تالاری که روزگاری پاتوق دانشجویان تئاتریها بود پا به چهل و هشت سالگی گذاشت
مولوی و آنهمه خاطره و گفتوگو
تهران (پانا) - سال ۱۳۴۷ وقتی پری صابری تازه از فرانسه برگشته بود مدیر فوق برنامه دانشکده هنرهای زیبا شد و تصمیم گرفت جایی برای اجرای نمایش در آن دانشکده دست و پا کند که پاتوقی فرهنگی برای دانشجویان باشد و قلبی تپنده برای تئاتر ایران.
بهگزارش ایران، آنطور که خود او روایت میکند تالار دانشکده هنرهای زیبا و تالار فردوسی دو تالاری بود که امکان اجرای تئاتر در آنها وجود داشت اما دانشجویان و استادان تئاتری مجبور بودند بین این دو تالار مدام در رفت و آمد باشند تا اینکه صابری تصمیم میگیرد برای تأسیس یک تالار اختصاصی با رئیس دانشگاه تهران صحبت کند؛ بعد از صحبتهای اولیه صابری انبار تقریباً متروکهای را پیدا میکند که طبقه زیرین رستوران دانشجوها قرار داشت؛ انباری که به تئاتر مولوی یکی از تالارهای مهم تئاتر تهران تبدیل شد، سالنی که از همان روز تأسیس، یعنی از ۵ آذر ۱۳۵۱ تا امروز، توجه ویژهاش به دانشجویان و آثار تازه و نوگرایی است که در دل همین فضاهای آموزشی ساخته و پرداخته و روی صحنه میروند. طی سالها فعالیت، این تالار میزبان چهرههای صاحب نامی مثل حمید سمندریان، پری صابری، علی رفیعی، داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی، اصغر فرهادی، محمد رحمانیان و... بوده که بسیاری از جوانترهای آن روزگار اولین تئاتر حرفهایشان را در همین تالار روی صحنه بردهاند.
حیف از گفتوگوهای دیروزی
اجرای افتتاحیه این تالار به عهده حمید سمندریان بود و نمایش «ملاقات با بانوی سالخورده»؛ نمایشی که دانشجویان بسیاری مشتاقانه گوشهگوشه سالن را به اشتیاق تماشای آن پر کردند.
یکی از این دانشجویان قطبالدین صادقی بود که امروز از چهرههای مطرح تئاتر و سینماست. او درباره تالار مولوی و افتتاحش میگوید: «تالار مولوی ابتکار خانم صابری بود و من هم مثل بسیاری دیگر از دانشجویان آن روزگار به محض ثبت نام در دفتر فوق برنامههای دانشگاه آنجا را مأمن خود کردیم. یادم میآید که این تالار آن زمان بالای رستوران دانشجویان بود و با این که سقف کوتاهی داشت ،اما با تلاش بسیار بالاخره به یک جای ثابت برای نمایش آثار دانشجویی تبدیل شد و چهرههای جوان و خلاقی آنجا آثار اولیه خود را روی صحنه بردند و دقیقاً از همین صحنه بود که بسیاری به تئاتر ایران معرفی شدند.» صادقی خاطره اولین تجربه خود را از اجرا در مولوی هم اینطور تعریف میکند: «من بعد از انقلاب در مولوی روی صحنه رفتم و خیلیهای دیگر هم مثل من شاید فرزند همین صحنه باشند.» این کارگردان و مدرس دانشگاه نقبی هم به روزگار امروز تئاتر میزند و میگوید: «وقتی صحبت از دوران اوج و شکوه میکنیم و این روزهای تلخ را هم میبینیم واقعاً غم بزرگی به دل هر اهل هنری مینشیند؛ حیف از آن همه ذخیره فرهنگی و حیف که آن همه تصویر و حرف و مکانهای فرهنگی که نماد زندگی
مدنی و اجتماعی ما مردم بود به این روز افتاده است و این تعطیلیهای کمرشکن. روزگاری دانشگاهیان با مدیوم تئاتر با هم حرف میزدند و امروز اما شهر فقط شده محل عبور ماشینها و... به نوعی زندگی فرهنگی مردم تعطیل شده و نشان مدنیت و تمدن را دیگر نمیتوانیم در شهر ببینیم؛ انگار به شکل بدوی زندگی برگشتهایم که این واقعاً حسرتبار و تأسفبار است.»
محلی برای خلق و خلاقیت دانشجویی
تاجبخش فنائیان کارگردان و بازیگر تئاتر و یکی از مدیران اسبق تالار مولوی، درباره اهمیت این تالار و نقش آن در پرورش چهرههای مطرح تئاتر میگوید: «از ابتدای عملی شدن ابتکار تأسیس تالار مولوی توسط خانم پری صابری این تالار بستری شد تا دانشجویانی که ایدهها و استعدادهای درخشانی در تئاتر بودند فضایی مناسب برای ارائه کار داشته باشند. همین مسأله باعث شد تا چهرههای بسیاری که امروز در حوزه تئاتر و سینما سرشناس هستند همگی از دل این تالار به جامعه هنری معرفی شوند.» فنائیان با تأکید بر ماهیت ذاتی این تالار که از ابتدا بر پایه کار دانشجویی آغاز به کار کرده بود میگوید: «همانطور که گفتم حضور دانشجویان و کارهایشان به این تالار رنگ و بوی خاصی میداد و این رنگ و بو اصولاً رنگ و بویی نو و با طراوت بود که متأسفانه طی سالیان اخیر از این ماهیت ذاتی و اساسی خود فاصله گرفته است و آن پویایی و رنگ و طراوت سابق را ندارد.»
فنائیان امیدوار است که این تالار قدیمی که چندین دهه از عمر خود را پشت سر میگذارد و با زحمت و دغدغهمندی بسیاری از هنرمندان به این جا و جایگاه رسیده دوباره به اوج دوران خود برگردد و مأمن مناسبی برای تجربههای دانشجویی باشد. این کارگردان و مدیر اسبق تالار مولوی میگوید: «شاید بسیاری ندانند که چهرههای سرشناس امروزی مثل اصغر فرهادی، مهران مدیری و دیگران اولین آثار نمایشیشان را در این تالار روی صحنه بردند و حالا بسیاریشان خود به استادانی تبدیل شدهاند که در رشتههای مختلف تئاتر صاحبنظر هستند و این نشان میدهد که چنین تالاری همچنان باید محلی برای خلق و خلاقیتهای دانشجویی باشد و همان مسیر را طی کند.» تالار مولوی سال ۱۳۵۹ و همزمان با انقلاب فرهنگی سه سال تعطیل شد و بعد از بازگشایی و از سال ۱۳۶۴ اداره آن به جهاد دانشگاهی واحد تهران محول شد و سال ۱۳۸۲ فرصتی شد تا در زمان بازسازی و تعمیرات چهار ماهه یک تالار دیگر هم بهنام «سالن کوچک» به آن اضافه شود و در نهایت سال ۱۳۸۹ این تالار باز از مدیریت جهاد دانشگاهی خارج شد و مجدداً زیر نظر اداره کل امورفرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران قرار گرفت. تالار مولوی از ابتدا تا امروز مدیران مختلفی از جمله پری صابری، علیرضا سمیع آذر، علی نوروزطلب، تاجبخش فنائیان، سعید کشن فلاح، محمد مختاری، مهدی مکاری و امیر حسین حریری داشته است.
ارسال دیدگاه