوانست فرصتی برای داشتن یک اتفاق و جشن ملی باشد و به جای اینکه به موضوعی خانوادگی و فردی تبدیل شود و میتوانست مجالی برای تعریف ویژگی های انسانی باشد و قطعا چنین نگاهی به این تاریخ تحول اجتماعی را از این روز به یادگار میگذاشت، ولی متاسفانه برخی رفتارها، بدون توجه به دیدگاههای اجتماعی و انسانی، به گونه ای دیگر به مهم بودن این تاریخ دامن زد.
دانشفر تصریح کرد: مسلما زمانی که سازمان ثبت احوال به صورت رسمی اعلام میکند که اگر نوزادی از اول تا ۱۵ آذرماه به دنیا بیاید میتواند شناسنامه به تاریخ ۹۹/۹/۹ بگیرد، عملا به باورهای غلط در یک جامعه دامن میزند و در واقع این خود اجتماع است که میتواند تفکری خاص را در افراد ایجاد یا تقویت کند.
این جامعهشناس با بیان اینکه ذهن تحت تاثیر فرهنگ سرمایهداری میتواند به سمت اقدامات غیر انسانی هم سوق پیدا کند، افزود: مسلما تولد یک نوزاد در زمان غیر طبیعی میتواند مشکلات جدی برای نوزاد و مادر به همراه داشته باشد، اما در این شرایط میبینیم که فرهنگ غالب اهمیت بیشتری پیدا میکند، جای فرهنگ انسانی را میگیرد و برای برچیدن این فرهنگ و باور غلط نیز تاکنون تلاش نکردهایم و الگویی نساختهایم.
خیلیها منتظر امروز بودند، مشخص نیست که چه تعداد نوزاد به زور پا به دنیا میگذارند تا برچسب ۹۹/۹/۹ را همراه خود داشته باشند و در این شرایط فقط میتوان افسوس خورد که فرهنگ جامعه در حال هدایت به سمتی است که کماهمیت ترین مباحث به مهمترین و خاص ترین رویدادها تبدیل میشود و در حالی که تمام لحظات و دقایق و ثانیهها خاص و تکرار ناپذیرند، اما خود را گرفتار اعداد و ارقام کردهایم.
ارسال دیدگاه